کد خبر: 339652
|
۱۳۹۸/۰۶/۲۲ ۱۲:۰۰:۰۰
| |

گفت‌وگو با ژدرو کاستا برنده پلنگ طلای جشنواره بین‌المللی فیلم «لوکارنو»:

«ویتالینا وارلا» فیلمی از حاشیه‌های تاریک جامعه است/ مدام شک می‌کنم و برای همین است که برای ساختن فیلم نیاز به زمان دارم

پدرو کاستا در لوکارنو بیگانه نیست. این کارگردان 60ساله پلنگ نقره‌ای بهترین کارگردانی را سال 2014 با فیلم «پول اسب» (به پرتغالی Cavalo Dinheiro) دریافت کرده بود و این اتفاق را باز هم تکرار کرد و توانست با فیلم «ویتالینا وارلا» پلنگ طلایی بهترین فیلم جشنواره لوکارنو را دریافت کند.

«ویتالینا وارلا» فیلمی از حاشیه‌های تاریک جامعه است/ مدام شک می‌کنم و برای همین است که برای ساختن فیلم نیاز به زمان دارم
کد خبر: 339652
|
۱۳۹۸/۰۶/۲۲ ۱۲:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| رویا دیانت - فیلم پرتغالی «ویتالینا وارلا» پلنگ طلایی بهترین فیلم جشنواره لوکارنو را دریافت کرد و موفق شد جایزه بهترین بازیگر زن را نیز از آن خود کند. پدرو کاستا کارگردان ویتالینا وارلا، درباره این فیلم کاملاً تیره که با تصویرگری جادویی خود و اجرای فوق‌العاده بازیگر نقش اولش دل همه منتقدان را برد، صحبت کرده است.

این فیلم با تمرکز بر یک زن 55 ساله از کیپ ورد (یا دماغه سبز مستعمره سابق پرتغال) ساخته شده که چند دهه منتظر می‌ماند تا به لیسبون برود، اما هنگامی به آنجا می‌رسد که سه روز از خاکسپاری شوهرش می‌گذرد. او چاره‌ای ندرد جز حل امور همسرش و رودررو شدن با واقعیت تلخ زندگی در زاغه‌ها.

پدرو کاستا در لوکارنو بیگانه نیست. این کارگردان 60ساله پلنگ نقره‌ای بهترین کارگردانی را سال 2014 با فیلم «پول اسب» (به پرتغالی Cavalo Dinheiro) دریافت کرده بود.

او در گفت‌وگوی پیش رو از فیلم جدیدش گفته است:

*فیلم «ویتالینا وارلا» برنده جایزه اصلی فستیوال فیلم لوکارنو 2019 شد. اهمیت این جایزه برای شما و تمام افرادی که با آنها کار کردید چیست؟

برای افرادی که فیلم را ساختند خیلی خوب و مهم است. برای مردی پیر با فیلمی کوچک که با بودجه خیلی پایین ساخته شد جایزه لوکارنو به این معنی است که هر چیزی ممکن است. برای من افتخاری بزرگ است و امیدوارم درهایی را باز کند تا فیلم در بخش‌های بیشتری از دنیا دیده شود.

*داستان فیلم با آثار دیگر شما طی سال‌ها ارتباط دارد. بنابراین آیا این پیروزی برای مسیر حرفه‌ای کاری شما تا به حال هم نکته مثبتی بوده؟

هیات داوران و منتقدان ظاهراً این‌طور فکر می‌کنند. من روزها، ماه‌ها و بعضی مواقع سال‌های بسیاری با صبر و دقت تلاش کردم تا این مکان‌ها و جوامع محلی بتوانند توسط سینما محافظت شوند. می‌توانند کمی از زندگی بزرگ‌تر شوند، چون من مستند و مصاحبه تلویزیونی نمی‌سازم و سعی دارم کاری کمی هیجان‌انگیزتر انجام دهم.

*چرا به این جامعه محلی افراد عادی علاقه‌مند هستید؟ سینما معمولاً فقط چهره‌های خارق‌العاده را در نظر می‌گیرد.

رابطه‌ای است که بیش از 25 سال ادامه داشته، چون من قبلاً فیلمی در کیپ‌ورد ساختم و وقتی از آنجا به لیسبون بازگشتم نامه‌ها و هدایای آنها را به خانواده‌هایشان دادم. آنها جزو مهاجران شهر بودند. آنجا اولین بار بود که محله را شناختم. آن نامه‌ها استعاره‌ای برای کاری بودند که باید انجام می‌دادم: با آنها بمانم، آنجا را بگردم و شاید داستان‌های جدیدی کشف کنم و درباره‌‌شان فیلم بسازم. این مربوط به سال 97 بود و من هنوز نرفته‌ام.

*چطور نحوه فیلمبرداری شما را در آن محله تغییر داد؟ شاید حس مسئولیت بیشتری دارید؟

نمی‌دانم مسئولیت کلمه درستی است یا نه، چون وقتی فیلم می‌سازید تنها چیزی که باید به آن اهمیت بدهید فیلم است. اول باید آماده بشوید و بدانید دوربین و میکروفن و نورها را کجا بگذارید و بعد اگر با افراد کار می‌کنید، باید کاری کنید آنها صادق و بعضی مواقع بزرگ‌تر از زندگی باشند. هرگز نباید کوچک‌تر بشوند، چون این خطرناک است.

*در این فیلم به نظر می‌رسد در میان داستان‌ها و وضعیت‌های سخت، کمی نور و امید قرار داده‌اید.

شاید، چون این فیلم متعلق به ویتالیناست. او نیرویی طبیعی از گذشته و حال و آینده ماست و حقیقت هم این است که در پایان داستان کمی امید وجود دارد.

*اهمیت گذشته برای شما در چیست؟

سرنخ‌هایی از گذشته هستند که فقط به اهالی کیپ‌ورد یا ویتالینا یا ونتورا و در کل این جامعه محلی تعلق دارند. درباره افرادی صحبت می‌کنم که امروز در فراموشی و در حاشیه‌های تاریک جامعه زندگی می‌کنند؛ افرادی که پول کمتری برای کارشان دریافت می‌کنند و در خیابان‌ها می‌خوابند، کتک می‌خورند یا شکنجه می‌شوند. سینما می‌تواند از این افراد حمایت کند.

*در تمام این سال‌ها آیا لحظه‌ای دچار شک شده‌اید؟

مدام شک می‌کنم و برای همین است که برای ساختن فیلم نیاز به زمان دارم تا بتوانم افراد یا مکان‌ها را درک کنم، چون مطمئن نیستم می‌خواهم از کدام بخش‌ها چیز بیشتری ببینم. شاید اینکه ویتالینا وارلا ارتباطی با ایمان دارد باعث شد ما کمی قوی‌تر بشویم، چراکه او تعهد و باور دارد و به ما هم باور داشت. در داستان ما او ملکه است و می‌تواند به همه امید ببخشد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها