آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات:
پیشنهادات 15 گانه خاتمی میتواند مبنای گفتمان جدید اصلاحات باشد
آذر منصوری معتقد است در حال حاضر تعارض بین بطن جامعه با فرصتها و ظرفیتهایی که حاکمیت در حوزه زنان ایجاد کرده است، مشهود است.
رییس جبهه اصلاحات بر این باور است که تا وقتی ابزار مشارکت سیاسی فراهم نشود، محال است که مردم با صندوق رأی آشتی کنند.
به گزارش جماران، مهمترین بخشهای گفتگوی آذر منصوری را میخوانید:
- مجموعه ارکان قدرت به منظور تحقق مشارکت بالا به معنای مشروعیت سیاسی یا ضریبی از مشروعیت سیاسی، باید لوازمی را فراهم کنند.
- اراده غالب در انتخابات 1402 و ریاست جمهوری آینده، تداوم یکدستسازی حاکمیت است.
- برآورد کلی این است که اغلب شهروندان، نسبتی بین زندگی خودشان و صندوق رأی احساس نکرده و صندوق رأی را متعلق به خودشان نمیدانند، تا زمانی که مردم صندوق رأی را متعلق به خودشان ندانند نمیتوان انتظار مشارکت بالا داشت.
- مشارکت مردم امر انتخابی است و این مشارکت با اجبار و تهدید عملیاتی نمیشود.
- پایگاه رأی جبهه پایداری و جریان میانهرو اصولگرایان مشخص است. حتی من بر این باورم که بعد از جنبش مهسا و اتفاقات رخ داده این پایگاه ریزش کرده است.
- ای کاش نهاد مستقلی وجود داشت که میتوانست یک نظرسنجی دقیقی از میزان محبوبیت جریانهای سیاسی کشور ارائه کند. بر مبنای شواهد موجود این ریزش در بین جریان اصولگرا رخ داده است.
- شواهد ما به کمک تشکیلات از سراسر کشور و ارتباط ما با بدنه اجتماعی دریافت میشود. بر مبنای این شواهد، ریزش در جریان اصولگرایی تداوم داشته و رویشی هم ایجاد نشده است.
- بخشی که دغدغه منافع ملی و شکاف بین مردم و حاکمیت را داشته و صادقانه در حال سیاستورزی هستند به این تحلیل رسیده اند که باید اصلاحاتی اعمال شود.
- در تحلیلی که از رفتار حکومت میتوان داشت، متأسفانه هیچ چشمانداز امیدوار کنندهای مبنی بر اینکه قرار است این رفتارها و رویهها تغییر کند، مشاهده نمیشود.
- اختلاف نظر در میان عناصر حاکمیت در نوع رفتار و مواجهه با وضعیت پوشش وجود دارد.
- جامعی قدرتمند آخرین انتخابش خیابان است، به دلیل اینکه از ابزار کافی برای مطالبه گری، نظارت و پرسش گری برخوردار است. در واقع این نهادهای واسط به وظایف خود عمل کرده و نقش میانجی را بین حاکمیت و مردم ایفا میکنند.
- پیام من به این افراد این است که در وهله نخست باید راهی را انتخاب کنند که اطمینان داشته باشند با این روش اقتدارگرایی در کشور نهادینه نمیشود و راهکار آن تداوم فعالیت مدنی «خشونت پرهیز» در چارچوب قانون است.
- جنبشهایی که خیابان را به عنوان راهکار برای بیان مطالبات خود انتخاب میکنند، به محض برگزاری اولین اعتراض در واقع مستمسکی را در اختیار براندازان قرار میدهند.
- به عبارت بهتر، افرادی که دنبال براندازی هستند از هر جنبش مدنی در ایران استفاده ابزاری میکنند تا به هدف خود برسند.
- قرار بود که زنان در مقدرات اساسی نقش تعیین کنندهای در جامعه داشته باشند، اما این اتفاق رخ نداد؛ بلکه با قوانین عجیب و غریب به این تبعیضها دامن زدند.
- این تصور همچنان وجود دارد که در صورت ورود جریان اصلاحات به انتخابات، درصد مشارکت افزایش پیدا میکند.
- تمام تلاش ما این است که سیاست ورزی ما به سمت احیاء سرمایه اجتماعی برود.
- در فضای بعد از جنبش مهسا، نیروهای تجزیه طلب و برانداز توانستند با بهره برداری از این جنبش موجی را راه بیندازند، اما به دنبال به سرانجام نرسیدن این تلاش ها، جامعه کم کم به این نتیجه رسید که حاکمیت باید شیوه حکمرانی را از درون عوض کند.
- اگر قرار است بخشهایی از قانون اساسی که در تعارض با حق حاکمیت ملی است تغییر پیدا کند، این اصلاح باید از طریق روشهای مدنی و مسالمتآمیز انجام شود.
- در چنین شرایطی اصلاحطلبان میتوانند از فرصت انتخابات استفاده کنند، اما استفاده از این فرصت باید در راستای معنا پیدا کردن انتخابات و کارآمد کردن نهادهای انتخاباتی باشد.
- برای نمره دادن به عملکرد اصلاحطلبان بهتر است عملکرد دولت بعد از آقای خاتمی و دولت روحانی را مقایسه کرد و نمره داد.
- وقتی خط فقر بیست میلیون اعلام میشود چند نفر از اعضای این جامعه حقوق بالای بیست میلیون دارند و بالای خط فقر قرار میگیرند؟!
- در جامعه ما عدالت آموزشی، مرتب در حال نقض شدن بوده و مرکزنشینان در کنکور دست بالا را از آن خود کردند. حتی عدالت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مرتب در حال کمرنگ شدن است.
- به نظر من اصلاحطلبان لازم است تا بر روی شروط 15 گانه آقای خاتمی تمرکز کرده و آن را تئوریزه کنند.
- با توجه به اشتراک گفتمانی بین اصلاحطلبان، شاید جبهه اصلاحات بتواند مانیفستی را تهیه کند.
- در جبهه اصلاحات کمیته پایش، و داوری شکل گرفت تا بتواند عملکرد نمایندگان را رصد و پایش کند.
- دیگر شاخصتر از مجلس ششم به لحاظ وجود نیروهای اصلاح طلب وجود نداشت، اما پایان مجلس ششم، پایان غمانگیزی بود.
- وقتی یک چنین نگاهی نسبت به مجلس و نمایندگانش وجود دارد، یعنی این نهاد دیگر انتظاراتی که جامعه از آن دارد را نمیتواند برآورده کند.
- یا مجمع تشخیص مصلحت نظام خود را در جایگاه قانونگذاری قرار میدهد. در چنین شرایطی اصلا مجلس چه کاره است چه جایگاهی دارد؟!
- این ذیل همان موضوع انتخابات باید مطرح شود که آیا ما امکان شرکت در انتخابات را خواهیم داشت یا خیر. در انتخابات مجلس دهم ما تلاش کردیم سهمیهای را برای زنان در نظر بگیریم.
- در حال حاضر تعارض بین بطن جامعه با فرصتها و ظرفیتهایی که حاکمیت در حوزه زنان ایجاد کرده است، مشهود است.
- راهکار برونرفت این است که حاکمیت ظرفیتسازی کند. کشورهای توسعه یافته افزایش میزان حضور زنان را به عنوان یک راهبر کلان مد نظر قرار میدهند تا این شکاف را از بین ببرند.
- گفتمان نوفل لوشاتو اگر عملیاتی می شد برای زنان فرصت ساز بود.
- قاطبه اصلاحطلبان به عنوان مسلمانانی نواندیش تلاش دارند که خود را با اقتضائات زمان و مکان جلو ببرند و خود را با زمان هماهنگ کنند.
- دینی که ما به آن باور داریم به هیچ وجه خود را در مقابل خواست جامعه قرار نمیدهد، زیرا جامعه تغییر کرده و این تفاوت را باید درک کرد و با آن سازگار شد اگر اصلاحطلبان نتوانند خود را با اقتضائات جدید سازگار کنند که حیاتشان پایان یافته است.
دیدگاه تان را بنویسید