تحلیل عملکرد صداوسیما در گفتوگوی «اعتمادآنلاین» با علیاکبر قاضیزاده:
محمد هاشمیرفسنجانی میگفت مردم نباید حتی دقیقهای تلویزیون را خاموش کنند اما الان چه؟/ مهمترین دلیل افت تلویزیون مربوط به شورای سیاستگذاری آن است/ تلویزیون از جیب مردم علیه آنها استفاده میکند/ تعداد مخاطبان تلویزیون به کمترین میزان خود رسیده است
علیاکبر قاضیزاده گفت: متاسفانه شخص رئیس سازمان صداوسیما و کارمندان آن تا ردههای پایین هیچکدام مسئول و پاسخگو نیستند. شورای سیاستگذاری سازمان صداوسیما یک شورای فرمالیته و بیحسابوکتاب است، زیرا اتفاق خاصی که به نفع مردم و سازمان باشد آنجا رخ نمیدهد. اتفاقاً یکی از معضلات اساسی سازمان صداوسیما شورای سیاستگذاری آن است.
اعتمادآنلاین| سال گذشته، قبل از دهه فجر، بود که خبرگزاری صداوسیما گزارش داد بخشی از یک آمارگیری در سال 1396 نشان میدهد 91.4 درصد مردم ایران برنامههای سیمای جمهوری اسلامی را میبینند. در گزارش مرکز آمار ایران آمده است: از این حدود، 99 و نیم درصد در روزهای غیرتعطیل مخاطب سیما بودند و 94 درصد نیز در روزهای تعطیل به تماشای برنامههای سیما نشستند. بر اساس جمعبندی مرکز آمار ایران سرانه تماشای برنامههای سیما در سال 96، چهار ساعت و 52 دقیقه در روز بوده است.
آمار صداوسیما درباره مخاطبان
بعدتر رئیس سازمان صداوسیما گفته بود: «بودجه کل شبکههای صداوسیما به اندازه یک کانال خارجی است.» آقای علی عسگری حرفهای دیگری هم زده بود؛ از جمله اینکه: «میگویند صداوسیما افت کرده است. در حال حاضر اما صداوسیما بالای 80 درصد از مخاطبان و فضای مجازی 20 درصد مخاطبان را به خود جذب کرده است.» رئیس رسانه رسمی همچنین گفته بود: «بیبیسی یک میلیارد و 400 هزار پوند بودجه دارد.»
تاثیر «گاندو» بر تعداد مخاطبان
این موضوع با نمایش سریال «گاندو» و ادعای صداوسیما، مبنی بر اینکه روی موج مخاطب و تقاضای مردمی سوار است، ادامه یافت و صداوسیما خودش را مقبول عامه نشان داد. طبق نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما، مجموعه تلویزیونی گاندو حدود 44 درصد بیننده داشته است. در حالی که طی سال گذشته و طبق نظرسنجی همین مرکز، مخاطبان پیگیر برنامه خندوانه 64.1 درصد، مسابقه برنده باش 48 درصد و برنامههای «حالا خورشید» و «کودک شو» هر کدام 42 درصد بودند. در این شرایط، واقعاً میتوان گفت سریالی که میزان بیننده آن 2 درصد بیش از «کودک شو» بوده است، توانسته مردم را با تلویزیون آشتی دهد؟
موج جدید کاهش مخاطبان با حذف عادل و مهاجرت مزدک میرزایی
موضوع مخاطب داشتن یا نداشتن صداوسیما این روزها با حذف عادل فردوسیپور و رفتن مزدک میرزایی موج جدیدی آفریده است. آیا تلویزیون همان اندک بینندهای را که داشته با رفتن چهرههای محبوبش میتواند جمعوجور کند و راضی نگه دارد؟
نگاه علیاکبر قاضیزاده به تلویزیون
درباره مخاطبان تلویزیون با علیاکبر قاضیزاده به گفتوگو نشستیم که در ادامه خواهید خواند:
این کارشناس روزنامهنگاری و علوم ارتباطات درباره عملکرد صداوسیما به اعتمادآنلاین گفت: «همه میدانند که نظر و دیدگاه من نسبت به سازمان صداوسیما چیست. البته دوستانی که در داخل سازمان فعالیت میکنند میگویند علیاکبر قاضیزاده در گذشته قصد داشته به ریاست سازمان برسد و چون این اتفاق عملی نشده، امروز از تلویزیون انتقاد میکند. در ربع قرن اخیر بارها این موضوع را اعلام کردهام که صداوسیما باید حسابوکتابش را با مردم صاف کند. صداوسیما فقط پاسخگوی یک عده خاص است.»
این روزنامهنگار پیشکسوت درباره عملکرد مدیران و کارمندان سازمان صداوسیما گفت: «متاسفانه شخص رئیس سازمان صداوسیما و کارمندان آن تا ردههای پایین هیچ کدام مسئول و پاسخگو نیستند. شورای سیاستگذاری سازمان صداوسیما یک شورای فرمالیته و بیحسابوکتاب است، زیرا اتفاق خاصی که به نفع مردم و سازمان باشد آنجا رخ نمیدهد. اتفاقاً یکی از معضلات اساسی سازمان صداوسیما شورای سیاستگذاری آن است.»
نگاه محمد هاشمیرفسنجانی به سازمان صداوسیما
قاضیزاده درباره تجربه مصاحبه با محمد هاشمیرفسنجانی و نکاتی که در آنجا مطرح شده بود گفت: «آقای هاشمی معتقد بود سازمان صداوسیما باید کاری کند که مردم تلویزیون را خاموش نکنند. منظور آقای هاشمی این بود که باید به مردم توجه شود و حرفهایی را که آنها نمیتوانند بزنند و امکان بازگو کردنشان را ندارند برای آنها از تلویزیون و رادیو مطرح کنیم. اما این اتفاق امروز رخ نمیدهد و به جرات میتوانم بگویم تعداد مخاطبان تلویزیون به کمترین میزان خود رسیده است. هزینه این سازمان عمومی و ملی از جیب مردم داده میشود، اما چرا برخلاف مردم رفتار میکند؟ این سوال بسیاری از ماست.»
استاد علوم ارتباطات درباره تولید محتوا و چگونگی آن در پایان گفت: «چرا تمام محصولات فرهنگی ما از کشورهایی مثل کره یا کشورهای نهچندان مطرح میآید؟ اگر هم فیلمهای تولید غرب به اینجا برسند به سبب دوبله و سانسور، موضوع و داستان فیلم به حدی تغییر میکند که با اصل آن قابل مقایسه نیست و این کاملاً یک عمل مضحک است. این همه نیروی انسانی در سازمان صداوسیما تربیت شدند، نمونهاش عادل فردوسیپور و بسیاری دیگر، اکنون کجا هستند و چه میکنند؟ این نه تنها سوال من بلکه سوال تمام مردم است.»
آمارهای سازمان صداوسیما و چند سوال
شاید یکی از دلایلی که آمارهای معاون سیما به چالش کشیده میشود، عدم انتشار مستندات و جزئیات و روش جمعآوری و تنظیم آمارهای مرکز افکارسنجی صداوسیما برای افکار عمومی است. همین روش برخورد با آمار باعث میشود این شائبه برای برخی پدید آید که پرسشهای طرحشده، به گونهای جهتدار از طیفی از مخاطبان پرسیده میشود که نتیجه آماری مورد انتظار مسئولان صداوسیما حاصل آید و این شک و گمان بدون انتشار جزئیات روش، جامعه هدف، شمار شرکتکنندگان، پرسش مطرحشده و دیگر جزئیات هر نظرسنجی صداوسیما رفع نمیشود.
واقعیت این است که طیف وسیعی از مردم به صورت گزینشی به تماشای برنامههای شبکههای داخلی یا خارجی میپردازند و هم شبکههای داخلی و هم شبکههای خارجی را از طریق دیش ماهواره دریافت و تماشا میکنند. در واقع با پخش یک سریال جذاب یا برنامه پرمخاطب، نظیر نود، گروهی از مردم تلویزیون را در آن ساعت تماشا میکنند و در دیگر ساعتها ممکن است مشتری برنامههای مشخص یا بخشهای خبری خاصی از شبکههای خارجی باشند؛ بنابراین، آمارهای کلی نمیتواند بیانگر واقعیت درباره طیف مخاطبان یک رسانه در این دوران باشد.
تلویزیون باید به ذائقه عمومی تن بدهد و مصلحتاندیشی گروهی خود را در اتاقهای فکر برای عموم مردم کنار بگذارد و طبق رای و نظر مخاطبان به فعالیت بپردازد. در غیر این صورت، با حذف چهرههای محبوب و پخش برنامههای تقلیدی، نخواهد توانست حتی با ارائه آمارهای بیسند و مدرک، پرونده خود را دارای امتیاز مثبتی قلمداد کند!
دیدگاه تان را بنویسید