تذکر یک وکیل پایه دادگستری به پزشکیان؛ رفع فیلترینگ تنها راهکار موثر مقابله با فیلترشکنهاست
یک وکیل پایه یک دادگستری نوشت: آیا میتوان با فیلترشکنها بدون رفع فیلترینگ مقابله کرد؟ چرا نباید ریشهای با مساله برخورد کرد؟ اصلا به چه دلیل فیلترینگ در ایران اجرا میشود و تاثیرات آن چه هستند ؟
«رفع فیلترینگ؛ تنها راهکار موثر در مقابله با فیلترشکنها» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم لیلا علی کرمی است که در آن آمده؛ رییسجمهور در اولین جلسه شورای عالی فضای مجازی که در روز دهم مهرماه برگزار شد، با تاکید بر اهمیت جلوگیری از فروش فیلترشکن، گفت در شرایط فعلی کشور نمیتوان برنامه رفع فیلتر را دنبال کرد. این ادعای تازه پزشکیان در حالی مطرح میشود که او به کرات وعده رفع فیلترینگ داده بود. اگر مروری بر گذشته داشته باشیم تشبیه زندگی تحت فیلترینگ به «زندگی در قفس» توسط مسعود پزشکیان در مناظرهای با سعید جلیلی جلب توجه میکند. در این مناظره او گفت: «همه دنیا در مواقع خاص محدودیت دارند اما فیلترینگ در کشور ما باعث دکان باز شدن برای برخی شده است و فیلترشکن امکان محدودیت را ندارد. ما باید کاری کنیم مردم در فضای مجازی راحت کار کنند و نمیتوانید بگویید ما میخواهیم در یک قفس زندگی کنیم و ارتباطی با دنیا نداشته باشیم. بازار فیلترشکنها یک اشتباه است که باید جمع شود».
اما آیا میتوان با فیلترشکنها بدون رفع فیلترینگ مقابله کرد؟ چرا نباید ریشهای با مساله برخورد کرد؟ اصلا به چه دلیل فیلترینگ در ایران اجرا میشود و تاثیرات آن چه هستند ؟
فیلترینگ اینترنتی در ایران عمدتا بر پایه سه دلیل اصلی انجام میشود.
اول- حفاظت از ارزشهای دینی و فرهنگی؛ دولت ایران با تاکید بر اصول اسلامی و فرهنگ ایرانی، تلاش میکند تا از دسترسی کاربران به محتوایی که خلاف این ارزشهاست جلوگیری کند. این شامل محتوای غیراخلاقی، خشونتآمیز یا مواردی است که از دیدگاه مقامات مغایر با معیارهای مذهبی جامعه است.
دوم- کنترل اطلاعات و امنیت ملی؛ دولت ایران خصوصا در زمان بحرانهای سیاسی و اجتماعی، از فیلترینگ به عنوان ابزاری برای کنترل جریان اطلاعات و جلوگیری از انتشار محتوای تحریکآمیز یا تهدیدکننده امنیت استفاده میکند. فیلتر کردن رسانههای اجتماعی، به ویژه در دورههای اعتراضات مردمی، به عنوان راهکاری برای کاهش امکان هماهنگی و سازماندهی اعتراضات توسط معترضان تلقی میشود. سوم- حفظ منافع اقتصادی داخلی؛ با وجود رشد سریع استارتاپها و کسبوکارهای دیجیتال در ایران، برخی از پلتفرمهای بینالمللی به دلیل رقابت مستقیم با محصولات داخلی فیلتر میشوند. این اقدام به منظور حمایت از تولیدات داخلی و جلوگیری از وابستگی به خدمات خارجی انجام میگیرد. سوال اصلی آن است که آیا این دلایل میتواند توجیهی برای در «قفس» نگه داشتن شهروندان ایرانی باشد؟
در مورد تأثیرات فیلترینگ بر جامعه باید گفت فیلترینگ در ایران تأثیرات گستردهای بر جنبههای مختلف زندگی اجتماعی و فرهنگی گذاشته است. از آن جمله میتوان به محدود شدن آزادی بیان اشاره کرد؛ بسیاری از فعالان حقوق بشر و منتقدان سیاسی بر این باورند که فیلترینگ اینترنتی در ایران به شکلگیری فضایی بستهتر و محدودتر برای بیان آزادانه عقاید منجر شده است. پلتفرمهایی مانند توییتر، فیسبوک و یوتیوب که ابزارهایی برای انتشار سریع اطلاعات و نظرات بودند، فیلتر شدهاند و این باعث کاهش دسترسی عمومی به منابع متنوع خبری و اطلاعاتی شده است. بدون شک افزایش استفاده از ابزارهای دور زدن فیلترینگ یکی دیگر از تأثیرات فیلترینگ بر جامعه است؛ با وجود محدودیتهای شدید، بسیاری از کاربران ایرانی با استفاده از VPNها و ابزارهای پروکسی تلاش میکنند تا از موانع فیلترینگ عبور کنند. این مساله، نه تنها اعتماد عمومی به قوانین را کاهش میدهد بلکه هزینههای اضافی برای کاربران ایجاد کرده و به تجربه کاربری آسیب میرساند. مورد دیگر تأثیرات منفی بر آموزش و پژوهش است؛ فیلترینگ وبسایتهای علمی و آموزشی مانند گوگل اسکالر، کورسرا و برخی دیگر از پلتفرمهای بینالمللی آموزشی، روند تحقیق و پژوهش دانشجویان و محققان ایرانی را تحت تأثیر قرار داده است. این محدودیتها میتواند به کاهش کیفیت آموزش عالی و عقبماندگی علمی منجر شود.
ایران یکی از کشورهای پیشرو در زمینه توسعه کسبوکارهای دیجیتال در منطقه خاورمیانه است. با این حال، فیلترینگ تأثیرات منفی بر اقتصاد دیجیتال کشور داشته است. از میان سایر موارد میتوان به از دست رفتن فرصتهای تجاری بینالمللی اشاره کرد؛ فیلتر شدن پلتفرمهای تجارت الکترونیک و شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام که ابزارهای قدرتمندی برای بازاریابی و فروش آنلاین هستند، کسبوکارهای کوچک و متوسط ایرانی را از فرصتهای بینالمللی محروم کرده است. این امر به کاهش تعاملات اقتصادی و درآمدهای ارزی کشور منجر شده است. مورد دیگر کند شدن نوآوری در فناوری است؛ فیلترینگ پلتفرمهای فنی و علمی میتواند نوآوری در حوزه فناوری را بهشدت محدود کند. استارتاپها و توسعهدهندگان ایرانی که نیاز به دسترسی به ابزارها و منابع بینالمللی دارند با مشکلات بسیاری روبهرو شدهاند که میتواند منجر به کاهش توان رقابتی آنها در بازارهای جهانی شود. و در نهایت افزایش هزینههای زیرساختی از تأثیرات منفی فیلترینگ بر اقتصاد دیجیتال کشوراست؛ استفاده گسترده از VPN و پروکسی برای دور زدن فیلترها نه تنها به مصرف بالای پهنای باند منجر میشود، بلکه هزینههای زیرساختی بیشتری برای اپراتورها و ارایهدهندگان خدمات اینترنتی ایجاد میکند.
فیلترینگ در ایران همواره با انتقادات حقوقی و اخلاقی مواجه بوده است. بسیاری از حقوقدانان بر این باورند که محدود کردن دسترسی به اینترنت بدون ارایه چارچوبهای قانونی شفاف و معیارهای مشخص، میتواند به نقض حقوق شهروندی منجر شود. این مساله همچنین باعث ایجاد نوعی نارضایتی عمومی شده است که در درازمدت اعتماد مردم به سیستم حقوقی و حکومتی را بیشتر کاهش میدهد. فیلترینگ در ایران به عنوان یکی از ابزارهای کنترل اجتماعی و فرهنگی تأثیرات عمیقی بر جامعه، اقتصاد و سیاست کشور گذاشته است. هرچند این سیاستها با اهدافی نظیر حفظ ارزشهای فرهنگی و امنیت ملی توجیه میشوند، پیامدهای منفی آن بر آزادی بیان، رشد اقتصادی و کیفیت زندگی روزمره شهروندان غیرقابل انکار است. همانطور که رییس جمهور گفتند نمیتوان در قفس زندگی کرد، از این رو برای دستیابی به توسعه پایدار و حفظ تعاملات جهانی، به نظر میرسد که در شرایط فعلی کشور نیاز به تجدیدنظر در سیاستهای فیلترینگ و اتخاذ رویکردهای منعطفتر امری ضروری است.
دیدگاه تان را بنویسید