اسماعیل گرامی مقدم:
شورای نگهبان همتراز روحانی نیست که درباره صلاحیت او اعلام نظر کند؛ شخص رهبری ورود کنند
اسماعیل گرامی مقدم نوشت: شورای نگهبان، اساسا همتراز حسن روحانی نیست که بخواهد درباره ردصلاحیت او اعلام نظر کند. جامعه این ردصلاحیت را هضم نمیکند. به نظرم لازم است شخص رهبری در این زمینه وارد شده و مساله ردصلاحیت روحانی را دنبال کند.
اسماعیل گرامی مقدم در یادداشتی با عنوان «ردصلاحیت روحانی سیاسی است» در روزنامه اعتماد نوشت: روشن است که ردصلاحیت حسن روحانی، موضوعی سیاسی است و ایشان بنا به دلایل سیاسی احراز صلاحیت نشده است. وقتی شخصیتی که سالهای مستمر در شورای عالی امنیت ملی کشور مسوولیت داشته، 5دوره نماینده مجلس، دو دوره نایبرییس مجلس، عضو مجلس خبرگان رهبری و نهایتا 8سال رییسجمهور کشور بوده، ردصلاحیت میشود، طبیعی است که با یک شرایط عادی طرف نیستیم. افراد و جریاناتی در حاکمیت تلاش میکنند از طریق انحصارگرایی، تعداد زیادی از افراد نقشآفرین در سالهای ابتدایی انقلاب را از قطار نظام پیاده کرده و خالصسازی مورد نظر خود را عملی کنند. این نوع ردصلاحیتها و حذفها دقیقا در جهت خالصسازی و انحصارگرایی ارکان حکومت از افراد طرفدار جمهوریت است. هیچ نام دیگری بر آن نمیتوان گذاشت. اما نمیتوان تردید داشت که این اتفاق عملا منجر به عدم مشارکت در انتخابات خواهد شد.
در واقع جریانی که قصد دارد قدرت را در کشور یکدست کرده و آن را قبضه کند و اساسا برایش اهمیتی ندارد که مردم در انتخابات شرکت کنند یا نه، اقدام به حذف روحانی هم کرده است. اما ردصلاحیت حسن روحانی را میتوان با ردصلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی در سال 92 شبیه سازی کرد. تنها تفاوت این دو رخداد آن است که آیتالله هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاستجمهوری ردصلاحیت شد و حسن روحانی برای انتخابات خبرگان رهبری.
معتقدم شورای نگهبان، اساسا همتراز حسن روحانی نیست که بخواهد درباره ردصلاحیت او اعلام نظر کند. در این میان، سطوح بالاتری از ارکان حاکمیت باید به این بحث ورود و این ردصلاحیت را کان لم یکن کرده و روحانی را واجد صلاحیت اعلام کند. ما قبل از سال 1400، بارها هشدار و تذکار داده و پیشبینی کردیم که این نوع ردصلاحیتها باعث کاهش مشارکت در انتخابات میشود.
قطعا ردصلاحیت چهرهای که 8سال رییسجمهور این کشور بوده و 24میلیون رای در آخرین انتخاب خود کسب کرده، بخشهای زیادی از شهروندان را که به انقلاب و کشور اعتقاد داشتند دچار یأس ساخته و باعث ریزشهای بسیاری میشود. ریزش این طیفهای مردمی به سبد اقبال براندازها میافزاید. این رفتارها به جز تضعیف جمهوریت نظام هیچ معنای دیگری ندارد. با چه استدلالی؟ چه رویکردی، چه دورنمایی؟ روحانی ردصلاحیت شده است. جامعه این ردصلاحیت را هضم نمیکند. به نظرم لازم است شخص رهبری در این زمینه وارد شده و مساله ردصلاحیت روحانی را دنبال کند.
ردصلاحیت این نوع افراد به نفع انتخابات، مشارکت و نهایتا به نفع کشور نخواهد بود. این نوع رخدادها باعث شادی آن دسته از افراد و گروههایی میشود که ذیل گروههای اقلیت تعریف میشوند. این افراد در یک انتخابات مشارکتی به هیچوجه شانسی برای پیروزی ندارند، بنابراین از طریق ردصلاحیت افراد صاحب شانس، تلاش میکنند زمینه پیروزی خود را فراهم سازند.
جریاناتی که اساسا جمهوری اسلامی را قبول نداشته و تنها حکومت اسلامی را قبول دارند. به نظر من نگرش و نگاه حکومت اسلامی که از آستین شورای نگهبان و هیاتهای نظارت بیرون آمده باعث افزایش ردصلاحیتها شده است. این طیفهای افراطی، طرفداران جمهوریت نظام را ردصلاحیت میکند تا به زعم خود جمهوریت نظام را تضعیف سازد. از این منظر آینده روشنی را از مسیر ردصلاحیتها برای کشور نمیتوان پیشبینی کرد. کسانی که با همه مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به دنبال ایجاد تحول در کشور از طریق انتخابات بودند، ناامید شده و اعتقاد خود را به انتخابات از دست میدهند.
بالای 90درصدمردم باعملکردشورای نگهبان مخالف هستند