مجیدرضا مصطفوی کارگردان سینما در گفتوگو با اعتمادآنلاین:
اصراری ندارم که بگویم حتما فیلمساز اجتماعی هستم/ سیاستگذاری فرهنگی توسط افراد بیسلیقه انجام میشود/ طبقه متوسط اجتماعی در سالهای اخیر از بین رفت
مجیدرضا مصطفوی کارگردان سینما معتقد است: سیاستگذاری فرهنگی ما در کشور در مکانهای بیمربوط و توسط افراد بیسلیقه انجام میشود. اما موضوعی که بیش از همه جالب توجه است.
اعتمادآنلاین| مجید مصطفوی از پاییز امسال «آستیگمات» را روی پرده سینما برد. دومین ساخته مصطفوی روایتی از قشر متوسط و مشکلاتی است که پیرامون آنها به وجود میآید. در این اثر باران کوثری، محسن کیایی و مهتاب نصیر پور نقش آفرینی میکنند.
مجیدرضا مصطفوی درباره نگرش و نگاهش نسبت به فیلمسازی و ژانرهای سینمایی به اعتمادآنلاین گفت: «مواجهه من با سینما و فیلمی که میسازم شاید کمی متفاوت باشد. سعی میکنم خودم را در قالب دسته بندیهای مرسوم سینمایی قرار ندهم. یعنی در زمان نوشتن فیلمنامه به این فکر نمیکنم که آیا این چیزی که قرار است ساخته شود، در چه ژانری قرار گیرد. سعی دارم که به گونهای که میخواهم فیلم بسازم هیچگاه فکر نکنم. زیرا ارتباط من را با آن اثر خاص دچار مشکل میکند.اصراری ندارم که بگویم من حتما فیلمساز اجتماعی هستم. برداشت و ارتباط من با فضای پیرامونم که سینما است مشخص میکند که من چه چیزی میسازم و به چه موضوعاتی فکر میکنم.»
کارگردان فیلم «آستیگمات» درباره رابطه فضای اجتماعی ایران و تاثیر آن روی فیلمسازان جوان گفت: « شرایط کنونی جامعه ما در نوع خود جالب و بی همتاست. شاید در 150 سال اخیر چنین شرایطی که امروز حکم فرما است را تجربه نکرده باشیم. دغدغههایی وجود دارد که در دهه سوم زندگی بسیاری از فیلمسازان شکل میگیرد. مخصوصا فیلمسازان فیلم اول و دوم که شرایط اجتماعی سیاسی و فرهنگی روز روی آنها تاثیر گذار است. فضای اجتماعی سیاسی و فرهنگی برای شخص من در دهه دوم و سوم زندگیم متغییر بوده. تغییرات گسترده در سالهای گذشته مخصوصا در 7 یا 8 سال قبل باعث شد تا شکافهای عمیقی در جامعه به وجود بیاید؛ این شرایط حاکم برای فیلمساز اجتماعی مهم جلوه میکند.»
مصطفوی درباره سرعت تغییر طبقات اجتماعی در سالهای اخیر و تاثیر آن در انتخاب سوژه برای فیلمسازان گفت: « قرار بود درباره قشر کارگری متوسط فیلم بسازم که کلا این طبقه نابود شد و عملا دیگر امکان پرداخت به سوژه را از دست دادیم. یکی از دوستانم که قشر متوسط نسبتا خوب جامعه قلمداد می شد به دلیل شرایط بد جامعه جای آن کارگر قشر متوسط نزدیک به ضعیف را گرفت و این تغییرات به حدی سریع به وجود آمد که قدرت تحلیل و تحقیق عملا از بین میرود. متاسفانه اینجا عدالت اجتماعی وجود ندارد و به همین دلیل هم توزیع منابع بین مردم به درستی انجام نمیشود. چرا نرخ تورم در کشورهای توسعه یافته تغییر نمیکند. مردم در این شرایط محکوم هستند. قطعا نوشتن و ساختن فیلم در این شرایط راحت نیست.»
این کارگردان سینما در توضیح داستان فیلم «آستیگمات» گفت: « نمونه زندگی افراد مختلفی که عضوی از طبقه اجتماعی هستند کاملا در آستیگمات دیده میشود. البته در این فیلم هدف ما قشر کارگر نیست، بلکه درباره افرادی معمولی و کاملا متوسط صحبت میکنیم که سوءتدبیر و تصمیمات دیگران در زندگی آنها تاثیر میگذارد و آنها بابت این بی مسئولیتی دچار مشکلاتی میشوند.»
او درباره اکران گسترده فیلم های کمدی در طی سال 97 و تاثیر آن روی فیلمهای اجتماعی شبیه به «آستیگمات» گفت: « سوال اصلی من این است که چرا هیچگاه از گذشته عبرت نمیگیریم. یادم است بین سالهای 85 تا 88 بود که فیلم های کمدی شبیه به امروز و مدلی که میفروشند شکل گرفت. فیلمهای اجتماعی بین 150 تا 200 میلیون می فروختند و کمدیهای آن زمان هم بین 700 تا 800 میلیون فروش داشتند. آثاری که مجموعا در 15 روز کاری ساخته میشدند. آن مقطع همه اعتراض کردند و بعد از مدت کوتاهی ساخت چنین فیلمهایی قطع شد. نکته این است که ما در هر دهه با این مشکل روبرو هستیم و بعد همه چیز درست میشود. به هر حال مردم میتوانند فیلم کمدی ببینند و لذت ببرند.»
فیلمساز جوان سینما درباره مکانیزم معیوب توزیع و عرضه آثار اجتماعی در سینما گفت: «متاسفانه چرخه توزیع و عرضه در چند سال اخیر معیوب بوده است، و فیلمسازان اجتماعی با پروسه تولید و عرضه آن مشکل داشتهاند. شرایط امروز سینما مطلوب نیست اما این شرایط زود گذر است و تغییرات در راه است.»
کارگردان فیلم «انارها» درباره ارتباط مردم با اثر جدیدش «آستیگمات» گفت: «این فیلم کاملا اجتماعی است و هدف آن عموم مردم است. جزییات «آستیگمات» بیان از ارتباط آن با مخاطب عام دارد. داستان فیلم روایت زندگی قشر متوسط است و به هیچ وجه این اثر آمیزههایی از روشنفکری ندارد. فیلم به شدت قصه گو است و نیاز اصلی مخاطب عام که قصه گویی است را دارد. قرار من با خودم این بود که فیلمی بسازم که همه مردم بتوانند آن را ببینند.»
کارگردان این فیلم درباره پخش آن و عدم حضورش در جشنوارههای خارجی گفت: « محمد اطبایی پخش کننده بسیار مجربی است و در مطلبی احساس رضایت خود نسبت به آن را ابراز کرده بود و جزو فیلمهایی بود که آن را به شدت دوست داشت. اما دلیل اینکه این اثر نتوانست تا به این لحظه در جشنوارههای خارجی شرکت کند ، به اصطلاح سخت بودن فیلم و شرایط حاکم بر آن است. «آستیگمات» فیلمی بومی است و ضرب آهنگ دیالوگها بسیار تند است. البته ما تا آخرین لحظه منتظر جواب جشنواره «ونیز» بودیم. اما در انتها از ما عذرخواهی کردند و فیلم در آن جشنواره حضور پیدا نکرد. شرایط فیلمها متفاوت پیش میرود.»
مصطفوی درباره پروسه انتخاب بازیگران فیلم «آستیگمات» گفت: «قطعا در زمان نوشتن فیلمنامه و اتمام آن به شخصیتهای مختلفی فکر کردهام. مهتاب نصیرپور از آن شخصیتهایی بود که از ابتدا به او فکر میکردم. باران کوثری و محسن کیایی هم از اعضای اصلی فیلم بودند. همه عوامل از خانم نیکی کریمی، هادی حجازی فر نکات محسوسی در داخل فیلم دارند که قابل تقدیر است. برای دیده شدن عواملم تمام تلاشم را میکنم.»
کارگردان فیلم «استیگمات» گفت: « فیلمهای بد و کم ارزش در همه جای دنیا و جشنوارههای بین المللی دیده می شوند. اما جشنواره فجر دیگر نوبر است. می توانم به جرات بگویم که به اندازه انگشتان دو دست سال گذشته در جشنواره فجر فیلم بد حضور داشت. فردای اعلام فیلمها از سوی هیات انتخاب دوستان به ما گفتند که مصلحت بر این بود که «آستیگمات» در جشنواره حضور پیدا نکند. گفتند که فیلم ما را پروانه نمایش میدهند تا بتوانیم در اسرع وقت آن را اکران کنیم. این اسرع وقت یک سال و نیم طول کشید. تا چند روز قبل اکران هم نمی دانستم که فیلم ما اکران می شود یا خیر. »
مصطفوی در پایان گفت: «سیاستگذاری فرهنگی ما در کشور در مکانهای بی مربوط و توسط افراد بی سلیقه انجام میشود. اما موضوعی که بیش از همه جالب توجه است. موضعگیری مسئولانی است که ما متصور هستیم آنها محافظه کار یا به اصطلاح راستی هستند. به شخصه منتقد اصلی مواضع فرهنگی آقای قالیباف هستم . اما آن زمان هر فیلمسازی که فیلم اجتماعی می ساخت 10 بیلبورد اختصاصی در بحث تبلیغات دریافت میکرد. اما اصلاح طلبان چگونه به شورا رفتند چه کسی به آنها کمک کرد. شورای شهر تهران اصلاح طلب اما یک عدد بیلبورد یا پوستر را حمایت نمیکنند.»
دیدگاه تان را بنویسید