زهرا شجاعی؛ زن مسلمان فمنیست که همیشه اولین بود
روزنامه اعتماد نگاهی به زندگی و کارنامه زهرا شجاعی که پس از انقلاب به مدیریتهای ارشد و کابینه دولت رسید، انداخته است.
مریم باقی- درباره زنان قدرتمند و مشهور جهان، کتابهای بسیاری در دنیا نوشته شده اما درباره زنان اثرگذار در ایران کتابهای معدودی مانند کتاب زنان برتر ایرانزمین نوشته پریسا آقا رفیعی، قدس ایران از زهرا شجاعی، اولین زنان از عذرا دژم و کارهایی از نوشین احمدی خراسانی و... منتشر شده است که همین مقدار هم نمایانگر نقش و جایگاه زنان بوده و نافی نگرههای به شدت منفی درباره جایگاه زنان است، اما تدوین و تولید این نوع آثار درباره دهههای اخیر باید جدیتر گرفته شود به ویژه که در پنجاه سال اخیر زنان در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران نقش چشمگیرتری نسبت به زمانهای دیگر داشتهاند. از میان زنان نخبه فارغ از اینکه با آنها موافق یا مخالف باشیم، میتوان فهرست بلندی عرضه کرد. زهرا شجاعی یکی از این زنان است که باید به او پرداخت.
به گزارش اعتماد، شجاعی را بیش از همه به مشاور در دولت خاتمی و رییس مرکز امور مشارکت زنان ریاستجمهوری میشناسند. گرچه پیش از انقلاب یک زن در کابینه حضور داشت، اما پس از انقلاب خانم شجاعی به همراه معصومه ابتکار، اولین زنانی بودند که در هیات دولت در دوره جمهوری اسلامی حاضر میشدند. خانم شجاعی پیش از آن در کجا بود و چه میکرد؟ او فرزند یک خانواده روحانی بود و با مرادعلی توانافر، یکی از دانشجویان دانشکده حقوق که فردی انقلابی، خوشفکر و محقق بود، ازدواج کرد. ثمره این پیوند دو فرزند است. او پیش از انقلاب و در سال ۱۳۵۴ لیسانس خود را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران گرفت. کارشناسی ارشد را هم در همین رشته و پس از انقلاب در دانشگاه آزاد دنبال کرد و دکترای مدیریت استراتژیک را در دانشگاه دفاع ملی تقریبا همزمان با آغاز اصلاحات ادامه داد. خانم زهرا شجاعی از همان آغاز دانشجویی وارد فعالیتهای سیاسی شد و عضو انجمن اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود. پس از وقوع انقلاب، عضو شورای مدیریت این دانشکده شد.
مسوولیتهای سیاسی و اجتماعی
او در دهه۶۰ موسس ورییس کمیسیون امور بانوان شورای اجتماعی در فرمانداری قم بود، سپس به تهران آمد و نماینده وزارت آموزش و پرورش در شورای فرهنگی اجتماعی زنان شد و تا زمان پایان دولت خاتمی یعنی سال ۸۴ در آنجا ماند. وی همچنین در سالهای ۶۹ تا ۷۱ رییس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. در اوایل دهه هفتاد، مشاور وزیر کشور و مسوول کمیسیونهای امور بانوان این وزارتخانه نیز بود. در وزارت آموزش و پرورش از سال ۷۱ تا ۷۶ نماینده وزیر در دفتر امور زنان ریاستجمهوری شد. همچنین مشاور وزیر آموزش و پرورش و موسس و مسوول ستاد امور بانوان این وزارتخانه هم بود.
شجاعی پلههای ترقی را بدون راحت سیاسی و خانوادگی و براساس شایستگیهای شخصی به ترتیب طی کرده بود و با آغاز به کار دولت اصلاحات، مشاور رییسجمهور و رییس مرکز امور مشارکت زنان شد. منصبی که خود در دولت آقای هاشمی وقتی مشاور وزیر کشور (عبدالله نوری) بود پیشنهاد تاسیسش را داده بود و مرحوم شهلا حبیبی اولین رییس آن شد. شجاعی در دو دوره ریاستجمهوری هشت ساله سید محمد خاتمی در مرکز امور زنان ماند. کارنامه ریاست ۸ ساله او نیازمند بررسی مستقل است.
فعالیتهای آموزشی و دینی
خانم شجاعی در عین حال که پستهای اجرایی داشت اما تدریس را رها نکرده بود. او که در مدارس رفاه، علوی و توحید در تهران نیز سابقه تدریس داشت از سال ۵۹ وارد تدریس در مراکز تربیت معلم تهران و قم شد و واحدهای ریشههای انقلاب، آشنایی با مکاتب و اصطلاحات سیاسی، تعلیم و تربیت اسلامی و روش تحقیق در علوم اجتماعی را تدریس میکرد. از سال ۷۲ تا ۸۶ یعنی ۱۴ سال نیز در دانشگاه الزهرا، ریشههای انقلاب، علوم سیاسی، مقدمه علم حقوق، جامعهشناسی و تاریخ اسلام درس میداد.
خانم شجاعی حین انجام وظیفه در دولت، دانشگاه را رها نکرد و پس از دولت خاتمی هم آنجا ماند. او در رشته جدید مطالعات زنان که در دانشگاه تربیت مدرس تاسیس شده بود، در مقطع کارشناسی ارشد نیز حقوق اجتماعی-سیاسی زنان تدریس میکرد. همچنین از ۸۴ تا ۸۸ در دانشگاه تهران دروس ریشههای انقلاب و تاریخ اسلام را میگفت. او عضو شوراهای عالی مختلفی بوده ازجمله شورای عالی مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران (۱۳۸۰)بود. شجاعی، مشاور مدیرکل پژوهشهای کاربردی معاونت پژوهشی دانشگاه تهران از سال ۸۴ تا ۸۹ هم بوده است و در سال ۸۷ مدیر انتشارات این دانشگاه نیز بود.
پس از دولت اصلاحات یکی از کارهای مهم آموزشی دکتر شجاعی، تفسیر قرآن، نهجالبلاغه و اخلاق اسلامی بود که کلاس منظم و پابرجا از سال ۱۳۸۵ تاکنون بوده است.
فمنیست مسلمان
او فارغ از عملکردش در مناصب حکومتی چه ویژگی یا اهمیتی دارد؟ Maryam Baghi: در حوزه زنان، فمنسیتهای مسلمان بخشی از جنبش زنان را تشکیل میدهند. یکی از پیگیرترین فمنیستهای مسلمان که تفسیر قرآن میکرد و برابری خواه بود و واژه فمنیست اسلامی را برای خود نیز به کار میبرد فریده ماشینی بود که به بارگاه ملکوتی رفت. تعداد انگشتشماری از فمنیستهای مسلمان را میتوان نام برد که بر علوم قرآنی و دینی هم تسلط داشته و تفاسیر به روزی داشته باشند. دکتر زهرا شجاعی یکی از این زنان است که هم نگرش جنسیتی دارد و هم دیندار است. این زنان را باید قدر دانست.
لازم به ذکر است زهرا شجاعی و فریده ماشینی در حلقه فکری منیره گرجی بودند و از او در تفاسیر خود الهام میگرفتند.
فعالیتهای سیاسی و مدنی
شجاعی از سال ۸۴ تاکنون عضو کمیسیون زنان و عضو شورای عالی بنیاد آزادی، رشد و آبادانی ایران (باران) وابسته به سید محمد خاتمی بوده است. او برای تشکیل حزبی به نام «مجمع زنان اصلاحطلب» کوشید و از سال ۸۵ تاکنون دبیرکل آن مانده است. به واسطه این حزب از سال ۹۲ عضو جبهه اصلاحات شد و با دیگر احزاب زنان در جبهه اصلاحات، ائتلاف زنان اصلاحطلب (صدف) را تشکیل دادند. احزاب دیگر عضو صدف، جمعیت حمایت از حقوق زنان به دبیرکلی شهیندخت مولاوردی، جمعیت زنان مسلمان نواندیش به دبیرکلی فاطمه راکعی و انجمن روزنامهنگاران زن (رزا) به دبیرکلی ژاله فرامرزیان بوده است. شجاعی، رویای این را دارد که همه زنان اصلاحطلب تشکل واحد و منسجمی داشته باشند و صدف را در این راستا میداند. حزب او و ثبت آن اخیرا با چالشهایی روبه رو شده که امید است رفع شود. شجاعی فعالیتهای اجتماعی دیگری هم داشته ازجمله: عضو هیات امنای مرکز مطالعات و تحقیقات زنان (۷۵)، رییس هیات امنای انجمن قرآنی بانوان (۸۴)، عضو هیات امنای انجمن ایرانی مطالعات زنان و موسس و رییس هیاتمدیره گفتمان جهانی زنان مسلمان (۸۷). از وی چهار عنوان کتاب منتشر شده که یکی از آنها «قدس ایران» است که به معرفی زنان برگزیده ایرانی پرداخته است (۷۶)، کتاب دیگر او مجموعه گفتوگوهایش است. کتاب برای زنان فردا نیز در دو جلد منتشر شده است. او همچنین دارای مقالات متعدد علمی و پژوهشی است.
انتخابات ۱۴۰۰ و زهرا شجاعی
پشتوانه فکری و سیاسی خانم شجاعی سبب شد او در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ در قامت یک «رجل سیاسی» وارد میدان رقابت با مردان شود، راهی که پیش از او مرحوم اعظم طالقانی هم رفته بود و عزم هر دو این بود که نشان دهند اصطلاح رجال سیاسی منحصر به مردان نیست. او در این کارزار موفق شد تا آنجا که سخنگوی شورای نگهبان به صراحت اعلام کرد که ما هیچ زنی را به خاطر زن بودن رد صلاحیت نمیکنیم یعنی اینکه رجل سیاسی فقط مردان نیستند. بنا بر مشهور از ۴۰ نفری که پرونده آنها در شورای نگهبان بررسی شد، پرونده او بود. اما درنهایت ردصلاحیت شد. اینکه تا چه اندازه رد صلاحیتش به خاطر عملکرد اصلاحطلبانهاش بوده و چقدر به خاطر زن بودن، روشن نشد اما بدون شک هر دو در این رخداد نامیمون نقش داشت. خانم اعظم طالقانی ادعا میکرد که به صورت نمادین در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام میکند تا واژه رجل سیاسی را به چالش بکشد. اما قصد زهرا شجاعی از ورود به انتخابات نمادین نبود و او واقعا به دنبال رقابت با مردان سیاسی برای کسب این موقعیت بود اما انتخابات ۱۴۰۰ عرصه رقابت را حتی برای مردان خودی هم تنگ کرده بود و انتظار برای تایید یک زن اصلاحطلب بسیار دور بود با این حال شجاعی این شجاعت را به خرج داد تا در این عرصه تنگ بختآزمایی کند. این آخرین فعالیت زهرا شجاعی پیش از ابتلا به بیماری سخت بود. پس از آن خوشههای سیاه سلولهای سرطانی در جانش دوید و او را به شدت زمینگیر کرد. زهرا شجاعی اکنون در جدال با بیماری بر آن فائق آمده و میرود تا به لطف خداوند بهبود یابد. باید دید شجاعی از این پس وارد چه چالشهایی خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید