کد خبر: 643364
|
۱۴۰۲/۰۹/۱۴ ۰۹:۰۰:۰۰
| |

روح‌الله جمعه‌ای:

اصولگرای اصیل یعنی رفتار و منش مرحوم عسگراولادی و ناطق‌نوری؛ نه اینها که دنبال خالص‌سازی‌اند!

روح‌الله جمعه‌ای نوشت: مصادیق بارز جریان اصولگرایی اصیل را می‌توان مشی مرحوم عسگراولادی دانست که تا آخرین لحظات عمر خود بارها و بارها با شخصیت‌های بارز جریان اصلاح‌طلب به ویژه مهندس بهزاد نبوی نشست داشته‌اند یا منش آقای ناطق نوری که نه تنها در سوم خرداد 1376 نامه تبریک به رقیب خود نوشت بلکه تا الان نیز تعاملات دوستانه و مناسب با آقای سیدمحمد خاتمی را حفظ کرده است.

اصولگرای اصیل یعنی رفتار و منش مرحوم عسگراولادی و ناطق‌نوری؛ نه اینها که دنبال خالص‌سازی‌اند!
کد خبر: 643364
|
۱۴۰۲/۰۹/۱۴ ۰۹:۰۰:۰۰

«این؛ اصولگرایی نیست !» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم روح‌الله جمعه‌ای است که در آن آمده: انقلاب اسلامی ایران در عین وحدت در راهبرد قائل به تکثر در نظرات و دیدگاه‌ها بود و در عرصه سیاسی نیز از همان ابتدا شاهد حضور قوی و پرتلاش دو جریان انقلابی برای ایجاد ساختار حکمرانی در کشور بودیم. دو جریانی که از ابتدا با عناوین چپ و راست یا روحانیون و روحانیت نام گرفته و امروزه عمدتا با عنوان اصلاح‌طلب و اصولگرا شناخته می‌شوند در سه دهه ابتدایی انقلاب موفق به نهادسازی جمهوری اسلامی در تمام ارکان شدند.

از ابتدای دهه هفتاد رقابت میان دو جریان شکلی عیان‌تر و کمی حادتر به خود گرفت که اوج این رقابت‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1376 با پیروزی غافلگیرکننده اما قاطع جریان اصلاح‌طلب بود که این پیروزی 8 سال با حاکمیت مطلق در دوره ششم مجلس شورای اسلامی تکمیل و ادامه یافت. بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب بارها بر وجود سلایق و دیدگاه‌های مختلف سیاسی در کشور به ویژه رسمیت دادن به فعالیت دو جریان مذکور تاکید داشته‌اند و تردیدی نیست ضامن بقا و استحکام نظام مردمسالاری دینی حضور همه دیدگاه‌ها و نظرات و رسمیت و اعتنابخشی به تمامی برنامه‌های حکمرانی مردمسالارانه  است.

اما به واقع آنچه این روزها از اصولگرایی نام برده می‌شود و عملکرد جریانی تمامیت‌خواه با عنوان جریان خالص‌ساز که راهبرد مردمسالاری دینی و جمهوری اسلامی را به حاکمیت یکدست و مطلقه جریانی و باندی تقلیل داده و تحریف کرده‌اند را به جریان اصولگرا ربط داده و این جریان را میراث‌دار اصولگرایی می‌دانند به نظر اشتباهی فاحش است که می‌تواند در تحلیل‌های سیاسی و تاریخی منجر به بروز انحراف  در  واقعیات شود.

جریان اصیل اصولگرایی قائل به حفظ ارزش‌های اولیه انقلاب اسلامی اعم از استقلال، آزادی، نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی است و به هیچ عنوان سنخیتی با اقتدارگرایی جریانی و تمامیت‌خواهی باندی ندارد. جریان اصولگرا در عین رقابت سالم با جریان اصلاح‌طلب، حذف یک جریان با اصالت انقلابی و تاریخی را برنمی‌تابد و اساسا آن را منطبق بر اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی نمی‌داند. مصادیق بارز و عینی این جریان را می‌توان مشی و عملکرد مرحوم عسگراولادی دانست که تا آخرین لحظات عمر خود بارها و بارها با شخصیت‌های بارز جریان اصلاح‌طلب به ویژه مهندس بهزاد نبوی نشست و مذاکرات در راستای تعاملات بین جریانی داشته‌اند یا منش و رفتار آقای ناطق نوری که نه تنها در سوم خرداد 1376 نامه تبریک به رقیب خود نوشت بلکه تا الان نیز تعاملات دوستانه و مناسب با آقای سیدمحمد خاتمی را حفظ کرده است.

جریان اصولگرا با آنچه امروز جریان انقلابی یا سوپرانقلابی و... خوانده می‌شود سنخیت ماهیتی و ذاتی ندارد و براساس آموزه‌های انقلابی خود معتقد است هر آنچه به ارکان اساسی و بنیادین انقلاب اسلامی از جمله مشارکت گسترده مردم در تعیین سرنوشت‌شان، آزادی‌های اجتماعی در چارچوب هنجارهای اجتماعی، تعاملات سازنده بین‌المللی با حفظ قاعده نفی سبیل شرق و غرب، تلاش برای توسعه متوازن، همه‌جانبه، عدم تبعیض، برقراری عدالت و... آسیب بزند نه تنها اصولگرایی نیست بلکه مصداق بارز نفوذ و اقدامات ضدانقلابی است.

جریان اصولگرای اصیل و انقلابی واقعی معتقد است همان‌گونه که تندروی و افراط‌گرایی در جریان اصلاح‌طلب منجر به براندازی می‌شود، هرگونه تمامیت‌خواهی و خالص‌سازی در جریان اصولگرایی هم از دیگر شقوق براندازی هویتی انقلاب اسلامی است و هیچ کدام از موارد فوق در مدار بازیگری دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا  جایی  ندارند

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها