اعتماد گزارش داد؛ حواشی خواندنی انتخابات ریاست جمهوری سال 80
روزنامه اعتماد حاشیههای خواندنی از انتخابات ریاستجمهوری سال 1380 را منتشر کرده است.
روزنامه اعتماد حاشیههای خواندنی از انتخابات ریاستجمهوری سال 1380 را منتشر کرده است.
به گزارش اعتماد، در بخش هایی از این گزارش می خوانید؛
پایگاه خبری پارسینه در مهرماه سال 1389 به بازنشر مطالبی از بلاگر «محرمانه» که با نام «امیرعباس» وبلاگ پرداخته است. در این مطلب آمده است که در یکی از مطالب خود به بررسی حال و هوای ستاد انتخاباتی حجتالاسلام علی فلاحیان، نامزد انتخابات هشتمین دوره ریاستجمهوری بعد از مشخص شدن نتایج اولیه آرا و شکست وی در انتخابات پرداخته و نوشته است:
هشتمین انتخابات ریاستجمهوری، روز جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۸۰ برگزار شد. در این یادداشت حال و هوای ستاد انتخاباتی علی فلاحیان، در روز شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۰، از نظرتان خواهد گذشت. ساعت ۱۲ ظهر حاج آقا فلاحیان (وزیر اطلاعات دولت هاشمی رفسنجانی) با لبخند و با غمی مرموز نهفته در چهره و صدایی پر از حزن به ستاد انتخاباتیاش وارد میشود. در کل متفکر است و با چشمانی پرسشگر اعضای ستاد را مینگرد. فرزند هفت - هشت سالهاش امیرحسین، با دستی در گچ به همراه اوست. امیرحسین نیز متفکر و کپی مینیمم پدر است. نخستین جملهای که وزیر اسبق اطلاعات میگوید، چنین است: «پس نظرسنجیها درست بوده، ما گفتیم الکی است!» و بعد با همان لبخند و همان حزن میگوید: «رأی حزباللهیها رفت به طرف آقای توکلی؟!» آن گاه در یکی از اتاقهای بزرگ ستاد روی زمین مینشیند و اعضای ستاد به صورت هیاتی دورش حلقه میزنند.
صادقی (وکیل پایه یک و مسوول امور حقوقی ستاد) از تخلفهایی که ثبت کرده و از پیگیریهایش خبر میدهد. فلاحیان نگاهی با محبت به او میاندازد و محترمانه میگوید: «آنهایی که شکست میخورند، میگویند تقلب کردهاند!» این جمله کوتاه و قصارگونه پیام زیبایی دارد؛ فلاحیان اگر چه از شکست ناراحت و مغموم است، ولی خردمندانه آن را پذیرفته و آرام و باوقار با اعضای ستادش سخن میگوید. اما اغلب حاضران این پیام را نمیفهمند و یا خود را به نفهمی میزنند. حاج آقا صحیفه که در ستاد رفت و آمدی داشته، تصنعی ابراز ناراحتی میکند. قمیها حاج آقا صحیفه را میشناسند. با لباس روحانیت و چفیه در نماز جمعه و مراسم گوناگون حاضر است و یک جورهایی «حاج بخشی» قم است!
حاج آقا فلاحیان میگوید: «گاهی پیروزی در شکست است، فکر نکنید همیشه پیروزی در پیروزی است!» بعد برای اینکه جلو آه و ناله اطرافیان را بگیرد و وقتی مسوول ستادش (امینی) را در میان جمع نمیبیند، به طنز میگوید: «... رییس ستاد فرار کرده؟!» امینی از راه میرسد؛ میگوید: «ما را راه نمیدهند به وزارت کشور. قبل از آن گفتیم که یک نماینده باشد گفتند نه!» حاج آقا فلاحیان بدون جدیت همیشگی و به نرمی میگوید: «با ستادهای دیگر تماس بگیر ببین آنها چه وضعیتی دارند.» و امینی تأملی میکند، شاید میاندیشد چرا به فکر خودم نرسیده بود! و با موبایل شماره میگیرد. صحیفه دوباره شلوغ میکند. حاج آقا فلاحیان میگوید: «شما حالا فعلا آرام باشید یک مقداری، ما هدفمان پیروزی حتمی نبود.»
دیدگاه تان را بنویسید