کد خبر: 673806
|
۱۴۰۳/۰۶/۱۹ ۰۹:۴۲:۲۷
| |

اصلاح قیمت انرژی بدون همراهی مردم همان اتفاقات سال ۹۸ را به دنبال دارد

علی ربیعی نوشت: به ‌طور مثال اگر شما قصد اصلاح ساختار قیمت انرژی را دارید، اگر جامعه همراهی نکند، همان اتفاقات سال ۹۸ رخ خواهد داد. اگر بخواهید سیاست فرهنگی خاصی اعمال کنید و جامعه همراهی نکند اتفاقات سال ۱۴۰۱ تکرار خواهد شد.

اصلاح قیمت انرژی بدون همراهی مردم همان اتفاقات سال ۹۸ را به دنبال دارد
کد خبر: 673806
|
۱۴۰۳/۰۶/۱۹ ۰۹:۴۲:۲۷

علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «وفاق افقی، وفاق عمودی خروج از بن‌بست‌ها» در روزنامه اعتماد نوشت: وفاق علاوه بر اینکه به مثابه یک نظریه برای خروج از بن‌بست‌های فعلی ضروری است، به مثابه روش نیز قابل بحث بوده و به شیوه عملیاتی کردن وفاق و ابعاد آن در ادامه پرداخته می‌شود. به اعتقاد من، پزشکیان در اولین گام استفاده از وفاق به عنوان روش را در انتخاب کابینه به کار گرفت. وفاق یعنی هر کس که صلاحیت کاری را دارد درگیر آن کار شود. تفاهم نظری و گذر از کینه‌های بی‌اساس و دیدن جناح مقابل به عنوان یک تفکر دیگر و نه به عنوان دشمن (امری که عدم اعتقاد به آن در برخی از دولت‌ها با شدت بیشتری اتفاق افتاده است) می‌تواند پایه وفاق شود.

مطالعات من نشان می‌دهد که وفاق در ابعاد مختلف به صورت عمودی و افقی باید اجرا شود. منظور از وفاق افقی، وفاق مابین احزاب، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی است (وقتی صحبت از وفاق است، بیشتر این جنبه از وفاق مورد توجه نخبگان سیاسی است که شرط لازم و کافی برای به ثمر نشستن وفاق نیست، آنچه وفاق را جاری و نهادینه می‌سازد وفاق عمودی است). منظور از وفاق عمودی، از یک بعد وفاق عمودی رو به بالا و در بعد دیگر وفاق عمودی رو به پایین است. تلفیق وفاق عمودی و افقی الزامی است که بدون آن، هیچ تحولی برای درازمدت شکل نخواهد گرفت.

در وفاق عمودی رو به بالا، دولت به معنای اخص آن باید بتواند با حاکمیت پیرامون برنامه‌های اصلاحی به تفاهمی دست یابد که عناصر قدرت‌های پراکنده در کشور نه تنها از آن برنامه‌ها احساس خطر نکرده بلکه این برنامه‌ها را در جهت ثبات تلقی کرده و نوعی شراکت و پیروزی همگانی عناصر حاکمیت و دولت در آن دیده شود. منظور من از وفاق عمودی رو به پایین، وفاق با جامعه است که ایجاد این وفاق باید در چند لایه صورت‌بندی شود. وفاق عمودی رو به پایین با به کارگیری نهادهای مدنی آغاز شده و با استفاده از انجمن‌های ‌علمی، سمن‌های مختلف، سندیکاها و اتحادیه‌ها می‌توان آن را به عمق جامعه برد و نهایتا در سطح نهاد خانواده و اذهان آحاد جامعه، وفاق ذهنی برای آینده ایران شکل گرفته و نهادینه شود. 

این وفاق حتی باید بین مردم با مردم شکل بگیرد. نگاه کنید امروز در برخی از گروه‌های اجتماعی انگار نزاع مردم با مردم پدید آمده است. در تنازع‌های سطح افقی و افراطی شدن و تلقی دشمن نزدیک از جناح مخالف و تسری آن به جامعه، وضعیت خطرناکی را برای انسجام اجتماعی پیش روی ما قرار داده است. در بسیاری از جوامع نوعی دوگانگی ارزشی را می‌توان دید اما این دوگانگی ارزشی، آن چنان تیز و برنده نیست و یک دوگانگی تعدیل شده آسیبی بر جوامع وارد نمی‌سازد اما شواهد تجربی و اتفاقات رخ داده به خصوص در سال‌های اخیر در مسائلی که به خیابان کشیده شده، نشان از یک چندگانگی ارزشی تیز شده و برنده دارد و می‌توان علائمی به سمت افراطی‌گری رفتن چگونگی این چندگانگی‌ها را شاهد بود. این امر، روندی مخرب‌ در جهت زیستی مسالمت‌آمیز برای رسیدن به اهداف مشترک ملی است.

ما به وفاق جامعه با جامعه و بین مردم با مردم به صورت نوعی همدلی، پشت هم بودن، زمان بیشتری را در کنار هم گذراندن و... نیازمندیم. بدون تردید، توسعه بدون وفاق صورت نمی‌گیرد و در تمام نظریه‌های توسعه‌ای که این روزها مطرح می‌شود، علاوه بر الگوهای توسعه (در انواع مکاتب) که خود یک بحث مفصل است (من در کتاب معمای دولت مدنی به ‌طور مفصل و کامل کشورهای تازه صنعتی شده و الگوهای برون‌رفت و نوع توسعه آنها را مورد بررسی قرار داده‌ام) این موضوع مطرح است که اگر جامعه همراهی نکند و اگر مجموعه ساخت قدرت در برنامه توسعه سهم و مشارکت نداشته باشد توسعه اتفاق نمی‌افتد و برنامه توسعه شکست می‌خورد.

به ‌طور مثال اگر شما قصد اصلاح ساختار قیمت انرژی را دارید، اگر جامعه همراهی نکند، همان اتفاقات سال ۹۸ رخ خواهد داد. اگر بخواهید سیاست فرهنگی خاصی اعمال کنید و جامعه همراهی نکند اتفاقات سال ۱۴۰۱ تکرار خواهد شد. بدون اجتماعی کردن هر برنامه‌ای حتی یک کارخانه در یک سطح کوچک، توسعه با مانع مواجه می‌شود. به ‌طور کلی تصمیمات سختی که امروز کشور ما به آن نیازمند است (که تنها یک فرصت 10 یا 15 ساله برای اخذ آنها را داریم و بعد از آن ناممکن است) که بتواند ما از گذرگاه‌های سخت به سمت توسعه عبور بدهد. جامعه با نظریه بقا که صرفا نان و معیشت را تامین کند نمی‌تواند به توسعه دست یابد. بقا پیش‌شرط است، اما جامعه نیاز به توسعه و بالندگی دارد. ما بدون نظریه وفاق، چه افقی با گروه‌های سیاسی، چه وفاق عمودی با جامعه امکان برون‌رفت از پیچیدگی‌ها و بحران‌های پیش‌ رو و امروز ایران را نداریم و به توسعه نمی‌رسیم و این یک نظریه برای آینده ایران است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها