واکنش مهاجرانی به اظهارات پناهیان؛ اگر یک بار نهجالبلاغه را میخواند محال بود چنین سخن ظالمانهای بگوید
سیدعطاالله مهاجرانی نوشت: اگر طلبه محترمی (پناهیان) یک بار نهجالبلاغه و یا «غُرر و دُرر» را خوانده باشد، محال و ممتنع است که درباره امیر مومنان سخن ظالمانهای را مطرح کند.
«سه گونه سبک زندگی!؟» عنوان یادداشت سید عطاالله مهاجرانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: شخصیت پر مهر امام علی علیهالسلام، رفتار او با دوست و دشمن، رحمت و صلابت او از سرچشمه رحمت و عزت الهی میجوشید و شمایلی الهی داشت. او اگر چنان که بسیاری از مستشرقان وانمود میکنند، و یا به عنوان عکسی جعلی که مثلا تصویر واقعی امام علی علیهالسلام در موزه لوور است، خواستهاند از امام علی شخصیتی خشونت پیشه و تند مزاج و بد هیبت نشان بدهند؛ دقیقا عکس این مطلب است! او دریایی آرام بود که همه در کنار او آرامش و طمأنینه پیدا میکردند. کسی خشونت پیشه میشود که به نفس مطمئنه دست نیافته باشد.
شمس تبریزی سه گونه زندگی را از هم تمییز داده و تفکیک کرده است: « شتّان من تعیش بنفسه و من تعیش بقلبه و من تعیش بربه» زندگی بر اساس نگاه به نفس و یا قلب و یا رب متفاوت است. اگر کسی به گونهای زندگی کند که نفسش با قلبش همراه شود و قلبش با آوا و مشیت پروردگارش موزون باشد در زندگی به صلح و سلام و هماهنگی و هارمونی دست پیدا میکند. دیگر برای خویش و نفس خویش چیزی نمیخواهد. اگر عالم است به تعبیر امام علی علیهالسلام در گفتوگوی با کمیل بن زیاد نخعی «عالم ربانی» میشود. کسی که سبک زندگیاش را بر اساس سلیقه خویش محور و هواهای نفسانیاش سامان میدهد، خودخواه است و زندگی را مانند فرعون و معاویه فرصتی برای تحقق نفسانیت هار و بیمهار خویش میداند و نهایتا مثل یزید بن معاویه اعلام میدارد که «همه این سخنان بازیچه است، نه وحی نازل شده است و نه خبری از سوی خداوند آمده است.»
کسی که با خداوند و پروردگار خویش زندگی میکند. در سخن او و اندیشه او و جهاد او و سکوت او، ما جلوه خداوند را میبینیم. سخن او در واقع آینهداری خداوند است. شاید به همین دلیل امام علی(ع) آنچنان رنگ و بوی الهی گرفته بود که برخی به اشتباه میافتادند و درباره او غلّو میکردند. شهریار با لطافت و ظرافت از کنار این مضمون شاعرانه و عارفانه گذشته است:
نه بشر توانمش گفت، نه خدا توانمش خواند
متحیرم چه نامم، شه ملک لا فتی را...
امام علی علیهالسلام به درجهای از والایی شخصیت رسیده بود که خود درجه شده بود. این نکته از لطایف قرآن مجید است. مومنان راستین در نزد خداوند درجات عالی دارند. لّهُمْ درجاتٌ عِند ربِّهِمْ (الأنفال، ٤) و اما مومنانی هم هستند که کیمیایند و چیزی دیگرند و خود درجه شدهاند: هُمْ درجاتٌ عِندالله (آل عمران، ١٦٣) خود درجه شدهاند.
لطافت و میناگری دیگری نیز درباره مقام عندیت هر دو گروه در آیات مشهود است، مومنان صاحب درجه و مومنانی که خود درجه شدهاند، درباره مقام عندیت آنان از دو تعبیر «عندالله» برای آنانی که درجه شدهاند و «عند ربهم» برای صاحبان درجات مطرح شده است،
امام علی(ع) نمونه اعلی و تمام شخصیتی است که «درجه» شده است و «میزان» است. به همین دلیل جلالالدین محمد بلخی در تفسیر و تابلو یگانهای که درباره شناخت امام علی علیهالسلام تصویر و تبیین کرده است، سروده:
تو ترازوی احد خو بودهای
بل زبانه هر ترازو بودهای
تیغِ حلمت جان ما را چاک کرد
آبِ علمت خاک ما را پاک کرد...
در همین حال و هوای شناخت دقیق و درست امام علی(ع) است که جورج جرداق نویسنده و شاعر گرانقدر لبنانی اثر شگفتانگیزش «الامام علی صوت العدالة الانسانیة» را آفرید. حضرت آیتالله بروجردی، مرجع بزرگ شیعه برای جورج جرداق به عنوان تقدیر و تشویق مبلغ قابل توجهی فرستاده بودند. جورج جرداق گفت: «با همان هدیه ایتالله بروجردی من خانه خریدم!»
امام علی صدای عدالت انسانی است. جورج جرداق نوشت: «ای دنیا چه میشد که تمام توان و هنر و استعدادت را فراهم میآوردی و علی دیگری را به جامعه بشری تقدیم میکردی! ما بیش از همیشه تاریخ تشنه حضور علی هستیم...»
خوشبختانه خطیب محترمی که تعبیر ناشایست و ظالمانهای را درباره امام علی(ع) به کار برده بود با شایستگی و انصاف هم استغفار کرد و نیز عذرخواهی. اما به نظرم فراتر از یک اتفاق، باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از خطیبان مشهور - بالاخص کسانی که از تریبونهای عمومی و ملی استفاده میکنند - با مبانی معارف دینی و تاریخ اسلام و ادبیات فارسی نیز آشنایی لازم و کافی را ندارند. اگر طلبه محترمی یک بار نهجالبلاغه و یا «غُرر و دُرر» را خوانده باشد، محال و ممتنع است که درباره امیر مومنان سخن ظالمانهای را مطرح کند. باید ممنون واکنش به هنگام خطیب با صفا و ارجمند شیخ حسین انصاریان باشیم که موجب شد، شیخ علیرضا پناهیان استغفار و عذرخواهی کند. و بهانه را از دست ماجراجویان بگیرد. کاش ایشان نهجالبلاغه را با دقت و صبوری بازخوانی کنند و نیز کتاب: «علی و فلسفه الهی» نوشته علامه طباطبایی و کتاب «جاذبه و دافعه امام علی علیهالسلام»، نوشته شهید مطهری. همه ما در معرض لغزش زبان و قلم هستیم به تعبیر حافظ:
کار سخت است مگر یار شود لطف خدا
ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم
و امام علی علیهالسلام همچنان مظلومترین امامان ماست. مظلومتر از امام حسین علیهالسلام!
اقای پناهیان مثل بعضی هم کیشان خود دریک لحظه خود شیفتگی بهش دست داده وتز خود بیخود شده ودرخود نگنجیده از حد امامت بالا رفته وبرای امام علی ( ع ) درجه اخلاق تعیین کرده ومعیار سنجش را خودش قرار داده