آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات:
شاهد بیشترین فاصله و شکاف بین جامعه و حاکمیت هستیم؛ جامعه در دنیای دیگر زندگی میکند و حاکمیت هم در دنیای موازی دیگر
رئیس جبهه اصلاحات گفت: در تحلیل فضای جامعه باید بگویم شاهد بیشترین فاصله و شکاف بین جامعه و حاکمیت هستیم. جامعه در دنیای دیگر زندگی میکند و حاکمیت هم در دنیای موازی دیگر زندگی میکند.
نشست خبری آذر منصوری دبیرکل جبهه اصلاحات با حضور جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات، علی شکوریراد، طاهره نقیئی و جمعی اصحاب رسانه صبح امروز در محل نشست انجمن اسلامی پزشکان برگزار شد.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از اظهارات منصوری را در ادامه می خوانید:
- متاسفانه جریان اصلاحات در چند سال اخیر مانند موقعیت اخیر صدایش کمتر در رسانهها شنیده میشود. تقویت بعد و ظرفیت رسانهای از اقدامات جبهه اصلاحات خواهد بود با توجه به سرمایههای عظیمی که رقبای داخلی جبهه اصلاحات و خارج از مرزها دارند، این نیاز بیش از پیش خود را نشان میدهد. اصلاحطلب بودن در این شرایط کار سخت و دشواری است. در صورت فقدان اصلاحطلبی باید بیش از پیش نگران ایران بود. آنچه در بیانیهها، راهبردها و مواضع انتخابات مطرح شده، حاصل مجموعهای از نشستها و گفتوگوهای به انجام رسیده است.
- مهمترین سوالی که در دوره جدید جبهه اصلاحات بنای پاسخ دادن داشتیم این بود که اصلاحطلبان در کدام سمت ایستادهاند. باید دو تحلیل نسبت به رفتار حاکمیت نسبت به جامعه و رفتار جامعه داشت و در تحلیلی که ارائه میکنند باید پاسخ داد که چه باید کرد. باید به این سوال پرداخت.
- حفظ مسیر اصلاحطلبانه، قانونی، مدنی، مسالمتجویانه و پرهیز از خشونت و دفاع از حقوق همه شهروندان با همه سلایق و دیدگاهها و دفاع از حقوق بشر تک تک شهروندان ایران را دنبال میکنیم و این شاخصها نقطه تمایز ما با سیار جریانهاست. به دلیل آنکه جریان ریشهدار دموکراسیخواه مدافع حقوق بشر و طرفدار حق مردم است و این باید محور جریان اصلاحات باشد. باید عاملیت داشته باشیم. بنابراین پاسخ به این سوال دشورای کار ما را بیشتر میکند.
- بیش از هفده جلسه حداقل سه ساعته با بدنه احزاب شورای مرکزی احزاب عضو جبهه اصلاحات برگزار کردیم. این گفتوگوها جریان مطالبات مردم را در جامعه نمایندگی میکند تا به تحلیل واقعبینانهتر برسد. تا حاکمیت چه مسیری دارد و جامعه چه نگاهی دارد. در این نگاه اصلاح طلبان باید چه کار کند تا از طرفی بتوانند جامعه ایران را نمایندگی کنند و هم از طرفی چه رفتاری نسبت به عملکرد حاکمیت داشته باشند. جامعه از تکلیف محوری عبور کرده و به دنبال مرجع میگردد تا پس از جنبش زن زندگی آزادی کدام جریان میتواند نمایندگی مردم را مطالبه کند.
- جلسات مجمع و کمیتههای متناظر جبهه اصلاحات در جریان بوده و هست. آنچه اتفاق افتاد و تحت عنوان بیانبهها جبهه اقلاحات منتشر شد برآیند گفتوگوهایی بود که از جامعه و رفتار حاکمیت داشتیم.
- انچه برای ما اهمیت داشت طبق مسیر اصلاح طلبانه حرکت در مسیر مدنی، قانونی، خشونت پرهیز و مسلما آمیز است مرزبندی خودمان را روشن کردیم. از اهداف و آرمان انقلاب اسلامی دفاع میکنیم که در گفتمان امام در نوفل لوشاتو مطرح شد که مردم در حق تعیین سرنوشت نقش داشته باشند و از همه مهمتر دفاع از حقوق بشر تک تک مردم ایران است.
- آنچه در قالب بیانیهها مطرح شده برایند نظر جمع جبهه اصلاحات بوده عمده تصمیمات جبهه اصلاحات با رای بیش از دو سوم مجمع عمومی گرفته شده و آنچه همه ما از ابتدای شکلگیری دوره جدید بر آن تاکید داشتیم، توجه به نظر جمعی و تمکین تک تک ما به قاعده کار جمعی بود.
- در تحلیل فضای جامعه باید بگویم شاهد بیشترین فاصله و شکاف بین جامعه و حاکمیت هستیم. جامعه در دنیای دیگر زندگی میکند و حاکمیت هم در دنیای موازی دیگر زندگی میکند. با توجه به تصویب قانون انتخابات در ادامه پروژه یکدستسازی دایره انتخاب شوندگان را محدود کرد.
- فرض آشکار در تعیین حق سرنوشت برگزاری انتخابات آزاد، معنادار و اثربخش بود. از ابتدا پیشبینیهایی وجود داشت که مسیر در پیش گرفته شده برای یکدستسازی، انتخابات را به سمتی خواهد برد که بیش از پیش از معنا تهی شود. اگر به دنبال انتخابات حداکثری و پرشوری بودیم این قوانین نباید تصویب شود. باید گفتمان جبهه اصلاحات متناسب با شرایط جامعه و حاکمیت بروزرسانی شود. یکی از پروژههای مهم این دوره جبهه اصلاحات، نوسازی گفتمان جریان اصلاحات با تکیه بر بیانیه پانزده مادهای سید محمد خاتمی است که در اوج رخدادهای جنبش زن، زندگی، آزادی منتشر شد.
- ما به دلیل قانون انتخابات گفتوگوهایی داشتیم که نتیجه بر این شد که ما در انتخابات توصیهای نداریم چراکه این موضوع را مطرح کردیم که انتخابات عادلانه، رقابتی، معنادار و اثربخش باشد اما قانون انتخابات جریان اصلاحات را در مسیری قرار داد که توصیهای برای احزاب و مردم ندارد.. شهروندان باید باور کنند که نمایندهای که انتخاب میکنند، میتواند مطالباتشان را پیگیری کند. البته این مهم به معنای قهر با صندوق رای نبود و ما اتفاقا بر این باور هستیم که باید رایی که از مردم گرفته شده، با معنابخشیدن واقعی به انتخابات، مجدد به صاحبان واقعی آنها بازگردد.
- نه ما و نه هیچ شهروند و مسئولی حق تعیین تکلیف برای شهروندان دیگر برای رای دادن یا ندادن، ندارد. یکی از مصادیق مشارکت جریان سیاسی در انتخابات این است که بتواند افرادی را به جامعه معرفی کرده و در قبال عملکرد آنها تضمین دهد.
- بعد از انتخابات ۹۶ و اتفاقات آبان ۹۸ شاهد این بودیم که به رغم شعارهای پررنگ درباره مشارکت حداکثری، این مشارکت از دستور کار برخی در حاکمیت خارج شد. ما خود را در دوگانه تحریم-مشارکت تعریف نمیکنیم و در شرایطی قرار گرفتهایم که امکان ارائه لیست به مردم وجود ندارد.
- من تصور ندارم که همه احزاب و اعضای جبهه بخواهند راه دیگری را در این انتخابات بروند اما، بخش عمدهای از اهمیت معنابخشی به صندوق رای به این است که اصلاحطلبان با یک صدای واحد وارد مسئله انتخابات شوند. به هر حال اگر چنانچه چندصدایی در قبال انتخابات نیز از سوی اصلاحطلبان وجود داشته باشد، باز مرجع نهایی، مجمع عمومی جبهه اصلاحات خواهد بود.
- اینکه نکته مهم این است که جامعه از تکلیفمحوری عبور کرده و به حقمحوری رسیده است، بخشی از جامعه احساس میکند که از صندوق رای، امکان پیگیری مطالبات او وجود ندارد. یکی از حقوقی که جامعه از جریان اصلاحطلبی مطالبه میکند، معنادار شدن انتخابات است. آئیننامه اجرایی مصوب انتخابات مجلس دوازدهم به گونهای است که نگرانی را نسبت به انتخابات بیشتر میکند.
- هیچ بحثی درباره ائتلافی در جبهه اصلاحات مطرح نشده و با توجه به تجربیات ادوار اخیر انتخابات، تلقی ما این است که چنین ائتلافی در جبهه اصلاحات صورت نخواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید