کد خبر: 245940
|
۱۳۹۷/۰۸/۲۸ ۱۱:۴۰:۰۰
| |

بهروز افخمی چگونه تریبون‌دار نقد صادق هدایت می‌شود؟

عرصه سیمرغ نه جولانگه توست

اگر افرادی همچون بهروز افخمی‌ها با اطلاعات ناقص و خوش‌رقصی برای برخی پست‌ها و مقام‌ها، همچنان تریبون‌دار رسانه ملی شوند، فردا حضرت مولانا و شیخ اجل و... را قربانی می کنند و دستی بر محاسن خود می کشند و می‌شوند کاشف هزاره سوم!

عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
کد خبر: 245940
|
۱۳۹۷/۰۸/۲۸ ۱۱:۴۰:۰۰

اعتمادآنلاین| علی پاکزاد- بهروز افخمی چند شب پیش در برنامه رادیکال از شبکه 3 که ویژه‌برنامه‌ای علیه صادق هدایت در رسانه ملی بود صحبت کرد و این نویسنده نام آشنای ایرانی را همجنس‌گرا و منفعل خطاب کرد. البته واضح است که صادق هدایت نیازی به حمایت ندارد. بویژه اینکه فردی که در مورد هدایت صحبت کرده، افخمی باشد و باب حمله به او در رسانه ملی، نصیب یک کارگردان محترم شود. اما اگر خود را خواننده آثار فخیم ادبیات فارسی بدانم و مخاطب آثار هدایت باشم، من و بسیاری از جوانان و دست به قلم‌های این روزگار با آثاری شبیه به نوشته‌های هدایت زیسته‌ایم و بزرگ شده‌ایم و البته که او منتقدانی هم در این باب دارد.

هر چند افرادی شبیه به افخمی همواره موجب شده‌اند که هدایت را در پستوی خانه‌هایمان نهان کنیم و نهانی بخوانیم. همانطور که نهانی خریدار آن‌ها بودیم. حالا کسانی که به هر دلیلی تریبون‌دار رسانه ملی شده‌اند و خبری از اشتیاق نهانی و آشکار مخاطبان ادبیات این سرزمین ندارند، درباره هدایت نظرهای بی‌اساس را روانه خانه‌های مردم می‌کنند.

اما سوال این است که آقای افخمی! معیار جنابعالی در کشف رفتار جنسی کسی که در حوزه ادبیات فعالیت داشته چیست؟ این صفات ناشناخته و غیر مستدل دادگاه نرفته را از کدام مرجع و مفاد قانونی بدست‌ آورده‌اید؟ یا چگونه و چطور درباره خصوصی ترین ساحت زندگی یک نویسنده صحبت می کنید؟

بهروز افخمی بی‌آنکه نشانی از منتقد ادبی و تحلیل‌گر اجتماعی و تاریخی در رزومه‌اش باشد، می‌نشیند رو به دوربین و می‌گوید هدایت در زمانه خودش نتوانست تاثیرگذار باشد.

افخمی البته نه آنکه نداند، بلکه آگاهانه خودش را به ندانستن می‌زند تا احتمالا بتواند از برخی موهبات چنین مواضعی استفاده کند؛ و گر نه او اگر اندک مطالعه‌ای در ادبیات داستانی صد سال اخیر ایران داشته باشد -که فرض می‌کنیم دارد- می‌داند که اگر خیلی از داستان‌نویسان روس معترف بودند که همه ما از زیر «شنل» گوگول بیرون آمده‌ایم، خط داستان‌نویسی معاصر ایرانی هم وامدار «بوف کور» هدایت است.

یادمان نرود در نسخه خطی مرحوم فرزانه جایی هست که هدایت از محلی می زند بیرون و می گوید که با کت و شلوار که نمی شود گل لگد کرد. حالا بهروزجان افخمی! شما که نشان دادی از ادبیات داستانی یا چیز زیادی نمی‌دانی یا خودت را به ندانستن می‌زنی، از کی تا به حال کاشف جنسیت و همجنس‌گرایی و گرایش‌هایی از این دست شده‌ای برادرجان! پیاده شو تا با هم برویم.

با این حال ناگفته پیداست که اگر افرادی همچون بهروز افخمی‌ها با اطلاعات ناقص و خوش‌رقصی برای برخی پست‌ها و مقام‌ها، همچنان تریبون‌دار رسانه ملی شوند، فردا حضرت مولانا و شیخ اجل و... را قربانی می کنند و دستی بر محاسن خود می کشند و می‌شوند کاشف هزاره سوم!

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها