آنان که صفحه صادق بوقی را بستند تصور میکنند نماینده امپریالیسم جهانی در بازار رشت را به زانو درآوردهاند؛ اما از یک آوازخوان، چریک ساختند
روزنامه فرهیختگان نوشت: آن افرادی که پیج صادق بوقی را بستهاند مکانیسم را نمیشناسند، آنها احتمالا خوشحالند که به تکلیف خود عمل کردهاند، چون نماینده امپریالیسم جهانی در بازار رشت را به زانو درآوردهاند.
روزنامه فرهیختگان از نحوه برخورد با پیرمرد آوازخوان رشتی انتقاد کرده است.
به گزارش فرهیختگان، در سیستم فرهنگی آمریکا از دل یک تهدید بزرگ یک فرصت خلق میکنند و ما از هیچ، تهدید درست میکنیم. بعد از ماجرای صادق بوقی ویدئوهایی در حمایت از او در بوشهر و ساری هم ساخته شد، این یعنی کاری کردهایم که رقص و آواز خواندن ماهیفروشان هم یک کنش مقاومتی به حساب بیایید؛ انصافا هنر این است که ما داریم.سوال جدیتر این است که صادق بوقی در چه بستری ساخته میشود؟ و راه مواجهه با آن چیست؟ آیا صادق بوقی کار بدی کرده است؟ او چه میخواهد؟ از پشتصحنه خبری نداریم اما آنچه از صفحه اینستاگرامش دیدهایم چند ویدئو پر کرده که نشاندهنده شاد بودن او و اطرافیانش است. از مخاطب بازخوردهایی گرفته و صفحهاش پربازدید شده. پیرمرد رشتی میخواهد همان راهی را برود که پریسلی رفته، البته بدون آژانکشیهای دولتی. نردبان فرهنگ شهرت از میسیسیپی تا رشت برپاست. مکانیسم همان است. در جامعه نمایشیشده مسیر همین است. آن افرادی که پیج صادق بوقی را بستهاند مکانیسم را نمیشناسند، آنها احتمالا خوشحالند که به تکلیف خود عمل کردهاند، چون نماینده امپریالیسم جهانی در بازار رشت را به زانو درآوردهاند.
این روزنامه افزوده است: عدهای پذیرش فرهنگ سلبریتیسم و مدیریت سلبریتیها را بهعنوان راهی میانه پیشنهاد میدهد که قابلبحث و نقد است. اما احتمالا درباره اینکه در مواجهه با سلبریتیها یا طالبان شهرت چه کارهایی نباید کرد اجماع بیشتری وجود دارد. اینکه قبض و بستن موجب بسط و نشر شهرت میشود خیلی پیچیدگی ندارد. اگر اینها را بدانیم از آوازخوانها و مردم معمولی چریک درست نمیکنیم یا اگر تکلیفمان با سلبریتی روشن نیست و با چند موضعگیری تغییر میکند در جلوت نطق انقلابی نمیکنیم و در خلوت آن کار دیگر.
ژاندارم منطقه هستند (کی بود اینو گفت؟)