کد خبر: 260536
|
۱۳۹۷/۱۰/۲۳ ۱۳:۰۰:۰۰
| |

روایت دروغ هالیوود از اولین زن دریاسالار ایرانی

خسرو معتضد با بررسی و نقد سری دوم فیلم «300» با عنوان «ظهور یک امپراطوری» گفت که این فیلم می خواهد بگوید ملت ایران در گذشته نیز چیزی نبوده، تاریخ و فرهنگی نداشته و همه چیز یونان بوده است.

روایت دروغ هالیوود از اولین زن دریاسالار ایرانی
کد خبر: 260536
|
۱۳۹۷/۱۰/۲۳ ۱۳:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| خسرو معتضد تاریخ نگار و کارشناس برنامه «تاریخ و سینما» بیان کرد: ابتدای فیلم اینگونه آغاز می شود که در سینه داریوش تیری است که از آن خون می چکد؛ داریوش در سال 486 فوت کرده یعنی چهار الی پنج سال بعد از جنگ های مِدی (جنگ با مادها)، چطور پنج سال تیر در سینه‌اش مانده است؟ در کنار او خشایارشاه جوان ایستاده است. همان خشایارشاهی که در سری اول «300 » دیدیم. یعنی یک آفریقایی با سری تراشیده؛ کنار او نیز زن جوانی به نام آرتمیس ایستاده است.

او افزود: از اسباب افتخار مردم و تاریخ ایران در این فیلم آرتمیس است؛ یعنی یک زن دریانورد هالیکارناسی. هالیکارناس کجا بوده است؟ ما یک یونانِ آسیا داشتیم که شامل قسمت های غربی ترکیه بود و به آن ایونی می گفتند و یک یونان نیز همان جزایر یونان بود. بنابراین این زن از مردم هالیکارناس در ایونی بوده که زن بسیار شجاعی بوده است.

معتضد ادامه داد: داریوش در این اثر پیرمرد بدبختی است که به پسرش نصیحت می کند به یونان حمله نکند چون آنها خیلی خطرناک هستند. خنده دار است؛ اگر کتاب هرودت، ایران باستان مرحوم پیرنیا و یا قصص تاریخی را بخوانید متوجه می شوید که یونان در مقابل ایران چیزی نبوده است، تعدادی جزیره و یک شبه جزیره که جمعا 100 هزار کیلومتر مربع بوده در حالی که وسعت ایران 5 میلیون کیلومتر مربع بوده است. این دو اصلا با هم تشابهی نداشتند.

عکس1

این تاریخ نگار خاطرنشان کرد: آرتمیس در این فیلم یک دختر ریز جثه ای است که بعدها شنیدم یکی از هنرپیشه های یهودی هالیوود است، وقتی که داریوش به خشایار شاه نصیحت می کند که به یونان لشکر نکشد آرتمیس تیری را که در سینه داریوش بوده در می آورد و او بلافاصله می میرد. در کدام کتاب چنین چیزی گفته شده؟ آیا هرودت گفته یا در کتاب تواریخ آمده است که آن تیر پنج سال در سینه داریوش مانده بوده است؟ اکنون اگر کسی تیری وارد بدنش بشود عفونی می شود و می میرد، آن زمان با پزشکی سطح پایین چطور توانسته زنده بماند؟ من وقتی این فیلم ها را می بینیم حیرت می کنم و حالم بد می شود. چقدر باید شخصی وقیح باشد که اینگونه بگوید ملت ایران در گذشته نیز چیزی نبوده است، تاریخ و فرهنگی نداشته و همه چیز یونان بوده است.

مجری « تاریخ و سینما» گفت: در صحنه‌ای، زن یونانی لئونیداس وقایع گذشته را بیان می کند و می گوید که جنگ های داریوش به خاطر آزادی و استقلال بوده در حالی که برای راهزنی دریایی بوده است. یونانی ها جلوی کشتی هایی را که از دریای اژه طلا می آوردند می گرفتند و داریوش هم ناچار به لشکرکشی شد در غیر اینصورت نظری به یونان نداشت، حتی در دوران لشکرکشی تا دانوب می رود و با سیتا، مردم مجارستان و رومانی می جنگد، آنها نیز فرار می کنند و داریوش بر می گردد.

این نویسنده با اشاره به اینکه یونانی ها در دربار ایران بسیار زیاد بودند بیان کرد: آنها مانند خانواده ای از ایرانی ها بودند و اینطور نبود که همه با هم دشمن باشند اما زیر بار استبداد شرق نمی رفتند و این را مورخان بزرگ نیز گفته اند.

او ادامه داد: از طریق سیر فیلم متوجه می شویم که آرتمیس دختربچه ای بوده که وقتی یونانیان شهر هالیکارناس را می گیرند، خانواده اش را می کشند و لذا او قصد انتقام گیری دارد، یعنی کینه یونانی ها را در دل دارد. دختری است که چهره زشتی دارد، چشمانش خون آلود است و مورد مزاحمت و آزار یونانی ها قرا می گیرد. در فیلم بیان شده که او سال ها بردگی را تحمل می کند تا اینکه یک سیاه پوست به عنوان مامور سِری ایران او را استخدام می کند و مورد حمایت قرار می دهد. من نمی دانم چرا سیاه پوست ها در این فیلم بسیارند. کجا ما به این اندازه سیاه پوست داشتیم؟ ما به سیاه پوست ها بی احترامی نمی کنیم اما ایرانی ها اینگونه نبودند. به هر صورت آرتمیس به عنوان یک انسان خونخوار در می آید که مرتب سران یونانی را سر می برد و به داریوش تقدیم می کند.

معتضد با طرح این سوال که چرا در این فیلم به آرتمیس توهین می کنند گفت: برای اینکه در تاریخ، این زن به عنوان اولین زن دریا سالار ایرانی معروف شده است. چرا ایرانی؟ برای اینکه در آن زمان هالیکارناس جزو مستعمرات ایران بوده است و تمام تواریخ از این زن تعریف کرده اند کما اینکه ما یک ناو بزرگ ایرانی را نیز به نام او نام گذاری کردیم و آنها می خواستند این مورد را نیز از دست ما بگیرند لذا در این فیلم او را به یک فرد روانی و دراکولا تبدیل کردند.

وی عنوان کرد: یونانی ها علیه خشایار شاه متحد می شوند. شخصی در این فیلم دیده می شود که در واقع بسیار پست است و بعدها به عنوان خائن در یونان شناخته می شود، به ایران پناه می آورد و در ایران می میرد؛ حال در فیلم او را به یک قهرمان تبدیل کردند. یونانی ها می خواهند با ایرانی ها بجنگند و در عین حال از ایران می ترسند.

مجری وکارشناس «تاریخ وسینما» اضافه کرد: تعدادی کشتی ایرانی در تنگه ای پناهنده می شوند. افسری به نام بِنداری که نمی دانم این نام را از کجا آورده اند تصمیم می گیرد یونانی ها را نابود کند. نیروی دریایی یونان برای جنگ آماده می شود و پارو زنان کشتی ها را جلو می برند، جالب است که پاروزنانی که کشتی های ایران را جلو می برند شلاق می خورند. طوفانی آغاز می شود. کشتی های ایرانی در قسمت جلو بسیار قوی و در رأس ضعیفند. ناوگان ایرانی به صخره ها می خورند و در هم می شکنند و یونانی ها همه ایرانی های داخل ناوگان ها را قتل عام می کنند، این فیلم پر از خون است.

معتضد ادامه داد: جنگ شروع می شود و ملکه رسما تیراندازی می کند، یعنی یک تیرانداز در ارتش ایران نبوده که این زن تیر می اندازد. فرماندهان یونانی را می کشد، نیروی دریایی ایرانی قیر به روی آب می ریزد و این زن با پرتاب یک تیر که با آتش مشتعل شده کشتی های یونانی را به آتش می کشد. غواصان ایرانی نیز از اعماق دریا به ناوگان یونان حمله می کنند. جالب است که ماهی های آدم خوار نیز به میدان می آیند. در دریای اژه ماهی آدم خوار نداشتیم.

این مورخ بیان کرد: اسپارتی ها جنگ نمی کنند و می خواهند با ایران صلح کنند زمانی که می خواهند بروند و تسلیم شوند همسر لئونیداس به کمک آنها می آید و در حالی که نا امیدند ناگهان کشتی های یونانی حمله می کنند و از کُشته های ایرانی پُشته ها می سازند و ایرانی های بسیاری را می کشند و فیلم تقریبا نیمه تمام به پایان می رسد.

او در پایان خاطرنشان کرد: یک شخص دانمارکی در زمان کریم خان زند به ایران آمده و نوشته است که نوشته های یونانی ها درباره جنگ های ایران و یونان به شعر، افسانه و داستان گویی شبیه تر است تا تاریخ نویسی؛ سارندگان این فیلم نیز این شعر، داستان و افسانه را غلیظ کردند و مدام در این فیلم رنگ پاشیده اند

منبع: خبرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها