رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل سیاست خارجی:
در صورت بازگشت ترامپ به کاخ سفید شرایط برای ایران سختتر خواهد شد
رحمان قهرمانپور گفت: میتوان گفت خطر هریس برای ایران کمتر خواهد بود، چراکه ترامپ به لحاظ شخصیتی بهشدت ریسکپذیر است. او در دولت اول خود در ماجرای ترور شهید سردار قاسم سلیمانی و همچنین انتقال پایتخت تلآویو به بیتالمقدس ریسکهای بزرگی را متقبل شده و اگر بتواند وارد کاخ سفید شود احتمالا مجددا در ارتباط با ایران ریسک های بزرگی خواهد کرد.
حدیث روشنی- در شرایطی که جهان با بحرانهای پیچیدهای همچون تنشهای فزاینده در خاورمیانه مواجه است، کارزار انتخاباتی امریکا بیش از گذشته به کانون توجهات تبدیل شده است. به باور برخی ناظران این انتخابات نه تنها سرنوشت سیاسی این کشور را تعیین خواهد کرد، بلکه میتواند تاثیرات عمیقی بر سیاستهای جهانی و روابط بینالمللی داشته باشد. در این میان، رویکرد رییسجمهور احتمالی امریکا نسبت به معادلات جدید خاورمیانه که به واسطه رویارویی ایران و اسراییل و ادامه حملات افسارگسیخته تلآویو به لبنان و غزه برجسته شده دارای اهمیت بسزایی است. در این میان رویکرد رییسجمهور تازه ایالاتمتحده نسبت به ایران نیز ازجمله مسائلی است که میتواند اهمیت این کارزار را بهطور فزایندهای افزایش دهد. از این رو رویکرد رییسجمهور جدید امریکا فارغ از اینکه دموکرات باشد یا جمهوریخواه در مواجهه با ایران، به ویژه در زمینه سیاستهای منطقهای این کشور، میتواند به شکلگیری یک استراتژی جدید منجر شود. در حالی که برخی گمانه زنیها حول این محور میچرخد که پیروزی احتمالی دونالد ترامپ رییسجمهور پیشین احتمالا سطح تنشها را به شکل بیسابقهای افزایش خواهد داد، دیگران نیز بر این باورند که برقراری دیالوگ و همکاری با تهران توسط معاون بایدن میتواند به کاهش تنشها و ایجاد ثبات در منطقه کمک کند. هر یک از این رویکردها نه تنها بر روابط ایران و امریکا با روی کار آمدن دولت جدید در ایالاتمتحده تاثیر خواهد گذاشت، بلکه میتواند به شکلگیری دور تازهای از اعمال فشارهای حداکثری کمک کرده و در مقابل زمینههایی را برای رایزنی و ازسرگیری روند تعاملات جدید میان تهران و واشنگتن فراهم کند. آنچه که تحلیل و ارزیابی را برای تحلیلگران کمی پیچیده کرده است شرایط ملتهب خاورمیانه، به ویژه در ارتباط با تنشهای ایران و اسراییل است که یک چالش بزرگ برای تازه وارد کاخ سفید خواهد بود. به ادعای برخی ناظران تهران و تلآویو در حال حاضر درگیربازی خطرناک نظامی و سیاسی شدهاند و با وجود رویاروییهایی که طی یک ماه اخیر میان دو بازیگر صورت گرفت اما همچنان گمانهزنیها مبنی بر احتمال شکلگیری رویارویی فراگیر متاثر از افزایش سطح تنشها میان ایران و اسراییل وجود دارد. بنابراین هرگونه تغییر در سیاستهای امریکا به عنوان بزرگترین حامی اسراییل میتواند به تغییر معادلات قدرت در این منطقه منجر شود. این گمانهزنیها در شرایطی مطرح شده است که تلاشهای بایدن در روزهای پایانی دولت او و نیز در آستانه برگزاری انتخابات سرنوشتساز ایالاتمتحده در راستای پایان جنگ در غزه و لبنان از طریق کانالهای مختلف به سطح بیسابقهای افزایش یافته است. به باور برخی ناظران آنچه که در اولویت ایران بعد از حمله محدود اسراییل قرار گرفته است پایان جنگ با تکیه بر برقراری آتش بس البته مشروط به پذیرش شروط آن توسط حماس و حزبالله است. ناظران این ادعا را نیز مطرح کردهاند که تاثیر مستقیم شرایط ملتهب خاورمیانه بر انتخابات امریکا که مستقیما سبد رای دموکراتها را هدف قرار میدهد، تحرکات مقامات دولت بایدن را بیش از هر زمان دیگری برای برقراری آتشبس افزایش داده است.
به این بهانه روزنامه اعتماد با رحمان قهرمانپور کارشناس مسائل سیاست خارجی گفتوگو کرده است.
رحمان قهرمانپور در پاسخ به سوال نخست «اعتماد» در باب تاثیر پاسخ احتمالی ایران به تجاوز اخیرا اسرائیل بر کارزار انتخاباتی آمریکا گفت: ذکر اینکه نکته اهمیت دارد، امروز که 3 نوامبر است تنها دو روز به پایان فرایند انتخابات ایالات متحده باقی مانده است، بخش قابل توجهی از رای دهندگان آمریکایی تا کنون رای خود را به صندوق انداخته اند و احتمالا این تعداد از 70 میلیون عبور کرده است. بنابراین درصد قابل توجهی از رای دهندگان از طریق پست و یا به صورت حضوری رای داده اند. در امریکا در بسیاری از ایالت ها رای زودهنگام قانونی است. اینگونه نیست که رای دهندگان ناگزیر باشند فقط در روز 5 نوامبر رای خود را به صندوق بیندازند. نظامیان معمولا در این فرایند زودتر از 5 نوامبر رای می دهند. لذا عملا امکان تغییر رای این تعدادی که ذکر شد وجود ندارد. از آن گذشته بخش عمده افرادی که هنوز رای نداده اند یعنی بیش از 95درصد کسانی که قصد دارند در 5 نوامبر به پای صندوق رای بروند نیز نامزد موردنظر خود را انتخاب کردهاند. فارغ از تصمیم رایدهندگان مساله اول شهروندان امریکایی اقتصاد است. بعد از مساله اقتصاد سقط جنین و سپس مهاجرت، قرار دارد و سیاست خارجی در اولویت چهارم تعریف شده است. ذیل اولویت چهارم یعنی سیاست خارجی نیز مساله اول چین و رقابت امریکا با این کشور و همچنین جنگهای تجاری میان دو کشور است. هرچند شرایط ملتهب خاورمیانه بخشی از دغدغه رایدهندگان میباشد. درخصوص ارزیابی تاثیر پاسخ ایران بر کارزار انتخاباتی امریکا طی یکی دو روز آینده باید گفت که این به ابعاد پاسخ و احتمال کنترل آن منوط است. اگر پاسخ احتمالی ایران در سطحی کنترل شده باشد، به اعتقاد من تاثیر زیادی بر نتایج کارزار پیشرو در امریکا نخواهد داشت، چراکه پنتاگون نیز اعلام کرده تعدادی جنگنده و تانکرهای سوخت را در منطقه مستقر کرده است؛ این به معنای آن است که احتمالا امریکا همچنان به دنبال کنترل شرایط و رهگیری موشکهای ایران است، اما در صورتی که این حمله احتمالی منجر به کشته شدن تعداد زیادی از شهروندان شود یا سربازان امریکایی در منطقه را هدف قرار دهد، اثرات آن به مراتب بیشتر از میزانی خواهد بود که در سناریوی اول ارزیابی شد. به عبارتی دیگر کشته شدن سربازان امریکایی در خاورمیانه یا حمله به تجهیزات نظامی این کشور در منطقه خط قرمز واشنگتن محسوب میشود. در صورت تحقق این سناریو ترامپ میتواند از این مساله برای حمله به هریس بهرهبرداری کند و از طرفی شانس پیروزی او نیز بالاتر میرود. در این مورد که اگر شهروندان اسراییلی به واسطه حمله احتمالی ایران کشته شوند چه خواهد شد ارزیابی روشنی وجود ندارد. البته که جمهوری اسلامی ایران تمایلی به هدف قرار دادن غیرنظامیان ندارد. ذکر این نکته اهمیت دارد احتمال تحقق سناریوی دوم یعنی وقوع درگیری غیرقابل کنترل اندک است. اگر ایران مواضع تلآویو را هدف قرار دهد و حتی اگر در جریان این حمله احتمالی تعداد بالایی نیز موشک پرتاب شود، بعید به نظر میرسد نتایج انتخابات در امریکا تحتتاثیر قرار بگیرد. اما اگر اقدام احتمالی ایران منجر به مرگ سربازان امریکایی و همچنین شهروندان این کشور شود طبیعتا منجر به افزایش شانس پیروزی ترامپ خواهد شد.
این کارشناس سیاست خارجی در ادامه خاطرنشان کرد: در باب اینکه پاسخ به اسراییل بر چه مبنایی اتخاذ شده باید گفت این موضوع حساسی است که در سیاست به آن جعبه سیاه تصمیمگیری گفته میشود. اول اینکه ادعایی که درخصوص تصمیم ایران مطرح شده، قطعی نیست. دوم اینکه با فرض بر اینکه آن را قطعی بدانیم، نمیتوان به صورت دقیق ارزیابی کرد چه محاسباتی برای این تصمیم احتمالی مدنظر قرار گرفته شده است. این سوالات تا زمانی که در رسانههای داخلی به صورت علنی مطرح شود به قوت خود باقی است. ضمن اینکه به اعتقاد من پاسخ احتمالی ایران به نفع ترامپ خواهد بود. این گزاره از این جهت با اهمیت است که تهران تمایلی به بازگشت ترامپ ندارد.
قهرمانپور در پاسخ به سوال «اعتماد» در این باب که گمانهزنیهای مطرح شده درخصوص رویکردهای احتمالی ترامپ و هریس در قبال رویارویی احتمالی ایران چقدر محتمل است و آیا عملکرد دولت دوم ترامپ دقیقا مانند دولت اول او در 2016 خواهد بود، گفت: در حال حاضر به این دلیل که همچنان مشخص نیست ترامپ پیروز این انتخابات خواهد بود یا هریس باید با احتیاط این موضوع را تحلیل کرد. اگر فرض کنیم ترامپ مجوز ورود به کاخ سفید را بگیرد به واقع نمیدانیم که ترکیب کابینه او مانند گذشته است یا چهرههای تازهای در کابینه تعریف میشوند. برخی تاکید میکنند دولت ترامپ متفاوت از نومحافظهکاران جمهوریخواهی که در دولت بوش بودند، میباشد. این موضوع همچنان محل ابهام است. برخی معتقدند رییسجمهوری پیشین چهرههایی چون ونس یا اسکات را در کابینه خود تعریف میکند که به مراتب از ترامپ نیز تندروتر هستند. برخی معتقدند افراد جدیدی منصوب میشوند؛ چهرههایی که مانند بولتون و پمپئو نخواهند بود و میانهروتر هستند. به اعتقاد من فارغ از اینکه ترامپ چه کسی را برای اعضای کابینه خود انتخاب میکند، براساس تجربه چهار ساله ریاستجمهوری او میتوان این ادعا را داشت که موضع ترامپ در قبال ایران سختگیرانهتر و تندتر و با فشار بیشتری همراه خواهد بود. البته این به معنای این نیست که اگر هریس پیروز این انتخابات باشد با او به توافق خواهیم رسید. هر چند میتوان گفت خطر هریس برای ایران کمتر خواهد بود، چراکه ترامپ به لحاظ شخصیتی بهشدت ریسکپذیر است. او در دولت اول خود در ماجرای ترور شهید سردار قاسم سلیمانی و همچنین انتقال پایتخت تلآویو به بیتالمقدس ریسکهای بزرگی را متقبل شده و اگر بتواند وارد کاخ سفید شود احتمالا مجددا در ارتباط با ایران ریسک بزرگی خواهد کرد. این درحالی است که برخی معتقدند فضای بیشتری برای اعمال فشارهای گستردهتر از سوی ایالاتمتحده باقی نمانده است و تحریمها به سقف خود رسیده است. اما به اعتقاد من ترامپ شخصیتی غیرقابل پیشبینی است، از همین رو اگر بار دیگر به کاخ سفید بازگردد ممکن است از اقدامات تند تلآویو نیز حمایت کند. اما باید توجه داشت که ترامپ مدعی است مخالف جنگ است، از همین رو به احتمال خیلی زیاد از ورود مستقیم به درگیری ایران اجتناب خواهد کرد. این به معنای آن است که او مستقیما وارد درگیری تهران و تلآویو نخواهد شد اما مانع رویارویی ایران و اسراییل نیز نمیشود، چراکه اگر احساس کند این درگیری به نفع اسراییل است از این بازیگر بیش از بایدن دفاع خواهد کرد. در مقابل کامالا هریس فشارهای بیشتری را به تلآویو وارد خواهد کرد بالاخص درباره موضوعاتی مانند ایده دو دولتی و کمکهای بشردوستانه در غزه، در واقع تفاوت عمده دو نامزد در این موضوع است. آنچه که قطعی است هیچ کدام از دو نامزد در این منازعه به نفع ایران وارد نمیشوند و اگر احساس کنند که اسراییل دست برتر را در قبال ایران دارد مانع گستردهتر شدن رویارویی نخواهند شد و این وجه مشترک هر دو نامزد است. طبیعتا فشار دموکراتها و دولت احتمالی هریس بر نتانیاهو جهت جلوگیری از وقوع جنگ منطقهای و رعایت مسائل حقوق بشری و ایده دو دولتی بیشتر از ترامپ خواهد بود.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» درخصوص این ادعا که آیا آنگونه که رسانهها از گفتوگوهای محرمانه رهبران اسراییل و امریکا فاش کردند، ترامپ نتانیاهو را برای پایان درگیریها در جبهه غزه و جنوب لبنان زیر فشار قرار خواهد داد یا نه، گفت: این ادعا از این زاویه میتواند صحیح تلقی شود که شخص ترامپ برای اینکه به کمپین هواداران خود اقتدارش را نشان دهد احتمالا به این گزینه روی آورده است؛ اما با فرض درستی این ادعا، تحقق چنین گزارهای همچنان به معنای فشار بر نتانیاهو نخواهدبود، چراکه نتانیاهو به خوبی از شخصیت ترامپ شناخت دارد. ممکن است نتانیاهو در دیماه قبل از ورود رسمی ترامپ به کاخسفید درباره آتشبس توافق کند اما قطعا امتیازات بزرگی با هدف اعمال فشار بر ایران از رییس کاخ سفید خواهد گرفت. نتانیاهو در دولت اول ترامپ نیز چنین اقدام مشابهی را انجام داد. حداقل یکی از دلایلی که منجر به خروج ترامپ از برجام شد فشارهای نتانیاهو بود. اما مساله این است که از زمان پیروزی احتمالی ترامپ در 6 نوامبر تا زمانی که رسما وارد کاخ سفید شود بدترین شرایط ممکن حاکم خواهد شد. این دوره انتقال بسیار سخت خواهد بود، چراکه بایدن در حال ترک کاخ سفید است، هریس یک نامزد شکستخورده و بیانگیزه است. ترامپ رسما شروع به کار نکرده است؛ بنابراین نتانیاهو از این خلأ قدرت و از این وضعیت بیدولتی امریکا برای تنشزایی بیشتر در قبال ایران بهرهبرداری خواهد کرد. در این صورت ممکن است وارد جبهه جدید جنگی با ایران یا محور مقاومت شود؛ از شخص نتانیاهو این قبیل اقدامات بعید نیست.
قهرمانپور در پاسخ به سوال پایانی «اعتماد» در این باب که رویکرد ترامپ و هریس در قبال ایده دودولتی و نیز پیمان امنیتی واشنگتن با ریاض چگونه خواهد بود، گفت: اول اینکه باید گفت مذاکرات عادیسازی متوقف نشده است. دو مانع در این زمینه وجود داشت که برطرف شدند؛ اول بحث جزایر صنافیر و تیران و دوم مساله تضمین دفاعی امریکا و عربستان. مذاکرات عادیسازی در مراحل پایانی خود بود که عملیات 7 اکتبر انجام شد. دولت بایدن و شخص بلینکن وزیر خارجه او به صراحت مدعی شدند که متعهد به عادیسازی روابط تلآویو و ریاض هستند. اما تفاوت بایدن و ترامپ در این مورد به خصوص این است که ترامپ صرفا به دنبال عادیسازی است و ایده دو دولتی را پیگیری نمیکند اما دولت بایدن عادیسازی را زمینهای برای راهحل دودولتی میداند و معتقد است که این گزاره به تحقق این ایده کمک خواهد کرد. به اعتقاد من در صورت روی کار آمدن هریس دولت او هر متغیر را به صورت همزمان پیش خواهد برد. به عبارتی هم عادیسازی را پیگیری خواهد و هم به دنبال تحقق ایده دو دولتی خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید