ماجرای خواب وحشتناکی که آیتالله هاشمی 6 ماه قبل از فوتش دیده بود
محسن هاشمی ماجرای خواب عجیبی را تعریف میکند که آیتالله هاشمی ۶ ماه قبل از فوت آن را دیده و در خاطرات روزانهاش به آن اشاره کرده بود.
محسن هاشمی ماجرای خواب عجیبی را تعریف میکند که آیتالله هاشمی ۶ ماه قبل از فوت آن را دیده و در خاطرات روزانهاش به آن اشاره کرده بود.
به گزارش خبرآنلاین، محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، ماجرای خواب عجیبی را تعریف میکند که آیتالله هاشمی ۶ ماه قبل از فوت آن را دیده و در خاطرات روزانهاش به آن اشاره کرده بود.
در فیلمی که از محسن هاشمی در فضای رسانه ای و مجازی منتشر شده، وی با خوانش قطعه ای از این خاطرات تعریف میکند: ساعت پنج صبح در حالی که رویای هولناکی میدیدم بیدار شدم. افرادی مرکب از مرد و زن و کودک بدون اجازه و اطلاع در محل اقامت که گاهی منزلمان و گاهی در محلهای دیگر بود ورود میکردند. حرفی نمیزدند، اذیت هم نمیکردند و جواب سوالم را در مورد دلیل ورود و نحوه ورود نمیدادند. گاهی بیرون میرفتند و گاهی برمیگشتند و آخرین بار بیدلیل مشغول جابجا کردن وسایل زندگی من شدند، این اتفاق درحالی رخ داد که محافظان هم نبودند، میخواستم با آقای شجاعی، فرمانده محافظان، تماس بگیرم و اطلاع دهم، که میسر نمیشد. احتمالاتی در تعبیر این خواب به ذهنم میرسد، از خداوند برای رفع شرم استمداد کردم و صدقه ای در نظر گرفتم و پس از نماز مجدد خوابیدم.
وی در جواب به این پرسش که آیا مرحوم هاشمی، بعد از مشاهده این خواب، این اتفاق را با شما مطرح کردند یا خیر، پاسخ داد: بله اتفاقا چون با آقای مرعشی در سفر بودند، این موضوع مطرح شده بود، که بنده بعدا اطلاع پیدا کردم، اما مثل اینکه در آن زمان خیلی به این موضوع توجه نکردهبودند.
الان تازه یادش افتاده