مجتبی میرتهماسب در گفتوگو با اعتمادآنلاین با اشاره به اکران اینترنتی مستند «توران خانم»:
تلویزیون چشمهایش را بر واقعیتهای جامعه بسته است/ برای نیاز جامعه مستند میسازم/ هزینههای زیادی برای انتخابهایم پرداختهام
مجتبی میرتهماسب گفت: «دغدغه من و خانم بنیاعتماد در مجموعه «کارستان» و اکنون مستند «توران خانم» این بوده که به افرادی توجه کنیم و از کسانی صحبت کنیم که خودشان به عمد تصمیم گرفتند که از سوی حاکمیت نادیده گرفته شوند. ما عقیده داریم که این افراد کسانی بودند که دولتها می توانستند بهترین استفاده را از آنها ببرند.»
ا عتمادآنلاین| علی پاکزاد- توران میرهادی را میتوان یکی از بنیانگذاران حوزه آموزش و تربیت در کشور دانست. او نزدیک به 60 سال در حوزه تعلیم و تربیت فعالیت داشت. فعالیتهای متمرکز میرهادی در عرصه آموزش و پرورش از سال 1334 با پایهگذاری کودکستان فرهاد آغاز شد. رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب با همکاری یکدیگر زندگی این بانوی ارزشمند را در مستندی با عنوان «توران خانم» به تصویر کشیدهاند. این مستند از روز 25 خرداد همزمان با زادروز توران میرهادی به شکل اینترنتی اکران شد. در ادامه گفتوگوی مجتبی مبرتهماسب درباره مستند «توران خانم» را با اعتمادآنلاین بخوانید.
* پخش مستند «توران خانم» در فضای مجازی و بسیاری از رسانههای با استقبال زیادی روبرو شد. جالب است که این مستند بدون اینکه از حمایتهای دولتی و تبلیغات تلویزیونی برخوردار باشد اینطور مورد توجه رسانه های تصویری و مکتوب قرار گرفت. مجتبی میرتهماسب چه عقیدهای درباره شکلگیری این موج دارد؟
اطلاع رسانی مجازی و رسانه ای یک بحث مشخص است. کاملا مشهود است که فعالیتهای مثبتی در قبال مستند «توران خانم» در حال شکل گیری است، اما دیده شدن خود فیلم و محتوا هم بحث مهم دیگری است که باید مد نظر قرار بگیرد. این دو موضوع نسبت به هم متفاوت هستند. امیدوارم که این مستند به خوبی نمایش داده شود و مخاطبان هم از آن لذت ببرند.
* شاید مهمترین موضوعی که می تواند در این زمان، مستند «توران خانم» را از لحاظ تاریخی و اجتماعی مهم جلوه دهد حاشیههای تربیتی و آموزشی است که این روزها در جامعه ما به وجود آمده است. به نظر شما چرا دیگر افرادی شبیه به توران میرهادی در حوزه تربیتی و آموزشی کشور حضور ندارند؟ آیا نمایش مستند توران میر هادی میتواند الگو و در عین حال هشدار مناسبی برای دولت و سیستم آموزشی کشور باشد؟
واقعیت این است که دغدغه من و خانم بنیاعتماد در مجموعه «کارستان» و اکنون مستند «توران خانم» این بوده که به افرادی توجه کنیم و از کسانی صحبت کنیم که خودشان به عمد تصمیم گرفتند که از سوی حاکمیت نادیده گرفته شوند. ما عقیده داریم که این افراد کسانی بودند که دولتها می توانستند بهترین استفاده را از آنها ببرند. این افراد چرخهای پیشرفت کشور را در هر مقطعی به حرکت در آوردند. این افراد با همت خود ایران را ساختند و ما باید پرداخت خوبی نسبت به گذشته آنها داشته باشیم. احساس میکنم حداقل با شناسایی و نمایش عملکرد آنها در جامعه میتوان این پیام را منتقل کرد که هنوز میتوان کارهایی در این جامعه انجام داد و امید را تزریق کرد.
توران میرهادی در حوزه تعلیم و تربیت در ایران به معنای واقعی کلمه یگانه بود. کارنامه میرهادی درخشان است. میتوان در این میان به تاسیس مدرسه فرهاد و ایجاد شورای کتاب کودک و نوجوان اشاره کرد. میرهادی شصت و اندی سال در حوزه تعلیم و تربیت فعالیت داشت و عدهای منش و تفکر او را درک کردند. اما به شخصه باید بگویم که میرهادی خارج از حوزهای که کار می کرد و از لحاظ شخصیتی و رفتارهای اجتماعی نیز محترم و دوستداشتنی بود. اراده ما این بود که مستند «توران خانم» را با جامعه در میان بگذاریم و مردم را با آن آشنا کنیم. تفکراتی که توران میرهادی در مدرسه فرهاد پیاده کرد در نوع خود جالب توجه بود. او باعث شد که شیوههای رقابتی بین دانشآموزان حذف شود. او باعث افزایش فضای مشارکتی بین بچهها شد تا به گونهای این مشارکت باعث رشد آموزشی و پرورشی آنها شود. متد آموزشی میرهادی سالهاست که در کشورهای اروپایی پیاده میشود اما در ایران که او شصت سال پیش آن را ارئه داد نه! این اتفاقات در نوع خود جالب است.
* مستند «توران خانم» به صورت اینترنتی پخش شد. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، این امکان وجود نداشت که این مستند از رسانههایی که مخاطب بیشتری دارند، مانند تلویزیون و سینما پخش شود؟
ما حمایت تلویزیون را که همچنان نداریم؛ یعنی تلویزیون اگر موضوعی در ارتباط با خانم بنیاعتماد یا من باشد آن را پخش نخواهد کرد. این تجربه درباره «کارستان» هم به وجود آمد. ما خودمان مایل بودیم که این مجموعه از تلویزیون پخش شود اما این اتفاق نیفتاد. متاسفانه مدت زیادی است که تلویزیون چشمانش را بر واقعیتهای جامعه بسته است.
ما اول باید با نداشتههایمان شروع کنیم. خب، تلویزیون و اکران عمومی در سینمای بدنه را که نداریم. در حال حاضر محدود شده ایم به اکران در سینمای هنرو تجربه که این گروه نیز رمق خاصی ندارد و عموما اکرانهای موفقی در هنرو تجربه شکل نمی گیرد. از ابتدا میدانستیم که نباید در هنرو تجربه اکران این مستند را داشته باشیم. شیوه «دیویدی» و «وی او دی» آخرین مرحله است که برای این مستند نیز از آن استفاده خواهیم کرد.
مستند «توران خانم» باید دیده شود. دلیل اصلی و مهم آن توران میرهادی است. نکته دوم بحث درآمد و فروش است. هر مبلغی که از اکران این مستند فراهم شود در اختیار شورای کتاب کودک و نوجوان و فرهنگنامه قرار میگیرد. چند سالی بود که به پخش اینترنتی فکر میکردم . البته تا دوسال قبل زیرساختهای آن فراهم نبود، اما اکنون با توجه به آماده شدن زیرساختها و موضوع توران میرهادی بهترین زمان برای نمایش این مستند است.
برای اولینبار است که اکران اینترنتی را تجربه میکنیم. البته باز هم به استدلالی که همواره داشتهام پایبند هستم. احترام به مخاطب مهمترین اصل من است. در حال حاضر شرایطی عادلانه به وجود آوردهایم و آن هم این است که هر کسی در هر جای دنیا ظرف 48 ساعت میتواند این مستند را به صورت اینترنتی مشاهده کند. دیگر نبود سینما، ترافیک یا مسائل دیگر در این میان تاثیرگذار نیست و شرایط عادلانهای برای مخاطبان به وجود میآید. امیدوارم این شرایط کمک کند تا تمام کمبودها و ناعدالتیهای گذشته از بین برود و این نوع نمایش به همه کمک کند.
* میتوان گفت که معضل نمایش در سالهای اخیر برای شما مشکلاتی را به وجود آورده است. نکته جالب این است که حوزه کاری مجتبی میرتهماسب و موضوعاتی که مد نظر دارد از نوع مسائلی است که در کشورهای توسعهیافته ارزش محسوب می شود و دولت ها برای چنین کارگردانانی و سوژههایشان یارانه یا کمکهای مالی درنظر میگیرند، اما در اینجا چنین اتفاقی نمیافتد. تا چه حد این بیتوجهی و بیمسئولیتی مسئولان باعث شده که شما و گروهتان ناامید شوید؟
اگر بخواهم منتظر سرمایه فیلم بمانم که باید سراغ کار دیگری بروم. راهحل من این است که فیلم بسازم و حیاتم را در پخش پیدا کنم. معطل حمایت نمیمانم. تمام فیلمهایی که در پانزده سال گذشته ساختم سوژههایی بودند که باید از آنها حمایت میشد اما این اتفاق نیفتاد. به خاطر نیاز جامعه مستند میسازم. برای این انتخابها هزینههای زیادی پرداختهام، اما این کار من است و پیش میروم. مجموعه «کارستان» یک پروژه ملی بود، اما از آن حمایت نشد و بعد از ساخت فیلم ششم به سراغ ساخت فیلم هفتم رفتم. دولت حتما باید حمایت کند، اما وقتی این کار را انجام نمیدهد آیا من باید از این کشور بروم؟ متاسفانه در صد سال اخیر هیچ ارادهای برای ساخت مملکت وجود نداشته و تمام بار این مملکت بر دوش افرادی مثل توران میرهادی بوده است. من هم باید از این افراد یاد بگیرم.
* تا چه اندازه ساخت این مستندها و برداشتن قدمهایی به این شکل برای جامعه مثبت بوده است؟
تاثیر این آثار را در هر ببیننده ای که فیلمها را میبیند مشاهده می کنم. چندی قبل مجموعه «کارستان» را در جشنواره کلن نمایش دادیم. آلمانیها میگفتند که چقدر خوب است این افراد را شناختیم و می توانیم کاری برای آنها انجام دهیم. من برای خودم فیلم نمیسازم و برای مخاطب این کار را میکنم. عموما هر روز صبح که از خواب بیدار می شویم هزار دلیل داریم که ناراحت و ناامید باشیم. اما خوب که نگاه کنیم چند دلیل کوچک هم برای انجام کار و حال خوب وجود دارد. «کارستان» ادامه دارد و فیلمنامههای زیادی را در دست داریم. باید دید چه میشود.
دیدگاه تان را بنویسید