رشاد بالف مستندساز در گفتوگو با اعتمادآنلاین:
فیلم «رافائل» حقیقت زیر دریا را نشان میدهد/ نیاز بخش مهمی از جامعه ما مسائل محیط زیستی است
رشاد بالف کارگردان و مستندساز میگوید: از نظر من نیاز بخش مهمیاز جامعه ما مسائل محیط زیستی است که در آثار مستند میتواند به خوبی خودش را نشان داده است.
اعتمادآنلاین| تایتانیک ایرانی سال 1976 بود که وارد ایران شد. عروس دریایی، در بندر بوشهر پهلو گرفت و باهمه امکاناتی که داشت به تایتانیک ایرانی معروف شد. استخر مخصوص کودکان و بزرگسالان، 750 سوئیت بزرگ و کوچک که در آن حمامهایی با مرمرهای گرانبهای ایتالیایی نیز ساخته شده بودند، سالن سینما و تئاتر، رستوران، هتل و باشگاههای ورزشی بخش کوچکی از این کشتی عظیم بود که ایتالیا به دلیل بدهیهایش آن را به ایران داده بود. تایتانیک ایرانی اما سرنوشت خوبی نداشت. چند سال بعد و در جریان جنگ ایران و عراق مورد اصابت موشک قرار گرفت و از بین رفت. «رافائل» کشتی محبوب ایرانیها، در آبهای خلیج فارس غرق شد و هیچ کس کاری برای نجات آن انجام نداد. تا اینجای سرگذشت «رافائل» را خیلی ها می دانند اما از سرنوشت بعدی آن در عمق 40 متری آب خیلیها بیخبر هستند. اینکه کشتی عظیم الجثه ایتالیایی، زیر دریا تبدیل به زیستگاهی مصنوعی برای آبزیان شده است را کسی نمی داند. برای همین هم رشاد بالف که از مستندسازان بوشهری است این بخش از «رافائل» را موضوع مستند خود قرار داده و درباره آن فیلم ساخته است. «رافائل» در مستند بالف این بار از زاویه محیط زیستی مورد بررسی قرار می گیرد.
یک جستجوی ساده در مورد کشتی «رافائل» باعث میشود تا اطلاعات جذابی درباره این کشتی به دست بیاید. اما شما در خلاصه فیلمتان نوشتهاید که رافائل زیستگاهی مصنوعی برای آبزیان شدهاست. در واقع مستند شما کاملا یک مستند محیطزیستی است. فکر نمیکنید خود کشتی و تاریخچهای که داشته میتوانست به صورت مجزا سوژه یک مستند باشد؟
من هم قبول دارم که کشتی «رافائل» به تنهایی جذابیت خاص خودش را دارد. برای همین مستند دو بخش دارد. بخش اول در مورد تاریخچه کشتی است چرا که کشتی «رافائل» یکی از جذابیتهای منطقه جنوب است که شاید خیلیها هم از وجود آن بیخبر باشند. بخش دوم درباره تبدیل شدن این کشتی به زیستگاهی مصنوعی برای آبزیان است. پدر من یکی از افسرانی بود که در این کشتی کار میکرد برای همین ما از بچگی درمورد این کشتی زیاد شنیده بودیم. بعدها که دغدغه من، حوزه محیط زیست شد و چند پروژه مرتبط با زیر آب داشتم متوجه شدم که «رافائل» زیستگاهی مصنوعی برای ماهیها شدهاست. برای همین از سال 89 تصمیم گرفتیم که مستند «رافائل» را بسازیم و کمک کنیم که چنین زیستگاهی حفظ شود.
از 89 تا امسال که فیلم در جشنواره حقیقت بهاکران در آمد هشت سال گذشتهاست. دلیل اینکه ساخت این مستند اینقدر طولانی شد چه چیزی بود؟
یکی از مشکلات ما برای ساخت مستند «رافائل» کمبود تجهیزات بود. رافائل در عمق 40 متری دریا قرار داشت و فیلمبرداری از آن نیاز به تجهیزاتی داشت که ما آن را در اختیار نداشتیم.از طرف دیگر رافائل 8 مایل از ساحل دور بود و همین غواصی را سخت میکرد. همهاینها به پیچیدگی کار اضافه میکرد. البتهاگر مشکلات اقتصادی نبود خیلی زودتر میتوانستیم کار را شروع کنیم اما در نهایت چند سال زمان برد تا بتوانیم تجهیزات را از کانادا بیاوریم و کار را شروع کنیم.
با توجه به هزینههایی که برای اینکار کردهاید، چقدر امیدوارید که در اکران از این فیلم استقبال شود و بخشی از هزینههایش جبران شود؟
به نظر من هیچ مستندسازی در ایران با دلایل اقتصادی فیلم نمیسازد چون هیچ توجیهی ندارد. بدون شک پروژه بزرگی مثل «رافائل» هم سودی برای ما نخواهد داشت. البته کهاز اول هم ما به دنبال پول نبودیم چون اگر قصدمان پولسازی بود، این همه سال در این حوزه نمیماندیم. به نظر من تاثیر گذاری فیلمهای مستند محیط زیستی روی مخاطب، موضوع مهم تری است که برای آن تلاش میشود. «رودخانه لیان» هم یک مستند محیط زیستی بود که توسط برادرم رامتین بالف ساخته شد. «رودخانه لیان» هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت اما از نظر مالی امتیاز ویژهای برای گروه نداشت.
«رافائل» در این سالها چطور تبدیل به زیستگاهی برای آبزیان شدهاست؟
در کشورهای پیشرفته کشتیها بعد از بازنشستگی به عمق آب فرستاده میشوند تا تبدیل به زیستگاهی مصنوعی برای ماهیها باشند. حتی خیلی از کشورها اتوبوسهای اسقاطی را هم بعد از اینکه آن را تبدیل به یک بدنه فلزی کردند، داخل دریا میفرستند تا محل زندگی جانوران آبزی شوند. حتی بعضی ها با سازه های بتنی این کار را انجام میدهند. البته تاکید میکنم کهاین اتفاق در کشورهای پیشرفته رخ میدهد و همه کشورها به این موضوع اهمیت نمیدهند. در ایران و در مورد کشتی «رافائل» کاملا این موضوع تصادفی بودهاست. یعنی کشتی کهاز ایتالیا بهایران آورده شد در زمان جنگ مورد اصابت موشک قرار گرفت و بعد از مدتی غرق شد و بعد از آن تبدیل به زیستگاه ابزیان شد که حالا برای خود قصه ای مجزا داد.
شما تا چهاندازه قصه «رافائل» و مسئله زیستگاه مصنوعی آبزیان را به صورت داستانی جلو بردید؟
راوی مستند من «رافائل» است. واقعیت این است کهالزامی به داستان گونه بودن مستندم نداشتم و دوست داشتم برداشت تماشاچی از موضوع آزاد باشد. اهمیت این فیلم این است که زیستگاه مصنوعی را به مخاطب معرفی کند برای همین من تغییر و یا چیدمانی به موضوع ندادهام. «رافائل» خیلی فرمول خاصی ندارد و با همان تصاویر و حقیقتی که نشان میدهد با مخاطب ارتباط برقرار میکند.
جایی گفته شده که تکههای «رافائل» توسط عدهای در حال جدا شدن و فروخته شدن است. این موضوع تا چهاندازه جان آبزیان را به خطر میاندازد؟
اتفاقا یکی از مهم ترین موضوعاتی که ما به آن پرداختهایم همین بودهاست. عدهای سودجو به زیر آب میروند و تکههای «رافائل» را جدا میکنند تا با فروش آهن آن به پول خوبی برسند. مردم هم طوماری امضا کردند و خواستار کوتاه کردن دست سودجوها شدهاند. مردم بوشهر زندگی مسالمت آمیزی با «رافائل» دارند. آنها تنها کاری که میکنند این است که با قلاب ماهی گیری میکنند. کاری که هیچ ضرری برای آبزیان ندارد. اما صید ترال که چند وقت پیش هم سر و صدای زیادی ایجاد کرد به دلیل شخم زدن در آب خانه ماهیها را خراب میکند. حالا سازههای این شکلی در آب مانع از این میشوند که زیستگاه ماهیها دچار مشکل شود. مگر اینکه «رافائل» از آب بیرون بیاید که در این صورت زیستگاه آنها هم خراب شدهاست. به همین دلیل حتی جدا شدن تکه ای از این کشتی می تواند صدمه بزرگی به آبزیان وارد کند.
کشتی «رافائل» در حوزه کاری چهارگانهایی است؟ در واقع چه کسانی باید از آن نگهداری کنند تا زیستگاه ابزیان خراب نشود؟
اساسا متولی دربا و سواحل آن اداره بنادر هستند. در کنار آنها بخش دریایی محیط زیست و اداره شیلات هم بهاین موضوع مربوط میشوند. ما برای این فیلم به کمک آنها نیاز داشتیم که البته آنها از این موضوع دفاع خاصی نکردند. اما ما برای اینکه بتوانیم یک مستند خوب بسازیم با همهاین ارگانها ارتباط گرفتیم و نامه نگاریهایی را انجام دادیم.
به عنوان کارگردانی که دغدغه مستندهای محیط زیستی دارد، فیلمهای جشنواره حقیقت در این حوزه را چطور ارزیابی کردید؟
در این سالها تنوع ساخت مستندهای گوناگون محیط زیستی با موضوعات مختلف بسیار زیاد شده. هم آثار متفاوت شدهاند و هم کیفیت آنها بالا رفته. بعضی از فیلمها مشکلات محیط زیستی را نشان میدهند و بعضیهای دیگر به معرفی جاهایی میپردازند که کسی از آنها اطلاعی ندارد. این موضوع باعث شده تا استانهای مختلف و جاهای بکری ناشناختهای که دارد خیلی خوب به مخاطب معرفی شود. از نظر من نیاز بخش مهمیاز جامعه ما مسائل محیط زیستی است که در آثار مستند میتواند به خوبی خودش را نشان داده است.
دیدگاه تان را بنویسید