کد خبر: 672616
|
۱۴۰۳/۰۶/۰۶ ۰۸:۵۴:۰۰
| |

رضا نصری تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل:

امروز جایگاه اسراییل در افکار عمومی غرب به‌شدت تنزل پیدا کرده؛ ایران باید از این شرایط بهره‌برداری کند، اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل فرصت خوبی است

یک کارشناس و تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت: موضوع مداخلات رژیم اسراییل و لابی‌های آن همواره یکی از چالش‌ها در برابر دستگاه دیپلماسی ایران بوده است. منتها در اینجا نیز باید توجه داشت که امروز جایگاه اسراییل در افکار عمومی غرب -به دلیل نسل‌کشی و جنایاتی که در غزه مرتکب شده- به‌شدت تنزل پیدا کرده است.

امروز جایگاه اسراییل در افکار عمومی غرب به‌شدت تنزل پیدا کرده؛ ایران باید از این شرایط بهره‌برداری کند، اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل فرصت خوبی است
کد خبر: 672616
|
۱۴۰۳/۰۶/۰۶ ۰۸:۵۴:۰۰

 سید عباس عراقچی گزینه پیشنهادی دولت مسعود پزشکیان با عبور از سد مجلس دوازدهم سکاندار دستگاه دیپلماسی شد. شاید پررنگ‌ترین تجربه عراقچی طی سال‌های کاری‌اش معاونت سیاسی محمدجواد ظریف در دولت یازدهم و دوازدهم است. او در بازه زمانی سال‌های 1392 تا 1400 در دولت حسن روحانی از اعضای اصلی تیم مذاکره‌کننده بود؛ نقشی که با خروج دونالد ترامپ از برجام و تحمیل فشار حداکثری علیه ایران پررنگ‌تر هم شد. او اکنون با این تجارب چندساله وارد میدان شده است. اما آنچه که در این رابطه اهمیت دارد این است که عباس عراقچی در شرایطی سکاندار دستگاه دیپلماسی شده که معادلات منطقه‌ای و جهان در قیاس با دوران معاونش تفاوت چشمگیری پیدا کرده است. در منطقه سطح تنش‌ها به حدی گسترده شده که خطر وقوع رویارویی فراگیر غیرممکن نیست. از طرفی نتایج مذاکرات آتش‌بس نیز در هاله‌ای از ابهام است. در امریکا نیز انتخابات نوامبر درپیش است و رقابت میان ترامپ و هریس وارد فصل تازه‌ای شده است. در رابطه با روسیه ادعاهای همکاری نظامی میان تهران و مسکو همچنان توسط اتحادیه اروپا مطرح می‌شود و همین متغیر زمینه‌ساز افزایش تنش میان تهران و جبهه غربی شده است. در این رابطه اعتماد به منظور تحلیل و بررسی اولویت‌ها و چالش‌های پیش روی عباس عراقچی، با رضا نصری کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کرده است.

بخش های مهمی از این گفت و گو را در ادامه می خوانید:

 

  • برنامه سیاست خارجی دکتر پزشکیان با علم به همه تحولات کنونی تدوین شده است. برنامه‌ای که دکتر عراقچی به مجلس ارائه دادند هم با در نظر گرفتن همه این چالش‌ها و تحولات طراحی شده است. به همین خاطر، در هر دو برنامه به صراحت در مورد «نظم جدید جهانی»، «جهان پسا قطبی» و «مناسبات کنونی منطقه» سخن به میان آمده و بر ضرورت آماده‌سازی ایران برای مواجهه با این «جهان جدید» تاکید شده است. حتی عنوانی که دکتر پزشکیان برای مقاله خود در تهران‌تایمز انتخاب کردند هم «پیام به جهان جدید» بود و محتوای آن نیز متناسب با همین درک تدوین شده بود. در نتیجه، این‌طور نیست که ابتدا برنامه‌ای تهیه کرده باشند و بعد از رسیدن به قدرت تازه در برابر فضای متفاوتی قرار گرفته باشند.
  • حتما تنش‌زدایی با غرب با چالش‌های متعدد سیاسی روبه‌روست. یکی از این چالش‌ها هم سوءمحاسبات و نگاه غلطی است که در غرب نسبت به پرونده هسته‌ای ایران تاکنون حاکم بوده است. منتها باید توجه داشت که در نگاه کلان‌تر، هیچ‌یک از طرفین تمایلی به تشدید تنش ندارد و همین بستر مناسبی برای گفت‌وگو فراهم می‌سازد.
  • دولت‌های اروپایی از یک‌سو درگیر جنگ اوکراین هستند و از سوی دیگر -به دلیل هجوم موج پناهندگان در سال‌های اخیر- دچار بحران‌های اجتماعی و داخلی شده‌اند. در طرف مقابل، ایران نیز از تشدید تنش سودی نمی‌برد، چراکه قصد دارد با لغو تحریم‌ها بر «توسعه اقتصادی» و بهبود شرایط کشور تمرکز کند و این امر در شرایط بحران و فشار اقتصادی به سختی امکان‌پذیر خواهد بود.
  • در نتیجه، انتخاب مسیری که منجر به تنش‌زدایی و برقراری آرامش نسبی شود، به سود همه خواهد بود. به بیان دیگر، «منافع مشترکی» در مناسبات ایران و غرب به وجود آمده که می‌شود بر سر میز مذاکرات مورد بررسی قرار گیرد. ضمن اینکه این بار -برخلاف دهه گذشته- دولت‌های عربی منطقه نیز از تنش‌زدایی میان ایران و غرب استقبال خواهند کرد. به همین خاطر، پیشبرد سیاست «تعامل سازنده» با غرب در کنار سیاست منطقه‌ای مبتنی بر مقوله «منطقه قوی» می‌تواند درنهایت برای همه راهگشا باشد.
  • باتوجه به نزدیکی انتخابات امریکا، احتمالا تماس‌های ایران و امریکا در سطح پایین همچنان برقرار خواهد بود و بعید است مذاکرات عمده‌‌تری شکل بگیرد. بعد از انتخابات نیز بسته به اینکه کدام نامزد پیروز ‌شود، اعضای تیم سیاست خارجی او چه کسانی باشند‌ یا ترکیب کنگره چه وضعیتی پیدا کند، قطعا رویکرد متناسبی طراحی خواهد شد.
  • همان‌طور که دکتر عراقچی تاکید کردند، سیاست ایران نسبت به امریکا مبتنی بر «مدیریت خصومت» خواهد بود. به این معنی که روابط میان دو کشور به نحوی ساماندهی شود که از خصومت‌های دولت امریکا کمترین آسیبی نصیب مردم ایران شود.
  • در واقع، حقیقت این است که میان ایران و امریکا برخی مسائل قابل حل‌ و فصل هستند، بعضی مسائل قابل مذاکره هستند تا طرفین در یک نقطه مشترک بر سر آنها به توافق برسند و برخی مسائل نیز به هیچ‌ عنوان قابلیت توافق ندارند. اگر ایران و امریکا این دسته‌بندی را بپذیرند، طبیعتا می‌توانند به نوعی «همزیستی مدیریت‌شده» با یکدیگر دست یابند.
  • موضوع مداخلات رژیم اسراییل و لابی‌های آن همواره یکی از چالش‌ها در برابر دستگاه دیپلماسی ایران بوده است. منتها در اینجا نیز باید توجه داشت که امروز جایگاه اسراییل در افکار عمومی غرب -به دلیل نسل‌کشی و جنایاتی که در غزه مرتکب شده- به‌شدت تنزل پیدا کرده است. حتی امروز شاهد هستیم حمایت محض از اسراییل برای سیاستمداران غربی حاوی هزینه سیاسی و حیثیتی شده است، حال اینکه در گذشته یک امتیاز محسوب می‌شد.
  • تنزل جایگاه اسراییل در حدی است که حتی در انتخابات امریکا، خانم کامالا هریس مجبور شد آقای جاش شپیره (Josh Shapiro) – که حامی سرسخت رژیم اسراییل است- را کنار بگذارد و معاونی انتخاب کند که نگاه انتقاد‌آمیزی به رفتار اسراییل در غزه داشته است.
  • در صحنه بین‌المللی نیز رژیم اسراییل با انزوا و چالش‌های بی‌سابقه‌ای مواجه شده و رسما متهم به نسل‌کشی است و سران آن در آستانه تعقیب کیفری از‌سوی دیوان کیفری بین‌المللی قرار دارند.
  • این شرایط جدیدی است که دولت ایران می‌تواند در حوزه سیاسی و دیپلماتیک از آن بهره‌برداری کند. آغاز اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در هفته‌های آینده، فرصت مناسبی است تا زمینه‌سازی‌های لازم برای مواجهه با معضل اسراییل و تلاش برای اجماع‌سازی علیه آن صورت پذیرد. 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها