علی باقری فعال سیاسی اصلاحطلب:
تبعیض مثبت برای زنان و اقلیتها به معنای کنار گذاشتن شایستگی و کارآمدی نیست
علی باقری نوشت: در واقع نگرانی وجود ندارد که این تبعیض مثبت به مفهوم کنار گذاشتن آیتمهای اصلی شایستگی، صلاحیت و کارآمدی باشد. تنها کمک بسیار اندکی به برخی اقشار خواهد بود که سالها تبعیض در خصوص آنها اعمال شده است.
علی باقری در یادداشتی با عنوان «کابینه وحدت ملی و معادله تبعیض مثبت» در روزنامه اعتماد نوشت: مرزی که در ذهن من در خصوص تفاوت کابینه ائتلافی با دولت وحدت ملی وجود دارد، این است که در کابینه وحدت ملی مدنظر مسعود پزشکیان با مدیریت آقای ظریف، یک شرط مهم وجود دارد که این چارچوب را توضیح میدهد. این شرط هم شرط پایبندی به گفتمان رییسجمهور منتخب است. در واقع یکی از 4شرط اصلی که مطرح شده، باور داشتن به گفتمان رییسجمهور منتخب است. این گزاره، مرز جداکننده کابینه وحدت ملی با کابینه ائتلافی است.
درک من این است که پزشکیان اعتقاد دارد باید از مجموعه توان مدیریتی کشور فارغ از تعلقشان به گعدهها، احزاب و گروهها استفاده شود، اما این استفاده در چارچوب گفتمان کلی که پزشکیان در انتخابات طرح کرده، صورت میگیرد. این کابینه به نظر من کابینه وحدت ملی است، چون در آن از همه جناحها، نیروهای توانمند ذیل 4شاخص مطرح شده، میتوانند حضور داشته باشند. اما این کابینه ائتلافی نیست، به این معنا که افرادی که از جناحهای غیراصلاحطلب وارد دولت میشوند، بنا نیست اندیشه سیاسی خود، برنامههای مدیریتی مغایر با اندیشه رییسجمهور و...را وارد کابینه کنند. یعنی بنا نیست نیروهای اصولگرایی که احتمالا وارد کابینه میشوند، مشی پیشینی مغایر با نگاه گفتمانی رییسجمهور منتخب را وارد دولت کنند. آنها به جناحهای مختلف تعلق دارند، اما ذیل برنامهها و مسیر دولت باید گام بردارند.
با این تعریف، هم وعده شکلگیری کابینه وحدت ملی و هم ائتلافی نبودن و داشتن هارمونی مشترک شکل میگیرد. البته همه این موارد در تئوری است اینکه در عمل تا چه اندازه این ایده محقق میشود، نیازمند گذر زمان است. باید توجه داشت در طول بیش از 4دهه گذشته، هرگز کابینهای با این مشخصات شکل نگرفته و از این منظر با کابینهای متفاوت روبهرو هستیم. کلیدواژه مهم بعدی در این بحث «تبعیض مثبت » است که برای وزندهی به گروههایی چون زنان، اقلیتهای مذهبی و جوانان مطرح میشود. تعجبآور است که برخی رسانهها و دوستان اصولگرا این مفهوم را درک نکرده و برای آقای ظریف حاشیهسازی کردهاند. اگر دوستان اندکی با علوم اداری آشنا باشند، میدانند که ترم تبعیض مثبت بسیار مساله مهمی است.
مکانیسمی که برای جبران عقبماندگی برخی اقشار و گروهها به کار گرفته میشود، موضوع تازهای نیست و در بسیاری از کشورهای جهان به کار گرفته میشود. سهمیههایی که برای زنان در بسیاری از پارلمانها در نظر گرفته میشود برآمده از این دیدگاه است. اتفاقا در قوانین موضوعی ایران هم سالهاست از این روشها استفاده میشود. به عنوان نمونه، قوانینی که در خصوص گزینش و سهمیهبندی دانشگاهها وجود دارد ذیل تبعیض مثبت دستهبندی میشود. هر چند من این رویکردها را قبول ندارم یا در قوانین استخدامی کشورمان به برخی اقشار جامعه امتیازاتی به برخی اقشار داده میشود. حتی در قانون اساسی ایران، کرسیهایی که برای اقلیتهای دینی در نظر گرفته شده از این دست موارد است.
اینکه قانون یک باکس و کرسی برای اقلیتهای دینی ایرانی در نظر میگیرد، مصداق تبعیض مثبت است. در واقع این موضوع در کشور اجرایی میشود. اما اصولگرایان در زمینههایی که با آن موافقند، اشکالی نمیبینند، اما وقتی دولت چهاردهم اعلام میکند، قصد دارد از ظرفیت همه اقشار، ادیان و گروهها استفاده کند، برمیآشوبند. استدلال سوم، مرتبط با حوزههایی است که پزشکیان قصد اعمال این تبعیض مثبت را دارد. حوزههایی چون زنان، اقلیتهای مذهبی، جوانان و...از جمله این بخشهاست. انتقاداتی که مطرح شد، تحریف آشکار است. امتیازی که در این زمینهها اعمال شده، حداکثر 10امتیاز است. این 10امتیاز در مجموع 200امتیازی که در ارزیابیها وجود دارد، درصد بسیار اندکی است. 10امتیاز از 200امتیاز کمتر از 5درصد کلیت امتیازات است. اگر کسی توانست امتیازات لازم را کسب کند، کمک کوچکی برای او است که در شرایط مساوی با دیگر افرادی که در رقابت هستند، آنها را منتخب نهایی قرار دهد.
در واقع نگرانی وجود ندارد که این تبعیض مثبت به مفهوم کنار گذاشتن آیتمهای اصلی شایستگی، صلاحیت و کارآمدی باشد. تنها کمک بسیار اندکی به برخی اقشار خواهد بود که سالها تبعیض در خصوص آنها اعمال شده است.
دیدگاه تان را بنویسید