کد خبر: 236204
|
۱۳۹۷/۰۷/۱۱ ۱۰:۳۴:۰۰
| |

تغییر رییس سازمان سینمایی و چند نکته مهم

کیوان کثیریان درباره رئیس سازمان سینمایی نوشت: «اگر قرار است حیدریان از سازمان سینمایی برود، بی‌گمان باید تفکرش نیز به همراه او سینما را ترک کند و دیگر صاحبان این تفکر نیز همچنین. به هرصورت برخی سیاست‌های فرسوده، خطرناک و مخرب در حوزه سینما به‌سرعت باید برچیده شود و جای خود را به برنامه‌های سازنده و روزآمد دهد.»

تغییر رییس سازمان سینمایی و چند نکته مهم
کد خبر: 236204
|
۱۳۹۷/۰۷/۱۱ ۱۰:۳۴:۰۰

اعتمادآنلاین| کیوان کثیریان منتقد مطرح سینما درباره سازمان سینمایی و شخص محمد مهدی حیدریان طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:

1. اگر به لزوم وجود برنامه‌ها و سیاست‌های کلان در سینما و فرهنگ قائل باشیم، باید آن را در سیستم موجود مدیریت سینما بررسی و ارزیابی کنیم. ببینیم آیا اساسا برنامه کاربردی و سیاست کلان و اصولی در این مدیریت وجود داشته است یا خیر؟ و اگر داشته چه بوده.


حمایت تمام قد از سینمای تجاری حتی نوع دم دستی و بی‌کیفیت آن و زیر فشار قرار دادن سینمای مستقل و اندیشه ورز، همچنین سیاست‌های رسانه‌ای غیرشفاف و پرمساله، از جمله مشخص‌ترین سیاست‌های دوران صدارت جناب حیدریان است.
همچنین حذف فیلمسازان جوان و فیلم‌اولی‌ها با سخت کردن روند صدور مجوزها و حتی محدود کردن تعداد مجوزهای سالانه فیلم اولی‌ها، حذف بخش فیلم اول از جشنواره ملی فیلم فجر و البته میدان دادن به عناصر مساله دار و صاحب کارنامه منفی در دوران هشت ساله دولت پیشین و مشورت گرفتن از آنان، از دیگر سیاست‌ها و خروجی‌های دوران حیدریان بوده‌است.


اگر قرار است حیدریان از سازمان سینمایی برود، بی‌گمان باید تفکرش نیز به همراه او سینما را ترک کند و دیگر صاحبان این تفکر نیز همچنین. به هرصورت برخی سیاست‌های فرسوده، خطرناک و مخرب در حوزه سینما به‌سرعت باید برچیده شود و جای خود را به برنامه‌های سازنده و روزآمد دهد.

2. نام‌هایی که برای تکیه زدن بر صندلی حیدریان مطرح می‌شوند هم قابل بررسی و تحلیلند. نام‌هایی که گاه از فرط تفاوت با هم، شگفت‌آور به نظر می‌آیند. نکته مشخصی که می‌شود به آن مطمئن بود آن است که در این ماجرا به تنها چیزی که توجه نمی‌شود، برنامه است. قرار است تنها یک نام جایگزین یک نام دیگر شود. کاش کمی روی این نکته تمرکز می‌شد که قرار است چه سیاست‌ها و برنامه‌هایی جایگزین شود و فرد مناسب برای این سیاست‌ها و برنامه‌های تازه کیست. وگرنه انتخاب یک نام بیکار و تشنه میز و بدون برنامه اصلا کار سختی نیست.

3. قضیه دبیری جشنواره ملی فیلم فجر هم یک نکته جالب درخود دارد. درحالی که رییس فعلی سازمان سینمایی درحال جمع و جور کردن کشوی میزش برای خروج از دفتر بهارستان است، انتصاب دبیر جشنواره فجر توسط او چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ حضور شتابزده دبیر جدید در تلویزیون و ارائه نظریات جدید چه مفهومی دارد؟ آیا در این برهه زمانی، منصوب کردن دبیر جشنواره فجر با هماهنگی رییس جدید سازمان یا وزیر ارشاد انجام شده‌است؟ آیا این هزینه ساختن برای رئیس جدید سازمان و قراردادن او در مقابل عمل انجام شده نیست؟


آیا ارزیابی جشنواره سال گذشته که کوچکترین و بی‌رونق‌ترین جشنواره سی‌و‌چندسال اخیر بود، جایی برای توجیه تمدید مسئولیت دبیرش باقی می‌گذارد؟


شاید هم آقای حیدریان و تیمش قصد کرده‌اند حالا که میز ریاست سازمان را از کف داده‌اند، حیاط خلوتی را برای خود دست‌و‌پا کنند و فعلا عنان جشنواره ملی را در دست نگه دارند.

4. «طبیعتاً تمایل ندارم که دبیری جشنواره را برعهده بگیرم. همانطور که می‌دانیم انتخاب دبیر جشنواره برعهده رییس سازمان سینمایی است و ما تابع دستورات و نظر ایشان هستیم، اما این وظیفه سنگینی است که معاونت نظارت و ارزشیابی همزمان بخواهد دبیری جشنواره را هم داشته باشد.»


اینها حرف‌های نازآلود ابراهیم داروغه‌زاده در روز ششم شهریور همین امسال است که نشان می‌دهد ایشان اصلا و ابدا تمایلی برای دبیری فجر نداشته و ندارند!


آگاهان حوزه سینما و رسانه در اینکه حکم داروغه‌زاده برای دوره 37 فجر تمدید خواهدشد هیچ شکی نداشتند. اما در یکماه اخیر بازی رسانه‌ای بیهوده و مضحکی به راه افتاد با این محور که "جایگزین داروغه‌زاده کیست؟" در این میانه گمانه‌زنی‌هایی هم شد و نام‌های پرت و پلایی هم طرح شدند و یا خود را در میان گزینه‌های محتمل، مطرح کردند و برخی رسانه‌ها هم به این بازی تن دادند که همه اینها به فانتزی بودن این فضای تصنعی و بی‌اساس کمک کرد. حال اینکه این فضای رسانه‌ای آن هم در گرماگرم بحث تغییر مدیریت سینما توسط چه کسانی و با چه هدفی طراحی شده، سوالی است که می‌شود به پاسخش فکر کرد. ساده ترین پاسخ البته- جدای از نکته شماره 3 - منحرف کردن افکار عمومی سینما از مساله اصلی و فریب اهالی سینما و رسانه‌هاست. وگرنه حرف‌های یکماه پیش داروغه‌زاده چه موضوعیتی می‌تواند داشته باشد؟ چرا همان شهریورماه حکم داروغه زاده تمدید نشد؟


برخی البته معتقدند این ماجرا -بلاتشبیه، بلا تشبیه- بی‌شباهت به آن حکایت مشهور صدر اسلام نیست. قرار بوده انگشتر از دست یک دبیر دیگر دربیاید و هر دو انگشتر دوباره در انگشتان این یکی دبیر بنشیند که خب این پروژه ناکام مانده و حکم "نامبرده" صادر شده است!

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها