داستان طلبهای که پشت دوربین میرود
ساسان فلاحفر روحانی فیلمسازی است که تاکنون در ساخت 25 اثر مستند نقش داشته است.
اعتمادآنلاین| «حضرت آقا بارها فرمودند که فرزندان افغانها حق تحصیل داشته باشند، بیمه داشته باشند، شما با جزئیات فرمایشات حضرت آقا را رصد کنید. عمده مشکل مسئولان این است که اصلاً حرف رهبری را گوش نمیکنند.» این چند سطر بخشی از دفاعیات یک طلبه از حقوق مهاجران افغانستانی در کشور است.
در مورد ساسان فلاحفر حرف میزنیم، روحانی فیلمسازی که تاکنون در ساخت 25 اثر مستند نقش داشتهاست. شرح داستانهایش همگی روایتی است از جبهه مقاومت، قهرمان داستانها هم شهدای لشکری فاطمیون هستند، لشکری که گروه اصلی آن را شیعیان افغانستانی تشکیل دادهاند، «ردی از یک مرد»، «سردار پالمیرا» و «تیم تخریب»، «فقط زیبایی»، «پایان مأموریت» و «نقاشی یک رؤیا» از جمله آثار این طلبه جوان است، طلبهای که با عبا و عمامه پشت دوربین میرود و از مهاجران افغانستانی، جنگ و لشکر فاطمیون حرف میزند.
در ادامه شرح کوتاهی از گفتوگوی ساسان فلاحفر فیلمساز روحانی میخوانید:
طلبگی کجا و فیلمسازی کجا؟ اصلاً چه شد که باوجود مشغلههای فراوان طلبگی، هنر را دنبال کردی؟
تقریباً هر دو را با هم شروع کردم، در همان سال اول طلبگی از دوستی برنامه تدوین را یاد گرفتم. یادم هست مکرر تمرین و تکرار میکردم و هر روز پس از درس، برای آموزش از تهران میرفتم کرج. آدم درس نخونی هم نیستم، ولی این فضا برایم مهم بود.
مضمون بیشتر آثار شما دربرگیرنده جبهه مقاومت است، توجه بسیاری هم به لشکر فاطمیون داری، این انتخاب دلیل خاصی دارد؟
بله. عموم آثار من مربوط به جبهه مقاومت است، آن هم گروه فاطمیون. مستند میسازم در مورد جبهه مقاومت و لشکر فاطمیون بخشی از رزمندگان افغانستانی که در جبهه مقاومت فعالیت میکنند و میجنگند. من وظیفه خودم میدانم که فیلم بسازم و این گروه را به مردم معرفی کنم. دوست ندارم از این حرفم تعبیر غلطی شود و قصدم تضعیف منبر نیست، اما دسترسی به مخاطب در وادی هنر آسانتر است. چنین مضمونی را هم در بیانات رهبر انقلاب خواندم که هر چه در قالب هنر بگنجد، ماندگار میشود. این شعار و اغراق نیست، من رابطه بسیار عاشقانهایبا شهدای لشکر فاطمیون دارم. شهید مهدی صابری از شهدای افغانستان که در بهشت معصومه قم، قطعه مدافعان حرم خاک شده؛ من با این شهید زندگی میکنم، شهیدی که در «تلقرین» در نزدیکی بلندیهای جولان که فاصله کمی با نیروهای اسرائیلی داشت، به شهادت رسید.
عرصه فیلمسازی و وادی طلبگی شباهتهایی با هم دارند، مثلاً هر دو رسانهای برای انتقال مفاهیم هستند؛ روحانی با موعظه، فیلمساز با اثر، موافقی؟
تا حالا به شباهت طلبگی و فیلمسازی فکر نکردم اما این را میتوانم بگویم که من هدف مشخص و مشترکی در هر دو زمینه دارم. شهید آوینی حرف قشنگی میزند: «قصد ما فیلم خوب ساختن، هنرمند شدن، افاضه فیوضات هنرمندانهکردن، عشوهفروختن، بازاریابی، جاهطلبی، شهرتپرستی و… نیست. در یک جمله، ما از حریم دین دفاع میکنیم و فیلمسازی وسیله کار ما است. قصد من همین است، من طلبه باید دین را بفهمم و به قول آقامرتضی از حریم دین دفاع کنم، هنر هم بهترین وسیله برای این دفاع است. الحمدلله من امروز این فرصت را برای فعالیت دارم و اگر بهره نبرم، اگر فعال نباشم، فردا روز در برابر حضرت حق مواخذه میشوم.
اگر مجبور به انتخاب باشی، طلبگی را انتخاب میکنی یا فیلمسازی؟
این سوال مشابه این است که بپرسی مامان را بیشتر دوست داری یا بابا؟
درآمد یک روحانی بیشتر است یا یک کارگردان؟
قاعدتاً یک کارگردان، البته نه از جنس مستندسازش.
«فیلم کارگردان» یا «موعظه روحانی»؛ به نظرت در جامعه ما کدام یک کاربرد بیشتری دارد؟
حکم کلی نمیتوان داد. به نظرم برای انتقال هر مفهومی باید از یک رسانه بهره گرفت. برای من و مفهومی که میخواهم ارائه بدهم، به نظرم فیلمسازی انتخاب بهتری است و من را سادهتر و سریعتر به نتیجه میرساند.
تا حالا شده در محافل دینی به دلیل فعالیتتان در حوزههای دیگر مورد انتقاد قرار بگیری؟
بله. در سالهای ابتدایی انتقاداتی مطرح بود اما با گذشت زمان بازخورد مثبت شد.
این روزها با اصطلاح «آخوند سلبریتی» در فضای مجازی مواجه هستید. فعالیت روحانیون جوان را که با استقبال هم روبهرو شده، میپسندید؟
بله. این یک قاعده کلی است که آدمها دوست دارند، دیده شوند. طلبهها هم خارج از این قاعده نیستند، من عملکرد برخی دوستان را میپسندم، برخی را هم صحیح نمیدانم. به طور مثال با بخشی از فعالیتهای آقای صدرالساداتیموافقم؛ اینکه با وجود سختیهای بسیار علم حقطلبی را بلند میکند، امر مثبتی است. یا مثلاً حضور طلبهای همچون آقای محمدعلی آهنگران میان مردم در تماشای تئاتر یک حرکت مثبت است. اگر چه انتقاداتی هم نسبت به هر دو شخصیت مطرح میشود.
جذابترین هدیه که دریافت کردی؟
گوشی موبایل.
رمان مورد علاقهات که بیش از یک بار خواندی؟
کتاب اِرمیا رضا امیرخانی.
از آوازخوانهای سنتی کدام را بیشتر دوست داری؟
بیشتر موسیقی بیکلام گوش میدهم، اما اگر بخواهم از خوانندهای نام ببرم، باید به زندوکیلی اشاره کنم.
پاپ...
محسن چاوشی. بهرهگیری چاوشی از شعرهای شاعران بزرگ در ترانههایش را دوست دارم.
بهترین فیلم ایرانی که دیدی؟
آژانس شیشهای و خداحافظ رفیق.
سریالهای خارجی را هم دنبال میکنی؟
لازمه کار ما زیاد دیدن است، بریکینگ بد و وستورلد را دنبال کردهام.
اسم ساسان در میان طلاب نام متفاوتی است...
بله. قبول دارم خانواده مد نظرشان ساسان بود، البته دوستان رضا هم صدایم میکنند.
منبع: شهروند
دیدگاه تان را بنویسید