کد خبر: 600672
|
۱۴۰۱/۱۲/۱۴ ۱۴:۱۵:۰۰
| |

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس:

در وزارت خارجه فعلی امکان رسیدن به یک تنش‌زدایی هسته‌ای وجود ندارد/ اگر اکنون دولت رئیسی نظرسنجی بگذارد، مردم اغلب مدیران سابق را ترجیح می‌دهند

رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی گفت: متاسفانه در دولت رئیسی رویکردی شعاری بر پرونده حاکم شده و می‌بینیم که در وزارت خارجه فعلی امکان رسیدن به یک تنش‌زدایی هسته‌ای وجود ندارد و همه فرصت‌ها سوخت شد.

در وزارت خارجه فعلی امکان رسیدن به یک تنش‌زدایی هسته‌ای وجود ندارد/ اگر اکنون دولت رئیسی نظرسنجی بگذارد، مردم اغلب مدیران سابق را ترجیح می‌دهند
کد خبر: 600672
|
۱۴۰۱/۱۲/۱۴ ۱۴:۱۵:۰۰

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس در تحلیل خود از احتمال احیای برجام می‌گوید: اعتقادم بر این است که اکنون دیگر بحث برجام مطرح نیست و بسیاری از مفاد برجام دچار انقضای زمانی شده است. اما به هر حال اگر موضوع دیپلماسی باشد، می‌توان از «دیپلماسی هسته‌ای» نام برد. هرچند فرصت‌های بسیار زیادی در دیپلماسی هسته‌ای سوخت شد، اما معتقدم اگر قرار است نتیجه‌ای شکل بگیرد، باید از گذشته درس گرفت.

به گزارش رویداد24، بخش هایی از گفت و گوی فلاحت پیشه را در ادامه می خوانید:

  • مردم به خبرهای زیگزاگی سیاسی واکسینه شده‌اند. ما فقط اخبار را داریم و واقعیتی که وجود دارد این است که احیای برجام از دستور کار خارج شده است. تنها اتفاقی که رخ داده این است که آمریکایی‌ها به عبارتی سعی کردند تا حدی از تصاعد یا گسترش بحران در موضوع هسته‌ای جلوگیری کنند.
  • در طرف مقابل هم ایران، پیام‌هایی را برای بحث مذاکرات محرمانه از طریق عمان دادند. این پیام‌ها نشان‌دهنده این بود که دو طرف نشان دادند دیپلماسی به مو رسیده، اما پاره نشده است. البته معتقدم برخی از کشورها مانند قطر و عمان منتظر هستند با پیام میانجی‌گرایانه‌ای در این زمینه حضور پیدا کنند.
  • موضوع هسته‌ای باید از کانون رقابت‌های داخلی و از روی میز قمار قدرت‌ها خارج شود. در گذشته عهدشکنی آمریکا را در دوره ترامپ شاهد بودیم، اما جایی که به ایران ربط داشت، دو عامل «مسلط شدن نگاه جناحی بر پرونده هسته‌ای» و «بهره بردن طرف‌ها از منافع برجام به جز آمریکا»، باعث فرصت‌سوزی در بحث برجام شد و عملا این ایران بود که نتوانست بهره لازم را ببرد.
  • موضوع هسته‌ای تقریبا برای همه طرف‌های برجام یک موضوع اصلی سیاست خارجی محسوب نمی‌شود، اما برای ایران یک موضوع اصلی است؛ به عنوان مثال چین یکی از اعضای اصلی ۵+۱ بود، اما هیچ وقت حتی یک طرح ابتکاری برای رهایی برجام از بن‌بست ارائه نداد، اما اکنون می‌بینیم که چین در موضوع اوکراین، سریعا یک طرح ۱۲ ماده‌ای آتش‌بس ارائه می‌دهد. چون چینی‌ها در میز قمار قدرت بازی می‌کنند و در این میز از موضوع هسته‌ای به عنوان یک حاشیه‌ای امن استفاده می‌شود.
  • در ابتدا اجرای پرونده هسته‌ای به دبیرخانه داده شد، ولی در زمان دولت روحانی این پرونده به وزارت خارجه منتقل شد و به دلیل رویکرد فنی که داشت، توانست عملکرد موفقی داشته باشد. اما متاسفانه در دولت رئیسی رویکردی شعاری بر پرونده حاکم شده و می‌بینیم که در وزارت خارجه فعلی امکان رسیدن به یک تنش‌زدایی هسته‌ای وجود ندارد و همه فرصت‌ها سوخت شد.
  • تحولات اخیر نشان داد یا این ادعای دولت که اقتصاد مردم را به برجام گره نمی‌زند از ابتدا اشتباه بوده، یا اینکه دولت کنونی یکی از ضعیف‌ترین قوای اجرایی در تاریخ کشور است. اکنون عملا می‌بینیم وقتی یک بحران ایجاد می‌شود، هیچ ساز و کار اقتصادی برای خروج از بحران مشاهده نمی‌شود.
  • پرونده هسته‌ای باید از دو کانون فرصت‌سوز خارج شود؛ باید پرونده دیپلماسی به جمعی فرادولتی و فراجناحی با اختیارات لازم داده شود تا دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسمی را پیش ببرند. البته این سخنان به معنای این نیست که فضا برای مذاکرات برجامی باز است. با این وجود معتقدم همین کار یکی از مقدمات لازم برای فراهم کردن شرایط دیپلماتیک است.
  • به عبارتی زمانی که ایرانی‌ها نشان دهند ثبات در تصمیم‌گیری هسته‌ای دارند، بخشی از موانع خود به خود برداشته می‌شود و لازمه آن هم این است که کشور به سمت اجماع حرکت کند، چراکه خبرهای ناگواری که از داخل ایران شنیده می‌شود، با آن صلابت مورد نیاز همخوانی ندارد.
  • کسانی که همچنان به دنبال تحمیل تابوهای ذهنی خودشان به جامعه هستند، باعث تداوم اختلاف در جامعه می‌شوند. مثلا همین حالا وقتی یک مقام رسمی اعلام می‌کند که مسمومیت دانش‌آموزان دختر عمدی است، نشان می‌دهد که در کشور اجماع مورد نیاز وجود ندارد.
  • پاشنه آشیل برای موضوع هسته‌ای دو بخش است؛ پیشرفت‌های ایران در زمینه هسته‌ای و دیگری توان دفاعی ایران که باعث می‌شود عملا آمریکا و متحدانش در به کارگیری و روی میز آوردن گزینه نظامی، با دست لرزانی مواجه شوند. می‌توان گفت تنها بخش چشم‌انداز ۲۰ ساله ایران که عملیاتی شده، در بخش دفاعی بوده است. در چنین شرایطی این موضوع یک مولفه قدرت است و اکنون مهمترین گزینه روی میز، گزینه دیپلماسی است.
  • وقتی تمام ظرفیت دولت رئیسی برای سامان دادن اقتصاد کشور با شکست مواجه شده است، اصلا عیب و عار نیست که از خارج از قلمرو خودش یک تیم متخصص اقتصادی را به کار بگیرد،  در نهایت آن‌چیزی که برای کشور مهم است، منافع ملی است و به نظرم آقای رئیسی باید این پوسته سخت قدرت اطرافیانش را بشکند و به جای افراد کاملا متعهد به جناح خودش، افراد متخصص در حوزه اقتصاد را به کار بگیرد تا این مسائل و مشکلات حل شود. اگر این روند حل نشود و ادامه داشته باشد، با ادامه بحران در دیلپماسی هسته‌ای مواجه خواهیم بود.
  • یکی از معضلاتی که دولت‌های ما همواره با آن مواجه هستند، گزارش‌های مدیریتی است. گزارش‌های مدیریتی در واقع فضای ذهنی مسئولان را از مشکلات جامعه دور می‌کند، گزارش‌هایی که توام با آمار و عدد است. در طول ۲ سال حکومت دولت رئیسی بارها دیده‌ایم که ادعاهای کلانی درباره رفع مشکلات اقتصادی، مدیریت جهادی، کاهش قیمت‌ها و سایر مسائل مطرح می‌شود که البته شکست این ادعاها نیز بسیار زود مشخص می‌شود.
  • آن چیزی که توهین به شعور مردم ایران است، این است که بهانه نخ‌نمای «مقصر همه مشکلات کشور دولت قبل است» عنوان می‌شود. معتقدم دولت روحانی هم در برخی از مسائل کارنامه قابل قبولی نداشت، اما اگر بخشی از مشکلات ناشی از دولت قبل است، اگر همین امروز دولت رئیسی نظرسنجی بگذارد، مردم اغلب مدیران سابق را به مدیران فعلی ارجح می‌دانند. از همین رو بهتر است که دولت در بخش‌هایی که ناکارآمد است و توان ندارد، به خارج از قلمرو مطیع خود رجوع کند.
  • در همه جای دنیا اقتصاد خارجی نقش عمده‌ای در مناسبات اقتصادی دارد. متاسفانه در دو سال گذشته بسیاری از متخصصان خانه‌نشین شدند و برخی هم خودشان را خانه‌نشین کردند، چرا که با توهین و اتهامات مختلفی مواجه بودند. اما معتقدم دعوت از کارشناسان علاوه بر اینکه بخشی از اجماع را تامین می‌کند، ضعف کارشناسی دولت را هم پوشش می‌دهد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها