کد خبر: 278368
|
۱۳۹۸/۰۱/۱۶ ۱۷:۵۰:۰۰
| |

محمود دولت‌آبادی در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین:

آینده را خیرخواهانه می‌بینم/ دوره فترت ادبی فرا رسیده است/ چیزی در مورد محمود دولت‌آبادی ندارم که بگویم/ من نویسنده مردم هستم/ نمی‌خواهم با کسی مقایسه شوم

محمود دولت آبادی گفت: «من چیزی در مورد محمود دولت‌آبادی ندارم که بگویم. من نویسنده مردم هستم و مردم به‌عنوان نویسنده خودشان من را دوست دارند. من فقط محمود هستم. البته آثار نویسندگان بزرگ دنیا را خوانده‌ام و نمی‌خواهم با کسی مقایسه شوم. همیشه هنرجو بوده و هستم. نمی‌توانم در مورد آثارم چیزی را نقل کنم که بدترین نقال ادبیات خود نویسنده است.»

آینده را خیرخواهانه می‌بینم/ دوره فترت ادبی فرا رسیده است/ چیزی در مورد محمود دولت‌آبادی ندارم که بگویم/ من نویسنده مردم هستم/ نمی‌خواهم با کسی مقایسه شوم
کد خبر: 278368
|
۱۳۹۸/۰۱/۱۶ ۱۷:۵۰:۰۰

اعتمادآنلاین| علی پاکزاد- یکسال پیش در چنین روزهایی بود که محمود دولت‌آبادی کام مردم را شیرین کرد و به سبک خود نوروز را به آنان شادباش گفت: «فرخنده و متبرک باد جشن دیرینه‌سالِ زمین، نوروزِ بهار بر همه‌ی هم‌میهنان ایرانیان و همه‌ی مردمان. دور باد نفرین نحسی‌ها، جنگ و جنایت و قحطی و دروغ و دربه‌دری. کور باد چشم تنگ ناکسانی که خاک را به خون خلایق آغشته می‌دارند. نزدیک و به دست باد زیستنِ با آفرین؛ رویش و صلح و مدارا با همگان در دستانِ بخشنده‌ی خاک.» حالا اما او گفته‌هایی دارد که جوهره ادبیات است. دولت‌آبادی از آینده و مردم حرف می‌زند.

محمود دولت آبادی درباره مردم و ارتباط آن با نویسندگی به اعتمادآنلاین گفت: «من چیزی در مورد محمود دولت‌آبادی ندارم که بگویم. من نویسنده مردم هستم و مردم به‌عنوان نویسنده خودشان من را دوست دارند. من فقط محمود هستم. البته آثار نویسندگان بزرگ دنیا را خوانده‌ام و نمی‌خواهم با کسی مقایسه شوم. همیشه هنرجو بوده و هستم. نمی‌توانم در مورد آثارم چیزی را نقل کنم که بدترین نقال ادبیات خود نویسنده است.»

دولت‌آبادی درباره تاثیر ادبیات در زندگی مردم گفت: «وقتی یک چیزی را مکتوب کنی و بخواهی آن را نقل کنی چیز دیگری می شود. اینکه فقیر بوده یا نبوده‌ام، اینکه رنج بسیار کشیده یا نکشیده‌ام، به پشیزی نمی‌ارزد مگر آنکه توانسته باشم یا بتوانم به مدد و بهره‌گیری درست آن، ادبیات ناب اجتماعی بیافرینم. آنچه در میان ملّت ما کم است، عشق به ارزش‌های ملّی است که از گرایش‌های ناگزیر قومی و منطقه‌ای ناشی می‌شود. پذیرفتن حالت انفعالی صِرف برای یک ملّت مثل زهر او را مسموم می‌کند.»


نویسنده «جای خالی سلوچ» درباره وظیفه ادبیات و نویسنده نسبت به جامعه گفت: «نویسنده باید بنشیند و بنویسد و چاره دیگری ندارد. این روزها جامعه ادبی متوقف نمی‌شود و فعال است، اما دارای یک دوره فترت است که کسی به آن توجه نکرده است. خوشیختانه برای گفتن، جامعه ما زایاست. جوانان ما با استعدادند و مردم ما فرزندان خود را متولد می‌کنند، پرورش می‌دهند، بزرگ می‌کنند، بالغ می‌کنند و ارائه می‌دهند و من نگران نیستم در این زمانه چیزی پدید نیاید. پدید آمده و ما شاهد آن هستیم. در کشور ما نویسندگی- به تجربه‌ای که من دارم- یک امر استثنایی است و آن این است که فقط آدم‌هایی می‌توانند این بار را به دوش بکشند که اصل هیچ چیزی نخواستن را شناخته و پذیرفته باشند، چون شما هیچ انتظاری نمی‌توانی داشته باشی و نباید داشته باشی. یعنی در واقع ایثار محض است.»


محمود دولت‌آبادی در پایان گفت: «هر چند آینده را خیلی خیرخواهانه می‌بینم، آینده این نسل و کشور. کشور ما متعلق به همه ایرانیان است. امیدوارم همه ایرانیان در ایران جای خود را داشته باشند و خرد و تعقل به داد تمام ما بیاید و به مدد کسانی که ما را مدیریت می‌کنند. در این عرصه پرتلاطم جهانی و منطقه، ما اکنون به یک دقت نظر و خردمندی بیشتری احتیاج داریم.»

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها