کد خبر: 654470
|
۱۴۰۲/۱۲/۲۳ ۱۰:۲۶:۰۳
| |

مسعود پزشکیان:

نشان می‌دادند طرف لیست کدهای ملی را وارد کرده و به اسم آن‌ها پشت سر هم رای می‌دهد؛ طرف می‌گوید من رای ندادم اما به او گفتند که تو رای دادی و فلان جا هم رای داده‌ای!

منتخب تبریز در مجلس دوازدهم گفت: وقتی سیستم ما سیستم ناکارآمدی است از این کارها (خرید و فروش رای) تا دل شما بخواهد وجود دارد. نشان می‌دادند طرف لیست کدهای ملی را وارد کرده و به اسم آن‌ها پشت سر هم رای می‌دهد. طرف می‌گوید که اصلا من رای ندادم اما به او گفتند که تو رای دادی و فلان جا هم رای داده‌ای! حالا بیا و ثابت کن آقا من رای نداده‌ام.

نشان می‌دادند طرف لیست کدهای ملی را وارد کرده و به اسم آن‌ها پشت سر هم رای می‌دهد؛ طرف می‌گوید من رای ندادم اما به او گفتند که تو رای دادی و فلان جا هم رای داده‌ای!
کد خبر: 654470
|
۱۴۰۲/۱۲/۲۳ ۱۰:۲۶:۰۳

هر چه به ۱۱ اسفند نزدیک‌تر می‌شدیم؛ حواشی مختلف نسبت به آن بیشتر شد؛ از رد و تائید صلاحیت‌ها گرفته تا دادن لیست های متعدد؛ و تا به امروز، جدل بر سر ریاست مجلس.

مسعود پزشکیان منتخب مردم تبریز در مجلس دوازدهم در این زمینه گفت: بارها گفتم؛ مشکل اصلی این بوده که عده‌ای با وجود سلایق، عقاید و قومیت‌های مختلف باید می‌آمدند، از سویی عده‌ای به خاطر جّوی که وجود داشت، احتمال می دادند تائید صلاحیت نشوند و به این خاطر نیامدند؛ تعدادی نیز آمدند، اما تائید صلاحیت نشدند.

به گزارش جماران بخش هایی از گفت و گوی پزشکیان را در ادامه می خوانید:

 

  • یک آقایی می‌آید و حداد عادل را زیر سوال می‌برد! حداد عادل قطعا عیب دارد، اما در این مملکت برای خود یک شخصیتی است. اول آمدند خاتمی و موسوی و... را زدند، از آن‌ها گذشتند و امروز خودی‌ها را می‌زنند! حال دیگر کسی نمی‌ماند. آقای ثابتی و افرادی که آمدند، چه پشتوانه و فعالیت علمی، کارکردی در این کشور دارند؟! اگر بخواهند کار کنند، عیب پیدا خواهند کرد و وقتی که عیب پیدا کنند برای آن‌ها هم پرونده‌سازی خواهد شد. مدیریت کردن و اداره کردن سیستم با اداره کردن مملکت متفاوت است، با این روند علی می‌ماند و حوضش و هیچکس نمی‌ماند.
  • اگر در ۸ سال ۱ میلیون مسکن بسازند من اسم خود را عوض می‌کنم! بین تئوری و حرف فاصله‌ای نیست! وقتی حرف می‌زنی با اینکه بله من اله می‌کنم و بله می‌کنم و من اصلا هواپیما درست می‌کنم که چنان برود هوا که فلان بشود، اصلا من را بگذارند هواپیما سهل است من دوچرخه هم نمی‌توانم درست کنم، ولی ادعا می‌کنم که هواپیما می‌سازم!
  • یکی ادعا می‌کند که با یک میلیون تومان اشتغال درست می‌کند، بعد یک عده هم گول این آدم را می‌خورند و می‌گویند که این فرد چقدر توانایی دارد که با یک میلیون می‌خواهد یک خانه درست کند. مسخره نیست؟ و او را باور می‌کنند. یکی مار را می‌کشد و یکی هم مار را می‌نویسد، می‌گویند آره این راست گفته است.
  • وقتی سیستم ما سیستم ناکارآمدی است از این کارها تا دل شما بخواهد وجود دارد. نشان می‌دادند طرف لیست کدهای ملی را وارد کرده و به اسم آن‌ها پشت سر هم رای می‌دهد. طرف می‌گوید که اصلا من رای ندادم اما به او گفتند که تو رای دادی و فلان جا هم رای داده‌ای! حالا بیا و ثابت کن آقا من رای نداده‌ام.
  • اگر فردی بدون اجازه دیگری از رفتار و گفتار او عکس و فیلم بگیرد، کاملا خلاف شرع عمل می‌کند؛ حالا بقیه‌اش بماند.
  • وزیر کشور مگر شرع است؟ مگر هرچه که این‌ها گفتند شرع و قانون است؟ وزیر کشور که زمین و زمان را با دوربین چک میکند. با چک کردن نمی‌شود رفتار را عوض کرد. یکی از آن کارها نظارت است، ولی اخلاق و رفتار انسان‌ها را با تغییر ذهنیت می‌شود درست کرد. شما با دستور نمی‌توانید به بچه، خواهر و برادر خودتان بگویید این برادر و بچه آدم است ولی من نمی‌توانم به بچه خود به زور امر کنم که این کار را نکن و این کار را بکن، قبول نمی‌کند. چکار کنم اگر قبول نکرد؟ او را بزنم؟ بیرون کنم؟ جریمه کنم؟ می‌شود؟
  • می‌گویم روز به روز این رفتار باعث می‌شود که مردم نسبت به باورهای ما موضع گرفته و تنفر پیدا کنند. می‌خواهند چکار کنند؟ اگر اعتقاد ما خوب است در رفتار نشان دهیم که خوب هستیم، نگاه، عملکرد ما خوب است. در این صورت مردم وقتی بیایند پیش ما راضی برمی‌گردند.
  • این آقایان به جای اینکه فحش داده و بد و بیراه بگویند اول اخلاق خود را درست کنند که من بگویم عجب آدم‌های خوش اخلاق و مهربانی هستند. بعد وقتی نگاه کنی ببینی عجب آدم‌های توانمند، خلاق، گره بازکنی هستند. من وقتی ببینم که این چه آدمی است بخواهم یا نخواهم عاشق او می‌شوم و به طرف او می‌روم و اصلا لازم نیست که او کاری کند. ما عاشق آن رفتار می‌شویم و دنبال راه می افتیم ولی وقتی دارد بد و بیراه می‌گوید و حرف‌های مفت می‌زند از این فرد متنفر می‌شویم.
  • در نتیجه مردم نسبت به بانکی پور و تفکر او مسأله‌دار می‌شوند. ممکن است که حرف او راست باشد، ولی نوع گفتن و راه‌حل او غیر ممکن و شدنی نیست. ۴۵ سال از این کارها می‌کنیم، اما چرا به نتیجه نرسیده است؟ بچه‌ای که دست ما بوده در مهد کودک، مدرسه، دبیرستان بودند و البته روحانیت و این آقایان نیز آنجا بوده‌اند و حاصل آن همین است. آن موقع که می‌توانستیم آن را اصلاح کنیم، نکردیم حالا می‌خواهیم آن را درست کنیم؟ به همین خیال باشند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها