کد خبر: 667677
|
۱۴۰۳/۰۴/۲۹ ۱۰:۵۰:۰۰
| |

حسین نورانی‌نژاد، قائم مقام دبیر کل حزب اتحاد ملت:

آقای جلیلی تحت چه عنوانی کار می‌کند؟ ایشان به یک حزب بپیوندد یا حزبی تاسیس کند و در قالب آن برنامه دولت سایه خودش را پیش ببرد تا شفافیت بیشتری باشد

قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت گفت: آقای جلیلی تحت چه عنوانی کار می‌کند؟ فردی، باندی یا حزبی است؟‌ یعنی چطور دولت سایه را به تنهایی ایجاد کرده است؟ انتظار می‌رود آقای جلیلی که به این شکل منظم کار می‌کند به یک حزب بپیوندد یا حزبی تاسیس کند و در قالب آن برنامه دولت سایه خودش را پیش ببرد تا شفافیت بیشتری باشد و اینقدر فرد محور نباشد.

آقای جلیلی تحت چه عنوانی کار می‌کند؟ ایشان به یک حزب بپیوندد یا حزبی تاسیس کند و در قالب آن برنامه دولت سایه خودش را پیش ببرد تا شفافیت بیشتری باشد
کد خبر: 667677
|
۱۴۰۳/۰۴/۲۹ ۱۰:۵۰:۰۰

حسین نورانی‌نژاد قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت در ارزیابی انتخابات اخیر و شباهت آن با انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ و ۸۴ گفت: این انتخابات شبیه به هیچ انتخابات دیگری نبود. شرایط داخلی کشور، افزایش شدید ناامیدی و نارضایتی و کاهش مشارکت سیاسی در چند انتخابات پیشین، شرایط خاص منطقه و جهان از جمله تندتر شدن اسرائیل و دولت احتمالی ترامپ که پیش روست، چگونگی تغییر دولت قبلی که در دوره معمول خود به پایان نرسید، شرایط اقتصادی کشور و تحریم‌ها، همه این‌ها وضعیت متفاوتی را ایجاد کرد تا شرایط این انتخابات را منحصر به خود و متمایز از مقاطع دیگر کند. ناکامی یا کامیابی این دولت با شرایطی که بر کشور حاکم است، به سرنوشت یک جناح بدل نمی شود و همه حاکمیت را در بر می‌گیرد. اگر همه دست به دست هم ندهند و موفقیت دولت آقای پزشکیان را نه موفقیت ایشان، که موفقیت کل کشور فرض نکنند و مانع‌تراشی در مقابل دولت ایشان اتفاق بیفتد، بیش و پیش از همه دامن مانع‌تراشان را خواهد گرفت.

به گزارش ایلنا، بخشهایی از گفت و گوی نورانی نژاد را در ادامه می خوانید:

 

  • فراموش نکنید که این انتخابات در مرحله اول با کمتر از ۴۰درصد مشارکت و با همه فضاسازی و دوقطبی که شکل گرفت در مرحله دوم با کمتر از ۵۰درصد برگزار شد. اگر ذره‌ای عقلانیت و آینده‌نگری در مجموعه‌های مختلف سیاسی کشور باشد، همه باید تمام هم و غم خودشان را برای موفقیت دولت بگذارند نه مانند تحلیل‌گران انقلابی از جمله آقای گنجی که سر در برف فرو کرده و برای اصلاح‌طلبان رجزخوانی می‌کنند که ۲۶ درصدی هستید و در یک شعبده تحلیلی رای‌دهندگان به جلیلی را کنار تحریمی‌ها بنشاند و با هم جمع بزند.
  • این آقا انگار نمی‌داند که اختلاف نظر تحریمی‌ها با اکثر کسانی که به آقای دکتر پزشکیان رای دادند، بر سر نوع مواجهه با امثال ایشان و جریانشان است. تحریمی‌ها در واقع از گفت‌وگو با جریان آقای گنجی با زبان رای و پی‌گیری مطالباتشان از طریق انتخابات بریده‌اند. در واقع مساله خود آقای گنجی و جریان ایشان است نه این که فکر کند در کنار تحریمی‌ها می‌تواند عدد خود را به عنوان اپوزیسیون دولت پزشکیان بالا ببرد.
  • در دولت یا حاکمیت سایه آقای جلیلی چند نکته وجود دارد. یکی آنکه تلاش یک نیروی سیاسی برای اینکه بتواند به یک برنامه منسجم برسد، به خودی خود ارزشمند است. در مناظره‌ها دیدیم که آقای جلیلی در رابطه با موضوعات مختلف کار کرده و حرف دارد. هرچند حرف‌هایشان مطلوب اکثریت جامعه نبود و بعضا خطرناک هم است اما مشخص شد که کار کرده است. از این بابت به ایشان احترام می‌گذارم.
  • نکته دوم آنکه آقای جلیلی تحت چه عنوانی کار می‌کند؟ فردی، باندی یا حزبی است؟‌ یعنی چطور دولت سایه را به تنهایی ایجاد کرده است؟ انتظار می‌رود آقای جلیلی که به این شکل منظم کار می‌کند به یک حزب بپیوندد یا حزبی تاسیس کند و در قالب آن برنامه دولت سایه خودش را پیش ببرد تا شفافیت بیشتری باشد و اینقدر فرد محور نباشد. یک کار مدرن را که انقدر سنتی و محفلی پیش نمی‌برند.
  • نکته سومی که وجود دارد این است که آقای پزشکیان در مناظرات از آقای جلیلی درباره پشتوانه لجستیک و فکری دولت سایه پرسید اما جواب آقای جلیلی قانع‌کننده‌ نبود. برنامه دولت سایه توسط چه کسانی و با چه بودجه‌ای تهیه می‌شود؟ اصلا محل جلساتشان کجاست؟ آیا همه افراد به صورت داوطلبانه حضور دارند؟ ما در حزب اتحاد برای رسیدن به یک برنامه جامع و توانمند، تحت عنوان جامعه قدرتمند و دولت توانمند، تلاش بسیاری داشتیم. درست است که به برنامه نهایی رسیدیم اما می‌دانیم چه کار سخت و زمان‌بری است. آقای جلیلی دولت سایه را با چه کسانی انجام می‌دهد؟ بدون تشکیلات که نمی‌شود. این موضوعات شفاف نیست و پیش از آنکه در رابطه با محتوای برنامه پاسخگو باشد، باید در رابطه با چرایی، چگونگی و سازوکار آن شفاف‌سازی کند. 
  • مسأله دیگری که وجود دارد این است که سرنوشت تمام ابزارهای حقیقی قدرت ذیل انتخابات و مطابق میل مردم رقم نمی‌خورد. همه می‌دانند که بسیاری از گلوگاه‌های قدرت خارج از اراده جمهور و با انتصابات تعیین تکلیف می‌شوند؛ همان‌طور که می‌بینیم در حال حاضر افراد برجسته ستاد آقای جلیلی، علیرغم اینکه در انتخابات بازنده شدند مناصب بسیار مهمی را در نهادهای انتصابی مثل صدا و سیما می‌گیرند و اینطور می‌توان گفت که رأی مردم برای کنار گذاشتن این جریان از قدرت به تنهایی تاثیرگذار نیست و همچنان به رانت‌های قدرتمندی وصل می‌مانند. در واقع، میزان، گاهی اوقات و تا حدی رأی ملت است؛ کاملا رأی ملت نیست و از آنجایی که میل به رقابت شدید را در طول کارزارهای انتخاباتی می‌بینیم، این نگرانی وجود دارد که پس از انتخابات هم برخی با ابزارهای قدرت غیر دموکراتیک کارشکنی کنند.
  • این حد از نقد و حتی تخطئه را بهتر است تحمل کنیم. آنها حق دارند دیدگاه‌ها و نگرانی‌هایی که دارند را صریح بگویند. حتی جامعه را بابت رایش نقد کنند. رقابت و اختلاف سیاسی است دیگر. تا وقتی کارشکنی عملی و غیر قانونی و منبعث از رانت نکرده‌اند ایرادی ندارد. آنها حق دارند بگویند و طرف دیگر هم حق دارد پاسخ دهد؛ یا با شواهدی نشان بدهد که مثلا دولت پزشکیان برخلاف ادعای آنها دولت سوم روحانی نیست. 
  • هماهنگی بین قوا جزو مسئولیت‌های رهبری است و فکر می‌کنم رهبری روابط خوبی بین قوا برقرار کنند. همان طور که گفتم سرنوشت دولت جدا از سرنوشت دیگر جریان های درون حکومت نیست. رابطه آقای پزشکیان و آقای قالیباف رابطه خوبی است و در زمان مناظرات می‌دیدیم که حتی اگر آقای قالیباف تعریض‌هایی به آقای پزشکیان داشت، پاسخی نمی‌گرفت. زمانی هم که آقای پزشکیان نماینده مجلس بود به ریاست آقای قالیباف کمک کرد. بر این اساس فکر می‌کنم این حد از عقلانیت در نظام وجود دارد که اجازه ندهد تندروها در مجلس یکه‌تازی کنند. 
  • انتخابات اخیر و تأیید صلاحیت آقای پزشکیان، تفاوت نسبی با انتخابات ۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ ایجاد کرد و به نظر می‌رسد کاهش چشمگیر مشارکت مردم و کناره‌گیری جبهه اصلاحات از معرفی کاندیدا، همین طور ناکارآمدی حاکمیت یکدست و بحران‌هایی که ایجاد شد، فضایی که در سطح داخل و چه در سطح بین‌المللی وجود دارد، انتخابات پیش رو در آمریکا و ... مجموعه شرایطی ساخت تا این دایره نسبت به روندی که از سال ۹۸ ایجاد شده بود بازتر شود. این روند مطلوب نیست اما نسبت به پسا ۹۸ اندکی بهبود پیدا کرد. 
  • بزرگترین دستاورد آقای پزشکیان نه فقط برای خود، بلکه برای فضای سیاسی کشور این است که ایشان به عنوان آدمی صادق و راستگو در افکار عمومی پذیرفته شده است. در وهله اول باید برای حفظ این دستاورد تمام تلاش خود را بکند. انتظار نابجایی است که یک رئیس جمهور هر چه هست و نیست را علنی کند، در واقع جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت. وقتی فاجعه هواپیمای اوکراینی رخ داد، ضربه اصلی و بزرگتر از انهدام هواپیما، دروغ سه روزه بود که هنوز ما تبعات آن را می‌بینیم. بنابراین حفظ صداقت در مرحله اول مهم است. 
  • نکته دوم شایسته‌سالاری و عمل به تعهد بر کار کارشناسی است. انتظار است آقای پزشکیان واقعا کار را به کاردان بسپارد و در این مورد نسبت به تغییر مدیران کشور اهتمام داشته باشد. از مدیران مادرزاد و سلاطین رزومه که طی چند دهه گذشته هرچه بلد بوده‌اند را انجام داده‌اند و الحمدلله نتایج آنها هم پیش روی ماست و امروز با انگیزه و توان کمتر همچنان دنبال پست و منصبند،  جدا پرهیز شود. در میان مدیران کشور به یک پوست‌اندازی جدی نیاز داریم. نکته سوم این است که آقای پزشکیان برای استفاده از شایستگان در مقابل کارشکنی‌ها مقاومت کند و اجازه ندهد تحت عناوین سیاسی، جناحی و اتهاماتی که در سال‌های گذشته شاهد و ناظر بودیم، بخشی از نیروی کارآمد از دایره مدیریت کشور حذف شود. اغلب کسانی در حال حاضر نیروهای سوخته محسوب می‌شوند، به دلیل حس مسئولیت بالا و تعهدی که به منافع ملی داشتند به اصطلاح سوخته‌ شده‌اند. وگرنه آنها هم می‌توانستند عافیت طلبی کنند و سفید بمانند. بنابراین آقای پزشکیان باید از انگیزه و تعهد نیروهای باکیفیتی که به دلایل ناموجه امنیتی و قضائی کنارشان زده‌اند، استفاده کند. 
  • حفظ نسبت و همسویی بین ‌بدنه‌ای که به آقای پزشکیان رأی داد و کسانی که به او رأی نداد اما به او امید بسته که تغییری را رقم بزند، خیلی مهم است. توقعات بالا نیست و این کمک بزرگی به دولت آقای دکتر پزشکیان است اما نباید فاصله زیادی بین آن چیزی که از آقای پزشکیان شنیدند و آن چیزی که در عمل رقم می‌خورد ببینند. ما به قدر کافی در کشور شکاف داریم و امیدواریم این دولت آمده باشد تا شکاف‌ها را پر کند، نه اینکه خدایی نکرده با امثال کسانی که به نحو عجیبی هر کاندیدایی با هر گرایشی که باشد می‌توانند در حلقه یک او جا بگیرند، یک شکاف به شکاف‌های دیگر اضافه شود. امیدوارم آقای پزشکیان با همان ویژگی‌ روراستی، صداقت و صراحتی که دارند، کشور را به شکلی مدیریت کنند تا تناسب بین بدنه و دولت حفظ شود. نه انتظار و گرایش بدنه‌ای که به آقای دکتر پزشکیان رای داد غیر شفاف است و نه مواضعی از آقای پزشکیان که برایش رای آورد. بین این دو نباید شکافی بیفتد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها