عطاءالله مهاجرانی:
پزشکیان میتواند با رویکرد «اصولگرای اصلاحطلب» دولت فراگیر تشکیل دهد
عطاالله مهاجرانی نوشت: پزشکیان از تعبیر« اصولگرای اصلاحطلب» برای معرفی خود استفاده کرد. این تلفیق که ممکن است برخی آن را متضاد یا متقابل تلقی کنند، همان اکسیری است که امروزه بدان نیازمندیم. با همین رویکرد میتوان دولت فراگیر تشکیل داد. دولتی که در قلمرو یک گرایش و یا حتی یک جبهه محصور نماند.
«پزشکیان: همزه وصل یا پل پیوند؟» عنوان یادداشت سید عطاءالله مهاجرانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: سالها پیش در ضیافتی در حاشیه کنفرانسی در نیویورک با پطرس غالی (2016-۱۹۲۲) دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد و اخضر ابراهیمی صحبت بود. پطروس غالی یک دوره از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ دبیر کل سازمان ملل بود.برای دوره دوم با دخالت امریکا انتخاب نشد. از خود عزت نفس و استقلال رای نشان داد و امریکاییها نپسندیدند و جلوی انتخاب مجدد او را گرفتند. پطروس غالی گفت: « من از جوانی علاقه داشتم دبیر کل سازمان ملل بشوم. دیدم من دو امتیاز دارم، مسیحی هستم و آفریقایی! زبان فرانسه و انگلیسی را هم خیلی خوب یاد گرفتم. دیدم اگر بخواهم وارد این ماجرا شوم بایست زن یهودی بگیرم! با همسرم لیا نادلر ازدواج کردم. کامم شیرین شد! پدر لیا بزرگترین مراکز شیرینیسازی مصر را داشت. به هدف رسیدم! شدم همزه وصل بین آفریقا و دنیا، بین مسیحی و مسلمان، بین سیاه و سفید، شکلاتی هم هستم، نه سفیدم نه سیاه، خلاصه همزه وصلم!» برخی چنین مقتضیاتی در زندگی پیدا میکنند که حلقه وصل یا پل پیوند باشند. مسعود پزشکیان رییسجمهور منتخب به شکل طبیعی و یا از حُسن تقدیر چنین موقعیتی دارد.
۱- در یک خانواده از مادری کرد و پدری آذری در مهاباد متولد شده است. زبان مادری او کردی و زبان پدری او آذری است. تا همین جا او حلقه وصل بین کرد و ترک است. به هر دو زبان صحبت میکند. اگر یادتان باشد در سالهای ابتدای انقلاب رابطه کرد و ترک در ارومیه و نقده ماجرا شده بود.
۲- پزشکیان که هم کرد است و هم ترک، بیش از این نسبت قومیتی، هویت ایرانی و ملی دارد. قومگراها که به قوم خود رجحان میدهند، گاه میگویند من اول کرد یا ترک هستم و بعدا ایرانی. پزشکیان اول ایرانی است.
در انتخابات شاهد بودیم که مخالفان میکوشیدند او را در حصار قومیت قرار دهند و یا بگویند او گرایش پانترکی دارد. این قضیه بعد از انتخاب ایشان جناح رقیب با تکیه بر رای پزشکیان در استانهای آذربایجان شرق و غربی و اردبیل و زنجان، توسط اتاق فکر رسانه وابسته ایران اینترنشنال - که دستور العمل براندازی نظام جمهوری اسلامی را داشته است - دامن زده شده است که رای پزشکیان و پیروزی او قومی است و نه ملی. توجه ندارند که اصلاحطلبان همیشه در همین استانها دست برتر را داشتهاند. تبریز همیشه یک شهر پیشتاز و کانون اصلاحطلبان بوده است. حسن روحانی درسال ۱۳۹۶ هم همین نسبت رای پزشکیان را دارد. فراتر از این آذربایجان و تبریز همواره نقشی تعیین کننده در حفظ ایران داشته است.
۳-پیوند بین ارکان نظام: پزشکیان با تاکید بر اجرای سیاستهای کلی نظام و تصریح به تبعیت از ولایت فقیه و ولی فقیه، در واقع رییسجمهوری است که درصدد همدلی و همراهی با ارکان نظام است و نمیخواهد آهنگ دوگانگی ساز کند. او با این صراحت خط روشن تمایزی با ساختارشکنان ترسیم کرده است.
۴-پیوند مذهبی متعبد و مدرنیسم: حالا دیگر همه مردم ایران از سلوک و گرایش مذهبی- سنتی پزشکیان با خبرند. دهه محرم و شرکت ایشان در هیاتهای مختلف، در میدان و خیابان، سینه زدن و نوحه خواندن، نشان داد او رییسجمهوری دقیقا از جنس مردم است. از سوی دیگر او جراح فوق تخصص قلب است و استاد تمام دانشگاه. عالیترین درجه علمی و عالیترین موقعیت دانشگاهی. با چنین موقعیتی مثل کارگری ساده یا معلمی در روستا، در مسجد و حسینیه، در خیابان و بازار با مردم حرف میزند و غباری از تصنع بر چهره او و نشانی از غرور در چشمان او نیست.
۵- پزشکیان از تعبیر« اصولگرای اصلاحطلب» برای معرفی خود استفاده کرد. این تلفیق که ممکن است برخی آن را متضاد یا متقابل تلقی کنند، همان اکسیری است که امروزه بدان نیازمندیم. با همین رویکرد میتوان دولت فراگیر تشکیل داد. دولتی که در قلمرو یک گرایش و یا حتی یک جبهه محصور نماند. چنین تجربهای را در دولت اول و یا حتی دولت دوم آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی داشتهایم. چهرههای شاخص هر دو گرایش اصولگرا و اصلاحطلب در دولتهای ایشان حضور داشتند. افراطیها و ماجراجویان را برای اینکه به کناری برانیم تا در شیوه و خط مشی خود تجدید نظر کنند؛ راهش مجال دادن به افراد عاقل و کاردان و متعادل از هر دو جبهه اصولگرایان و اصلاحطلبان و مستقلان در دولت است!
دیدگاه تان را بنویسید