پورمحمدی:
منافقین ترور فیزیکی کردند ما ترور شخصیتی و حیثیتی میکنیم
نامزد انتخابات چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: کجای دنیا شاخص حکمران و مدیر را فرهنگ و اخلاق گذاشتهاند. فرهنگ نقطه قدرت اسلام و انقلاب ما در عرصه جهانی و همآوردی است. در فرهنگ زنان و مردان بازیگر اصلی هستند.
نامزد انتخابات چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: کجای دنیا شاخص حکمران و مدیر را فرهنگ و اخلاق گذاشتهاند. فرهنگ نقطه قدرت اسلام و انقلاب ما در عرصه جهانی و همآوردی است. در فرهنگ زنان و مردان بازیگر اصلی هستند.
به گزارش ایلنا، حجت الاسلام و المسلمین مصطفی پور محمدی در میزگرد فرهنگی گفت: جامعه و تاریخ را با فرهنگ می شود، تعریف کرد ، فرهنگ برجستهترین نماد ایران است. تمدن ایرانی اوجش با فرهنگ ایرانی شکل گرفته است. هرچند ما رفتار پادشاهی را به خاطر نوع رفتار و حکمرانی مذموم میدانیم، اما دستگاه ایرانی به خاطر فرهنگ از نجابت و پاکی برخودار است.
وی تاکید کرد: ایران سریع به اسلام پرداخت چراکه فرهنگ ایرانی در اسلام بود ، خدمات ایران به اسلام گواه این است. صفحات فرهنگ پر از شکوه فرهنگی است.
این نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه دنیای هنر در فرهنگ ما جمع شده است، گفت: انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است. رهبر انقلاب یک چهره علمی و فرهنگی است، کجای دنیا شاخص یک مدیر را فرهنگ، اخلاق و فهم مدیریتی گذاشتند؟ در فرهنگ زنان و مردان بازیگران اصلی هستند. امروز زنان نقطه قوت فرهنگ ایرانی است . زن و مرد امروز عنصر فاخر جهان نیست، چون زن و مرد امروز در حاکمیت سود، رفاه و جذابیتهای کوچک است ، اما زن و مرد ما قوت فرهنگی ما است.
وی ادامه داد: ظرفیتهای بسیار برجستهای امروز است . به گروهها و اقشار در عرصه فرهنگ و هنر نگاه کنید، به رویکردها و بسترها نگاه کنید.
حجتالله ایوبی بیان کرد: ایران دارای فرهنگ غنی است. این جهان را کسانی میتوانند اداره کنند که با زبان اهالی فرهنگ و هنر آشنایی دارند. من به دوره خاصی اشاره ندارم، اما مشاهده میکنیم کسانی به مدیریت فرهنگی میرسند که آشنایی ندارد. نیم قرن از یک انقلاب فرهنگی می گذرد، امام یک چهره فرهنگی است. سینما با کمک رهبری سراپا شد. هنوز نمیدانیم تکلیف ما با موسیقی چیست؟ اهالی موسیقی رنج میبرند. سینما را میخواهیم یا نمیخواهیم. ایران که نباید ۵۰۰ سالن سینمایی داشته باشد. با این پول نفت باید ۵۰۰۰ هزار سالن سینما داشته باشیم. مولانا را میخواهیم یا نمیخواهیم. اینها چه میشود؟
وی تاکید کرد: درباره نوروز هم همینطور من فکر میکنم، اگر اسمش نوروز نبود سریع اینکار را میکردیم. معیشت اهالی فرهنگ بسیار مهم است .همه نهادها در فرهنگ و هنر تلاش کنند، ایرادی ندارد. میگویند نامزد من امنیتی است، به هر حال فرهنگ نیاز به امنیت دارد، مجوز امنیت میخواهد تا کسی پشتش باشد . در بسیاری از عرصه های انقلاب اسلامی رنسانس فرهنگی نیاز است.
اسفندیاری خطاب به پورمحمدی گفت: ارزیابی شما از حضور چهرهها و عناصر امنیتی در ساحت فرهنگ و سیاست در دولتهای سه دهه گذشته چیست؟در دولت اصلاحات که قرار بود به حل برخی مشکلات کمک کند و فضای جامعه را تغییر بدهد با چالش هایی مواجه شدیم به واسطه حضور برخی از عناصر امنیتی در سطوح عالی دولت که فضای سیاسی را گویا با جنگ امنیتی اشتباه گرفتند و روزنامه را به توپخانه تبدیل کردند.
پورمحمدی درخصوص اینکه ارزیابی شما از حضور چهرههای امنیتی در ساحت فرهنگ چیست، چرا در حوزه فرهنگی نفود اتفاق افتاده است، چرا وزیر اطلاعات دولت قبل اسم ۲۰ فیلم را آورد و گفت ما ساختیم، گفت: شما کیفرخواست علیه نظام امنیتی کشور صادر کردید، نمیدانم منظورتان چیست؟ اینکه آدمها مناسبات مختلف دارند، قضاوت تان غیر واقع بینانه است. افراد سابقه نظامی و سیاسی دارند. در حال حاضر نظامیها در همه عرصه ها هستند. اینجور قضاوت نکنیم افرادی با نفوذ اقتدار سیاسی و امنیتی یا اقتصادی عرصه فرهنگ را تنگ می کنند. مردان تاثیرگذار در عرصههای سیاسی، اقتصادی و نظامی هستند اینها بستر هستند. در تمام دنیا این وجود دارد. چون امنیتی هستند نباید در فرهنگ باشند؟ وقتی خواستم وزیر کشور شوم این را گفتند، اما به گواه آنها من بهترین عملکرد را داشتم اجماع را به وجود آوردم. این قضاوت محدود است. من با شما هم عقیده هستم. نباید اجازه دهیم تفکر امنیتی و نظامی بر حوزه فرهنگ سایه بیاندازد. اجازه ندهیم تفکر حزبی و سیاسی سایه بیاندازد، اجازه بدهیم هنر و فرهنگ جایگاه خودش را داشته باشد. بشمارم کدام موسسات فرهنگی، فیلمسازی و غیره پشتشان به کجاست؟ اینها عیب است؟ هنر باید فقط در اختیار صداوسیما باشد. هنر باید دست سیاسیون و نظامی باشد؟ چرا اجازه نمیدهیم بخش خصوصی وارد شود؟ انحصار منشا فساد است. جلوگیری از انحصار مبارزه با فساد است.
وی تاکید کرد: این که یک عده مال و ثروت خودشان را بیاورند در فرهنگ و هنر عیب است؟ چون رقیب صداوسیما میشوند . حتما من اگر بیایم این عرصه را تغییر می دهم. قطعا انقلاب در این عرصه به وجود خواهم آورد. امروز مشکل جدی در این زمینه وجود دارد ، باهم بنشینیم به یک نگاه اجماعی برسیم.
پورمحمدی در پاسخ به انتظامی که گفت چالش فرهنگی و اجتماعی در حال حاضر چیست، گفت: هر جامعه بستر مناسب اجتماعی می خواهد تا حرکت ایجاد شود، عنصر محرک راهبران اجتماعی هستند آن چیزی که در انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. ما راهبر نداشتیم اما وقتی امام به میدان آمد بستر ساخت .ملعون موسی خیابانی و عواملش ، آنهای که تأثیر گذار بودند دانه دانه زدند. در کشاکش سیاسی ما بستر از دست دادیم. اینها سم است. منافقین ترور فیزیکی کردند، ما ترور شخصیتی و حیثیتی می کنیم. میگویم آن که جناح سیاسی اش فلان است، آن یکی به خارج از کشور رفته است، آن یکی با فلانی در ارتباط است . حل مسئله اعتماد ملی و فراگیر میخواهد.
در بخش دوم این برنامه پورمحمدی در پاسخ به پرسشی درباره حفظ سرمایههای اجتماعی گفت: سرمایه اجتماعی رکن موفقیت هر جامعه است به این معنا که تمام ظرفیتهای اجتماعی را باید در خدمت اهداف پیش برد. ما باید امکان بکارگیری سرمایه اجتماعی را داشته باشیم، سرمایه اجتماعی در امید، احساس خوب و دلبستگی ایجاد میشود و امروز سرمایه اجتماعی ما آسیب دیده است. خیلی از جوانان دلبستگی با مسائل کلی کشور و جامعه ندارند، خیلی از دختران و زنان ما احساس جدایی میکنند، خیلی از دانشجویان ما احساس خوبی ندارند، تفکر مهاجرت بسیاری از خانوادهها را آزار میدهد، در بین هنرمندان که میتوانند احساسات خوب را در جامعه بپراکنند دل خوش و نگاه خوشبینانه و گرمی از جهت اینکه میتوانند کارهایشان را انجام دهند ایجاد نشده است.
وی ادامه داد: مدیریت امروز هنرش باید این باشد که قدرت اجماع سازی و تجمیع این ظرفیتها را داشته باشد. ما باید بپذیریم که جامعهمان با هم مشکل دارد، باید بپذیریم که ظرفیت و نیازهایمان با هم متفاوت است، نگاههای متفاوت در جامعه وجود دارد. همه جوامع اینگونه هستند ولی نقطه مشترک را پیدا میکنند و همان نقطه مشترک را تقویت میکنند.
پورمحمدی تصریح کرد: محل رشد، کنترل و مدیریت فرهنگ کف خیابان نیست. اگر اجازه دادیم مقولات اجتماعی همه بسترهایش بدون توجه به مدیریت، آموزش لازم و ساخت و ساز مناسب رها شود و بروز و ظهورش کف خیابان باشد و سپس تصمیم گرفتیم که آنجا این مشکلات را حل کنیم به معنای این است که در عرصه فرهنگ ناموفق بودهایم.
این نامزد انتخابات تصریح کرد: هر جامعهای برای مقابله با هنجارهای اجتماعی بدون پیشینه قطعاً شکست خواهد خورد. کف خیابان جای احترام، انضباط و حرمتهای اجتماعی است و جای بزن و بکوب و بگیر و ببند نیست. نگاه امنیتی، تجربههای امنیتی ما میگوید که امنیتِ موفق این است که کارگزار امنیتی بسترهای تولید ناامنی را بفهمد. مدیر امنیتی باید حواسش به حوزه فرهنگ و اقتصاد باشد چرا که او زودتر میتواند گلوگاههای انحراف را بفهمد و به مدیران فرهنگ بگوید که چه چیزهایی میتواند بازتاب غیرامنیتی در کف خیابان پیدا میکند و پیش از این اتفاق جلوی آن اتفاقات را بگیرد.
پورمحمدی درباره رشد آموزشی و تربیتی در کشور اظهار کرد: خانوادهها به نظام آموزشی ما اعتماد ندارند، دولت به خاطر گرفتاریهای زیادش از طرفی میخواهد تصدی را خودش به عهده بگیرد، صاحب اختیار باشد، تدبیر کند و تصمیم بگیرد ولی ابزار لازمش را ندارد، چرا که نمیشود بدون ابزار کارآمد همه کارها را در اختیار گرفت. یکی از این ابزارها کارگزاران آموزشی هستند. ما نباید افراد کمسابقه و بی تجربه را بر مسند کار بگذاریم، جامعه آموزش و پرورش ما جامعه بزرگی است که نمیتوانیم نیازهای آن را برآورده کنیم. معلمی که در اسنپ کار میکند، لباس، کفش و آرایشش مناسب نیست و دانشآموزان او را مسخره میکنند شرایط مساعد را برای آموزش ندارد.
وی خاطرنشان کرد: ما به اعجاز زمینه اعتماد باید روی بیاوریم، خانواده باید به تربیت بچه، آموزش بچه دل ببندد و دولت تصدیگری خود را کاهش دهد، به آموزگاران اعتماد کند، نظام آموزشی را یک نظام در بسته نبیند. ما نظام بسته آموزشی قبل از انقلاب را ادامه میدهیم در حالیکه در قانون برنامه سوم قرار بود بخشی از فعالیتهای تصدیگرانه دولت به حوزه مردمی داده شود ولی ما همچنان همه چیز را در اختیار دولت قرار دادهایم و این از نقصهای بزرگ ماست.
وی افزود: مهمترین موضوع حاکمیت برقراری امنیت است و حفظ امنیت بدون اتکا به ظرفیت مردم و جامعه پایدار و فراگیر امکانپذیر نیست. اگر نیروی مسلح پشتوانه احساسات همگرا و همراه مردمی را نداشته باشد، در خط مقدم انگیزه جنگیدن ندارد چون باید خیالش از خانواده و جامعهاش راحت باشد.
پورمحمدی تصریح کرد: چرا میگوییم حوزه آموزش و بهداشت حاکمیتی است؛ آموزش مردمی است، بهداشت مردمی است و حاکمیت باید بستر ایجاد کند و ظرفیتها را تقویت کند؛ نه اینکه مدام بیمارستان درست کند و حتی حوزه دارو در دست ما باشد. این تکثیر حاکمیت و حضور سرپنجههای حاکمیت در همه ارکان زندگی اجتماعی غلط است. یک میلیون معلم در آموزش و پرورش داریم و این به معنای یک میلیون فکر و تجربه است ولی ما کجا از آنها استفاده کردیم؟ فقط چند نفر در وزارتخانه مینشینیم و میگوییم ما میتوانیم خط بدهیم و ما تعیینکننده هستیم. آیا این همه معلم ما عرق ارزشی و انقلابی ندارند و فهم آموزشی ندارند؟ در تجربههای جهانی بسیاری از آموزشکدهها موضوع درسیشان را به آموزگاران سپردهاند ولی ما همه چیز را به حاکمیت سپردهایم که نتیجهاش را امروز شاهد هستیم
دیدگاه تان را بنویسید