کد خبر: 268473
|
۱۳۹۷/۱۱/۱۷ ۱۵:۳۹:۰۰
| |

کارگردان سریال «لحظه گرگ و میش»:

«مهاجر»، «افق» و «لیلی با من است» برگی از تاریخ هستند/ کار ما در «لحظه گرگ و میش» خیلی خطرناک است

همایون اسعدیان کارگردان سریال «لحظه گرگ و میش» عنوان کرد: «لحظه گرگ و میش» تاریخ ماست و باید به آن پرداخته شود، ما زمانی لازم داشتیم «مهاجر»، «افق» و بعد «لیلی با من است» و … را بسازیم، حالا به حاشیه‌های جنگ نگاه می‌کنیم. اینها برگی از تاریخ ماست و تنها یک حس نوستالژیک نیست و باید به آن پرداخته شود.

«مهاجر»، «افق» و «لیلی با من است» برگی از تاریخ هستند/ کار ما در «لحظه گرگ و میش» خیلی خطرناک است
کد خبر: 268473
|
۱۳۹۷/۱۱/۱۷ ۱۵:۳۹:۰۰

اعتمادآنلاین| همایون اسعدیان، کارگردان سریال «لحظه گرگ و میش» با بیان اینکه در این سریال خیلی به دنبال قصه نبوده است، گفت: من دستیار کارگردان بودم و خانم گودرزی دختر خانم جوانی بودند در سریال «آپارتمان» که من برای نخستین بار آنجا در خدمت ایشان بودیم، ولی دیگر این سعادت را نداشتم تا سریال «لحظه گرگ و میش». این سریال نیز طرحی که بود برایم جذاب شد. آن چیزی که برایم جذاب بود، دیدن یک خانواده طی دو سه دهه که با غم‌ها و شادی‌ها، افت و خیزها و شکاف‌هایی که برایش ایجاد می‌شود که حس و حال خوبی برایم داشت. خیلی دنبال قصه نبودم، بیشتر به دنبال روابط آدم‌ها و دیدن جزئیات زندگی بودم. سال‌هاست که دیگر قصه به معنایاکتش برایم جذاب نیست، بلکه به مفهوم نزدیک شدن به انسان‌ها برایم جذاب است.

وی با بیان اینکه نمی‌دانسته با مخاطب چه ارتباطی برقرار می‌کند، گفت: کار ما کار خیلی خطرناکی است. هیچگاه نمی‌توانستیم محاسبه کنیم که تیر ما کجا فرود می‌آید. گاهی خیلی زود پایین می‌افتد، گاهی هم خوب پیش می‌رود. اگر مهندسی بود محاسبه می‌کردیم و عین همان را می‌ساختیم. اما واقعیتش این است که وقتی با عنصر انسانی و لحظات عاطفی سروکار دارید، لزوماً همیشه درنمی آید.

اسعدیان درباره تیم بازیگران سریال افزود: در کنار بازیگران حرفه‌ای که به ما کمک کردند، تیم جوانی که در بخش بازیگری داشتیم خدا را شکر خوب است. چون کار سختی است که ترکیب بازیگران جوانی را جلوی مخاطب بیاورید که با آنها آشنایی ندارد.

وی درباره علت پرداخت بسیاری از فیلمسازان به دهه شصت، گفت: این تنها مربوط به ما نیست. در تمام دنیا این اتفاق می‌افتد. در خود مقطع زمانی دهه شصت جنگ است و فشار بسیاری بر مردم است. نگاه، نگاه مقاومت، پایداری و مبارزه است. اما وقتی دیگر از آن دور می‌شوید شروع می‌کنید زوایای مختلف را ببینید. دیگر بخش تبلیغاتی نیست، بخش این است که خانواده‌ها در چه شرایطی زندگی می‌کردند و چه بر آنها می گذشته است. ما زمانی لازم داشتیم «مهاجر»، «افق»، بعد «لیلی با من است» و… ساخته شود، بعد به حاشیه‌های جنگ نگاه می‌کنیم. در سریال ما خانواده‌های جنگ را می‌بینیم. اینها تاریخ ماست و تنها یک حس نوستالژیک نیست و باید بدان پرداخته شود. اگرچه سخت هم است و در ایران نیز بسیار سخت‌تر است؛ بدلایل زیاد. یک دلیلش پروداکشنقضیه است و دلیل دیگر، حساسیت‌های روایت است که ما در ایران نیز بسیار به آن برمی خوریم.

وی افزود: من اگر در فیلم سینمایی یک مسئله‌ای را مطرح می‌کنم، دقیقه 90 مخاطب جوابش را می‌گیرد. اما در سریال صبوری و تحمل بیشتری می‌خواهد، لازمه اش 50 قسمت انتظار است تا شکل بگیرد. این صبوری و تحمل نه در مدیرانمان وجود ندارد، نه آنچنان در مردم. ما ایرانی‌ها عموماً کمی کم صبریم. اینکه آدم‌ها را وقتی طی 3 دهه می‌خواهید ببینید، تغییرات بسیاری می‌کنند. منفی مثبت می‌شود، مثبت منفی می‌شود. شخصیتی مثل «یوسف» ابتدا از سربازی گریزان بود، اما به مرور و بالاجبار وقتی وارد سربازی می‌شود، دچار تحول می‌شود.

اسعدیان درباره فشارهای اقتصادی که در سال‌های جنگ بر مردم می‌گذشت، گفت: این فشاری که می‌گوئیم به شدت وجود داشت. ما هم در سریالمان سعی کردیم به طور ظریف به آن بپردازیم. نفت کم بود، افراد در زمستان در یک اتاق جمع می‌شدند. کوپن بود. ولی تحمل می‌کردند، صبور بودند. چون به شرایطی باور داشتند و آن شرایط به آنها می‌گفت باید این چنین زندگی کنید. اگر امروز مردم ممکن است از شرایط اقتصادی عاصی باشند، شاید به این دلیل است که نتوانستیم آن باور را همچنان حفظ بکنیم.

منبع: ایسنا

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها