الیاس حضرتی:
اعتماد ملت ایران به مسئولان آسیب جدی دیده است
الیاس حضرتی نوشت: امروز اعتماد ملت ایران به مسوولان و به همدیگر به گروههای اجتماعی، احزاب سیاسی، نهادهای مدنی و... آسیب جدی دیده است. رفع این بیاعتمادی و ناامیدی در سایه حل مشکلات و گرفتاریها است، رفع این گرفتاریها هم با اقدامات عملی ولو کوچک و اندک باشد ممکن است. حتی اگر یک گام باشد.
الیاس حضرتی در یادداشتی با عنوان «درباره اسماعیل احمدی، نیرویی جهادی و مردمی» در روزنامه اعتماد نوشت: «قل انما اعِظُکم بواحده أن تقوموا لله مثنی و فرادی.... بگو که من به یک سخن شما را پند میدهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک به تنهایی قیام کنید (سبأ – 46)
روزی شیخ ابوسعید ابوالخیر برای سخنرانی ، ارشاد و موعظه مردم به مجلسی وارد شد، مردم نیز در انتظار بودند تا شیخ آنها را راهنمایی کرده و به سمت خیر و کمال هدایت کند. با توجه به ازدحامی که در مجلس وجود داشت و استقبالی که از شیخ شده بود، مردی از میان جمعیت و از میان مستمعین برخاست و خطاب به جمع حاضر فریاد زد که: «خدا رحمت کند کسی را که از جای خویش برخیزد و قدمی جلوتر آید.» مردم هم در مجلس برخاسته و یک قدم به جلو آمدند تا ازدحام کمتر شود. ابوسعید بلافاصله پس از این سخن از منبر پایین آمد، سخنرانی خود را پایان داد و گفت: «همه سخن همین است که این مرد گفت! خدا رحمت کند کسی که از جای خود برخیزد و قدمی به پیش آید...»
واقع آن است که این موضوع یکی از مهمترین آموزههای (اگر نگوییم مهمترین آموزه) بشری و اساس فلسفه و تربیت اسلامی است. این نکته که به عمل کار برآید به سخن دانی نیست. امروز مشکل اصلی کشور ما هم، کمبود همین نوع نگاه است. هر فرد و جریانی در هر جایگاهی که قرار دارد، اگر یک گام رو به جلو بردارد، یک گره باز کند، مشکلی را حل کند یا عمل مثبت و خیری انجام دهد و... بدون تردید حرکتی به سمت بهبود برداشته است.
مجموعه قطرات این گامهای مثبت، این نیات خیر و این حرکتهای مثبت، نهایتا منجر به بارانی از اعمال خیر و گرهگشا خواهد شد. ما در ایران امروز به یک چنین نگاهها و یک چنین اقداماتی نیاز داریم. ضمن تبریک روز پاسدار و اعیاد شعبانیه به همه ملت ایران، تمام پاسداران این مرز و بوم و همه فداکاران و ایثارگران باید به این نکته هم اشاره کنم که دیروز خبر فوت شهادتگونه عزیزی منتشر شد که شخصا مختصر آشنایی با ایشان داشتم. آشنایی ما با این عزیز بعضا حضوری و تلفنی بود. ایشان از مدتها قبل به عنوان نیروی جهادی از طریق بررسیهای میدانی و جستوجوهای گسترده، محرومترین مناطق ایران و پرمشکلترین روستاهای ایران را شناسایی کرده و به اتفاق تعدادی از نیروهای جهادی عزم کرده بود که در محرومترین نقاط ایران حاضر شده و به رفع مشکلات مردم بپردازد. یک بار طی تماسی که با ایشان داشتم، گفتم که ما چگونه میتوانیم به این حرکتهای جهادی کمک کنیم؟
اسماعیل احمدی گفت که لیستی از مسائل و مشکلات و بایدها و نبایدها را برای من میفرستند تا در قالب گزارش و خبر و یادداشت در روزنامه بازتاب پیدا کرده و توجهها را به خود جلب کند. یک صفحه کامل گزارش از مشکلات و معضلات منطقه ارسال و در روزنامه اعتماد کار شد. پس از آن هم بهطور مستمر مطلب، خبر، گزارش و... درباره چالشها و مشکلات مناطق محروم ارسال میکردند که در «اعتماد» منتشر میشد. این ضرورت، گمشده امروز ایران ماست. بسیاری از افراد و جریانات در حرافی، سخنرانی، وراجی و... فوقالعاده زبردست و حاذق هستند اما در زمان عمل و اقدام خبر و رفع محرومیتها همواره چشم به دولتها و حکومتها بستهاند.
امروز در جامعه ایرانی علاوه بر اینکه حکومتها و دولتها برای گرهگشایی از مسائل کلانی چون تورم، گرانی، فقر و در کل توفان مشکلات، مسوولند و باید پای کار باشند، اما این رافع مسوولیت تکتک ایرانیان به عنوان یک جزء از یک کل نیست. هر کدام از انسانها، زنان، مردان و جوانان ایرانی میتوانند گره از هزار توی مشکلی باز کنند.
افرادی مانند واعظ مهدوی از افراد پر تلاش که سالهای سال معاون امور اجتماعی شهرداری تهران، معاون وزیر کار، سازمان برنامه و بودجه و... بود و روزی ساکش را برداشت و به مناطقی چون سیستان و بلوچستان رفت تا به مدرسهسازی و رفع محرومیتها کمک کند. نمونه دیگر خانم دکتری است با نام سحر دفاعی که شب و روز در بیمارستان امام خمینی بدون کمترین انتظار مالی، توقع و بدون دستمزد در دوران کرونا و دوران پساکرونا در حال سرویسدهی درمانی رایگان به بیمارستان است. انسان شریفی که به محض آگاهی از سیل در خوزستان راهی منطقه شدند و در کنار مردم به درمان آلام آنان اقدام کرد. یا خانم بزرگوار دیگری که از خارج به ایران آمده بود تا به نزدیکانش سری بزند و به محض آگاهی از مشکلات مردم سیستانوبلوچستان، راهی این منطقه شد، مدرسه ساخت و از مردم دستگیری کرد. در ادامه هم سایتی تاسیس کرد تا از ظرفیتهای مردم برای بهتر شدن وضعیت مناطق محروم استفاده کند. پسر آیتالله بیات زنجانی هم جوان بیادعایی است که با استفاده از اعتباری که خدا به او و خانوادهاش عنایت کرده شبانهروز تلاش میکند تا افراد محروم و مستضعف را دستگیری کند. در این مسیر به افرادی که برای عمل جراحی و بیماری، به مستاجران برای تامین رهن و اجاره، برای نیازهای زنان بیسرپرست و... کمک میرساند.
از این افراد گمنام بسیار وجود دارند و اسماعیل احمدی هم یکی از همین افراد گمنام (اما بلندآوازه) بود. فردی که به عنوان نیروی جهادی بدون ادعا راهی روستاهایی شد که در آنها محرومیت موج میزند و مشکلات زیادی داشته و مردم گرفتاریهای فراوانی دارند. انسان مسوولی که شب و روزش را صرف حل مشکلات مردم کرده بود. تا این اواخر بسیاری از افراد و جریانات واسطه شده و اصرار کردند تا در وزارت ورزش و جوانان از ظرفیتهای بسیارش استفاده شود.
امروز اعتماد ملت ایران به مسوولان و به همدیگر به گروههای اجتماعی، احزاب سیاسی، نهادهای مدنی و... آسیب جدی دیده است. رفع این بیاعتمادی و ناامیدی در سایه حل مشکلات و گرفتاریها است، رفع این گرفتاریها هم با اقدامات عملی ولو کوچک و اندک باشد ممکن است. حتی اگر یک گام باشد. همانگونه که شیخ بزرگی روز و روزگاری در منبری در سبزوار گفته بود: «خدا رحمت کند کسی که از جای خود برخیزد و قدمی به پیش آید...»
دیدگاه تان را بنویسید