کد خبر: 325938
|
۱۳۹۸/۰۵/۰۸ ۱۲:۱۱:۵۲
| |

صحبت‌های سیروس الوند، داریوش مهرجویی، پوری بنایی و ... در جشن تولد ۷۸ سالگی مسعود کیمیایی

فردین و بهروز وثوقی قبل از مهرجویی و کیمیایی به صحنه آمدند

سیروس الوند در مراسم جشن تولد 78 سالگی مسعود کیمیایی تاکید کرد که پیش از ظهور مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی، فیلم‌ها در سینمای ایران با نام فردین،بیک و بهروز شناخته می‌شدند.

فردین و بهروز وثوقی قبل از مهرجویی و کیمیایی به صحنه آمدند
کد خبر: 325938
|
۱۳۹۸/۰۵/۰۸ ۱۲:۱۱:۵۲

اعتمادآنلاین|

عکس1

با کیمیایی و مهرجویی نام کارگردان روی فیلم آمد

سیروس الوند، دیگر مهمان این مراسم بود که درباره کیمیایی بیان کرد: «صحبت در مورد مسعود کیمیایی هم سهل است و هم سخت است. سهل و آسان است برای اینکه هیچ کس به اندازه ایشان صفحات روزنامه‌ها را پرنکرده است، آنقدر راجع به کیمیایی نوشته‌اند که آدم راحت می‌تواند درباره آن نوشته‌ها صحبت کند، سخت است برای اینکه آنقدر در مورد او نوشته‌اند که چیزی باقی نمانده است تا ما بگوییم. حال من یک نکته‌ای را می‌گویم؛ پیش از مسعود و داریوش بزرگوار می‌گفتند فیلم فردین، فیلم بیک، فیلم بهروز و .... مسعود «قیصر» را که ساخت، اسم کارگردان روی فیلم آمد و شد فیلم کیمیایی، فیلم مهرجویی.»

او همچنین تاکید کرد: «او خانوادگی با خواهر نازنین و عزیزش که اهل مطالعه بود، از کودکی به اتفاقات و جریان‌های سیاسی اجتماعی توجه داشت، بچه کوچه و خیابان بود با هم دیگر بزرگ شدیم و بعد به سینما رسید و در سن 24 سالگی به سطح روشنفکری اول تهران رسید. مسعود 25 سالش بود و کنار احمد شاملو قرار گرفت و این شوخی نیست، آن هم در دهه 40 که دوره شکوفایی ادبیات و خاموشی سینما بود.»

پولاد کیمیایی هم در جشن تولد 78 سالگی پدرش، با ابراز علاقه به او، گفت: «عاشق پدرم هستم، دست‌شان را می‌بوسم، همیشه از ایشان یاد گرفتم و چه خوب است که قدر خانواده و این بزرگان را زودتر بدانیم. در این روزگار که ای‌نقدر فاصله افتاده است، اینقدر بی‌مهری می‌بینیم، اینجور بهانه‌هاست که باعث می‌شود دور هم جمع شویم و همدیگر را ببینیم و یک شب خوبی داشته باشیم، خیلی زیباست. از تمام کسانی که جمع شده‌اند و این همه راه آمده‌اند و از پدرم که تاریخ نشان داده است که هر چه دارم از اوست، خیلی تشکر می‌کنم. خیلی خوشحالم که یک‌سال دیگر کنار هم هستیم و ان شاالله که بتوانیم سالیان سال کنار یکدیگر جمع بشویم.»

آرزو دارم باز هم با کیمیایی کار کنم

محمدرضا فروتن، بازیگری که سابقه همکاری با کیمیایی را دارد، با ابراز خشنودی از حضورش در این مراسم، گفت: «خوشحالم که در این شب بسیار زیبا و خاطره‌انگیز کنار شما هستم و از مردی صحبت می‌کنم که همیشه برای همه خاطره ساخته و خاطره‌ساز بوده است. دور از هر تقدیری دلم می‌خواهد فقط حرف دلم را بزنم اگر بگویم که آقای کیمیایی بهترین آرتیست است، فوق‌العاده است و تمام این موارد فکر می‌کنم که حرف دلم را کامل بیان نکرده‌ام، چون فکر می کنم اگر ایشان بهترین هم باشند با تجربه‌هایی که داشتم نفر دوم با ایشان حداقل 186 پله فاصله دارد. دوم اینکه همیشه در وجودم احساس می‌کنم این انسان احساسش، افکارش و رفتارش برای من از سینما خیلی سینماتر بوده است. وقتی از دور می‌آمد واقعا احساس می‌کردم یک کارگردان سینما راه می‌رود و می‌آید یعنی همانطور که ایشان راه می‌رفتند قربان تیپشان می‌رفتم. باعث افتخارم بوده است که در خدمت ایشان شش تا فیلم کار کرده‌ام، هیچ آرزویی در این سن برای کار کردن با هیچ کارگردانی چه داخلی، چه خارجی را ندارم، البته قبلا داشتم اما الان خیر. اما آرزو دارم کاش یکبار دیگر باز بتوانم خدمت ایشان باشم.»

عکس1

غزل و قیصر، بهترین فیلم‌های زندگی‌ام است

در ادامه این مراسم، پوری بنایی از بازیگران باسابقه سینمای ایران هم در سخنانی کوتاه خطاب به کیمیایی گفت: «خیلی ممنونم از مسعود عزیز که برای جشن به این بزرگی من را قابل دانست و من را دعوت کرد. خیلی خوشحالم که امشب در خدمت شما هستم آقای کیمیایی من قشنگ ترین خاطرات زندگی ام را با شما داشتم و همیشه خواهم داشت. من از فیلم «خداحافظ تهران» در خدمت آقای کیمیایی بودم و از همان‌جا رهبری‌شان را می‌دیدم که چه قدر عالی بود و بعد «قیصر» را کار کردم که واقعا بزرگ‌ترین افتخار زندگی من بوده و هست یعنی تنها فیلمی است که من هر هموطنی را می‌بینم می‌گوید خانم بنایی من بیش از صد بار «قیصر» را دیده‌ام، اما بازهم سیر نمی‌شوم و خیلی خوشحالم که با تمام زحماتی که کشیدیم «قیصر» ماندگار شد و بعد فیلم «غزل» را در خدمت‌شان بودم که من دیگر دیوانه «غزل» هستم.»

او افزود: «چند وقت پیش با آقای جعفر پناهی که جای‌شان خالی است، رفته بودیم در کنار سیل زده‌ها و وقتی بر می‌گشتیم گفتم که وای داریم از جایی رد می‌شویم که من دلم می‌خواهد دیوانه شوم. من می‌خواهم بروم عباس آباد بهشهر و «غزل» را آنجا ببینم و باور نمی‌کنید که وقتی رسیدم و آن صحنه کلبه را دیدم بی اختیار داد زدم غزل و شروع کردم زار زار گریه کردن. «غزل» برای من زیباترین و بهترین فیلم کارنامه‌ام است، مسعود جان من سپاسگزارم که قشنگ ترین فیلم‌ها را کنار شما داشتم. تولدت مبارک. من همیشه می‌گویم نگویید ان شاالله صد سال زندگی کنی بگویید انشاالله دو هزاروپانصدوهفتاد و هشت سال شاهنشاهی عمر کنی.»

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها