عبدالرضا فرجیراد تحلیلگر مسائل بینالملل:
ایران و آمریکا میتوانستند با گفتوگوهای صریح در هفتههای اول، جنگ غزه را بهتر کنترل کنند
تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: اگر در همان ماه و هفتههای اول جنگ غزه، گفتوگوهای صریح و نزدیکتری بین ایران و آمریکا انجام میشد، شاید میشد به یک شکلی این موضوع را کمی بهتر کنترل کرد و اجازه داده نمیشد که در این سطح درگیریها ادامهدار شود.
عبدالرضا فرجیراد تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که با توجه به تحولات اخیر از بابالمندب تا پرتاپ موشک از سوی انگلیس و آمریکا به یمن و همچنین اقدامات موشکی ایران برای دفاع از خود در حمله به مواضع تروریستها در عراق، سوریه و همچنین پاکستان، تحلیل شما درباره وضعیت امروز منطقه چیست، گفت: یک منطقه جغرافیایی وسیعی متشنج است. این منطقه از اوکراین تا بابالمندب در دریای سرخ کشیده شده است. این وضعیت خوبی نیست و میتواند خطرناک باشد. اما واقعیت این است که تمرکز روی خاورمیانه شده و این تنشها، اختلافات و ریشه درگیریها به مسئله جنگ اسرائیل در غزه و فلسطین برمیگردد.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی فرجی راد را در ادامه می خوانید:
- طبیعتا دو گروه در حوادث حاضر هستند. یک گروه مثل آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی و غربی و حتی برخی از کشورهای عربی که از اسرائیل حمایت میکنند. یک گروهی هم با محوریت جبهه مقاومت و بعضی کشورهای مسلمان که تاحدودی از فلسطین و غزه حمایت میکنند. با کشتارهایی که اسرائیل انجام داد و مدت زمان طولانی هم این کشتارها ادامه داشت و دارد، مشخص بود که این جنایات در سطح غزه باقی نمیماند و منطقه وسیعی را دربرمیگیرد.
- البته یکسری، از این درگیری و تنشها سود میبرند و یکسری از آن ضرر میکنند. کشورهایی مثل روسیه از جنگ اسرائیل در غزه سود بردند چون جنگ اوکراین به فراموشی سپرده شده و اهمیت آن جنگ در اخبار کمرنگ شده است. بحران در خاورمیانه با توجه به اینکه که در منطقه وسیعی قرار دارد، هنوز اولویت اول است.
- آن چیزی که در دریای سرخ رخ داد و میدهد، این است که حوثیها یک گروه مسلمان هستند که دولت تشکیل دادهاند. ۸ سال جنگیدند و از یک قدرت و هماهنگیهای جنگی برخوردار شدند. نسبت به کشتاری که در فلسطین صورت میگیرد، حساس هستند و مدعیاند کشتیهای اسرائیلی که مردم را در فلسطین و غزه میکشند، مورد هدف قرار میدهند.
- غرب هم حامی اسرائیل است و به دنبال این است که از ضرر و زیانی که به اسرائیل وارد میشود، ممانعت کند. البته نتوانستند با هم به توافقی برسند چون ریشه موضوعات در غزه است. اگر غرب به ویژه آمریکا کمک میکرد تا این جنگ و کشتار مردم زودتر تمام شود، دارو و غذا به آنها بیشتر برسد، احتمالا در دریای سرخ و بابالمندب هم این اتفاقها رخ نمیداد. حمله ۷ اکتبر و جنگ در غزه باعث شد که اسرائیل هم با توجه به اینکه ایران را مسئول اتفاقات میدانند، فعالتر از گذشته عملیات خود را انجام دهند.
- عملیات تروریستی که در جنوب شرق ایران در کرمان، سراوان و نقاط مرزی شهرهای مرزی در این دو، سه ماه انجام شد، نشان میدهد که اسرائیلیها برای انتقام فعالتر شدهاند.
- یک زمانی تمرکز اسرائیل بیشتر بر خرابکاری مسائل هستهای بود، الان علاوه بر مسائل هستهای، چشم بسته هرگونه خرابکاری علیه ایران به اسرائیل مربوط میشود.
- ایران هم در موقعیتی قرار دارد که متأسفانه اسرائیل در حوزه پیرامونیاش حضور دارد. یعنی در جنوب خلیجفارس، در غرب در اقلیم، در شمال در آذربایجان، این موضوع به وضوح دیده میشود. وقتی یک دولتی مثل اسرائیل تصمیم میگیرد فعالیتهای تخریبیاش را زیاد کند، طبیعتا اولین جایی که هدف میگیرد تا فعال شود، در حوزه پیرامونی ایران است که یکی از آنها همان اقلیم است.
- بالاخره ایران برنامهها را رصد میکند و به ویژه با عملیات تروریستی که در ایران و در جنوب شرق کشور انجام شد، طرف ایرانی به این نتیجه رسیده که دست اسرائیل در کار است و این را اعلام هم کردند. حالا به صورت پروژهای و به صورت واسطه، امکانات را در اختیار گروههای تروریستی با هر نامی گذاشته و این عملیات را انجام میدهند.
- مشخص بود ایران میخواهد انتقام بگیرد، لذا به همین جهت آنطور که اعلام شده یک خانهای که در اختیار گروههای تروریستی بود و مربوط به تاجر بزرگ مرتبط با اسرائیل را مورد هدف قرار داد. از آن سمت به نظر میرسد ایران به این نتیجه رسیده که گروههای تروریستی همه از پاکستان وارد میشوند.
- این به این معنا نیست که دولت پاکستان روی این کار دخالت دارد. اما تقریبا مسلم است که دولت پاکستان کنترل کاملی بر مرزهای خودش با ایران و در استان سیستان و بلوچستان خود ندارد. لذا ایران احتمالا مذاکراتی را با پاکستانیها داشته است.
- در دو سه روز گذشته نماینده ایران در افغانستان قبل از این عملیات در سفری که به پاکستان داشت، ملاقاتی با وزیر خارجه پاکستان و همچنین مقامات نظامی – امنیتی داشتند. وزیر خارجه ایران هم در داووس با نخستوزیر پاکستان دیداری داشت. ما از جزئیات این دیدارها خبر نداریم اما امکان دارد ایران جواب قانعکنندهای نگرفته یا احتمالا چراغ سبزی گرفته باشد.
- واقعیت این است که کشورهای همسایه هم باید در ضمن اینکه اعتراضی دارند که حاکمیت ملی آنان با سلسله اقدامات به خطر افتاده به این سمت قضیه هم نگاه کنند که در این سمت هم امنیت کشور دیگری به خطر افتاده است.
- لذا هرچیزی که الان اتفاق افتاده تصمیمی است که حتما در شورای عالی امنیت ملی ساعتها برای آن بحث و بررسی شده و با موافقت آنها اقدام شده است. همانطور که تصور می شد این مسأله ظرف دو، سه روز بعد از این اتفاق فروکش کرد. عراقیها به خاطر مسائل داخلی اعلام کردند که سفیر را احضار میکنند و به شورای امنیت شکایت میکنند. از طرف دیگر، پاکستانیها تا یک ماه آینده انتخابات دارند و نمیتوانستند همان حرکت مشابهی که عراقیها کردند را انجام ندهند.
- پاکستان کشوری است که احزاب در آنجا فعال هستند و میتوانند دولت را به چالش بکشند. دولت عراق و دولت پاکستان سفرای خودشان را احضار کردند که البته سطح روابط با پاکستان سریعتا به حالت قبل بازگشت با توجه به اینکه عراق و پاکستان دو کشور دوست هستند، از طریق دیپلماسی باید برای عراق هم مسائل را توجیه کرد.
- گرچه تا توجیه هستند و مذاکراتی قبلا اتفاق افتاده است، اما باید بیشتر صحبت شود، رفت و آمد بیشتری در جریان باشد. تلاش شود سفرهایی صورت بگیرد که اختلافات کاهش پیدا کنند و اجازه داده نشود روابط در سطح پایین بماند و هم بقیه از آن سوءاستفاده کنند.
- الان کشورهایی هم منتظر هستند تا از این کاهش روابط دیپلماتیک موقتی سوءاستفاده کنند، این تنش تا زمانی که اسرائیل بخواهد در منطقه زورگویی داشته باشد و مردم را بکشد، ادامه دارد مخصوصا حالا که تصمیم گرفته بحران را به جنوب لبنان بکشاند و ادعایی دارد که حزبالله باید از جنوب لبنان خارج شود.
- اگر توافق صورت نگیرد، احتمال میرود که با وجود تنش در جنوب لبنان، تنشهای گستردهتری شکل بگیرد. بنابراین تنش در منطقه به این زودیها در هفتههای آینده کاهش نمییابد، اگر هم در غزه کاهش یابد احتمال آن بالا است که در لبنان تنش افزایش پیدا کند.
- الان شرایط برای مذاکرات برجامی آماده نیست. ضمن اینکه برجام تمام شد و ایران و آمریکا آمادگی برای مذاکرات هستهای ندارند و بعید است که گفتوگوها انجام شود. واسطهها هم بعید است اقدامی را برای گفتوگو انجام دهند.
- البته من اعتقاد داشتم اگر در همان ماه و هفتههای اول جنگ غزه، گفتوگوهای صریح و نزدیکتری بین ایران و آمریکا انجام میشد، شاید میشد به یک شکلی این موضوع را کمی بهتر کنترل کرد و اجازه داده نمیشد که در این سطح درگیریها ادامهدار شود.
- حالا ممکن است طرف آمریکایی یا ایرانی تمایل نداشته باشند اما پیامهایی رد و بدل شده است. بالاخره آمریکاییها در ماههای اول اعلام کردند ما هیچ تصمیمی نداریم تا جنگ گسترش یابد.
- نمیشود تا ابد و مدت زمان طولانی کشتارها ادامه پیدا کند و اسرائیل هم هرکاری میخواهد انجام دهد و در منطقه هیچ اتفاقی نیفتد. لذا اگر زودتر و سریعتر مذاکره و گفتوگو انجام میشد، تنشها آنقدر بالا نمیرفت. الان هم فکر میکنم با دولتهای دوست باید وارد گفتوگو شد.
- باید نمایندهای از ایران با عراق گفتوگوها را به تدریج شروع و سعی کنیم در مسائل امنیتی به صورت جدی تحول ایجاد کنیم. یعنی ما باید این واقعیت را بپذیریم که اسرائیل حساستر از گذشته است و میتواند مسائل بغرنجی را در منطقه به وجود بیاورد.
- اگر همسایهها نخواهند به ایران کمک کنند، باید بدانند امنیت همسایهها و ایران به هم وابسته است و نباید اجازه دخالت بدهند. دولت عراق معتقد است حاکمیت او سلب و نقض شده و به شورای عالی امنیت سازمان ملل شکایت کرده است.
- یک واقعیت را هم باید در نظر بگیریم آن هم این است که دولت عراق هیچگونه حاکمیتی بر اقلیم از نظر سیاسی، نظامی، اقتصادی ندارد و اقلیم یک حاکمیت خودمختار شکل داده است.
- لذا چطور میتواند اعلام کند حاکمیت او از سوی ایران مورد تهاجم قرار گفته است؟ اگر عراق میتواند حاکمیت خودش را از شمال تا جنوب کاملا کنترل کند و اعلام کند که ما بر همهچیز و همه امور مسلط هستیم و هیچ فعالیت ضدامنیتی علیه ایران در شمال عراق صورت نمیگیرد، میتوان راه جدیدی را در پیش گرفت.
- وقتی نیروهای امنیتی و نظامی عراقی در آنجا حضور ندارند، عراق چطور میخواهد شکایت خود را در شورای امنیت به نتیجه برساند. فضای مسمومی که یک روزه ایجاد شده به تدریج کاهش مییابد. کشور عراق هم مانند پاکستان به رابطه خود با ایران برمیگردد.
دیدگاه تان را بنویسید