کد خبر: 353593
|
۱۳۹۸/۰۷/۲۹ ۱۴:۴۷:۴۶
| |

«نُورَهان» منتشر شد

مجموعه شعر «نُورَهان» سروده محمدرضا تقی‌دخت منتشر شد.

«نُورَهان» منتشر شد
کد خبر: 353593
|
۱۳۹۸/۰۷/۲۹ ۱۴:۴۷:۴۶

اعتمادآنلاین| مجموعه شعر «نُورَهان» در 164 صفحه با شمارگان 1250 نسخه و قیمت 25 هزار تومان در انتشارات سوره مهر عرضه شده است.

«ابر می‌بارد و ...» عنوان بخش غزل‌های این مجموعه و «باقی افسانه است» عنوان بخش شعرهای دیگر این دفتر است.

در شروع کتاب مطلبی از «فیه‌مافیه» با عنوان «نُورَهانی از مولانا» آمده است: صورت، فرع عشق آمد که بی‌عشق، این صورت را قدر نبود. فرع، آن باشد که بی‌اصل، نتواند بودن. پس الله را صورت نگویند؛ چون صورت، فرع باشد او را، فرع نتوان گفتن. گفت که عشق نیز بی‌صورت متصور نیست و منعقد نیست، پس فرع صورت باشد.

گوییم چرا عشق متصور نیست بی‌صورت؟ بلکه انگیزنده صورت است. صدهزار صورت از عشق انگیخته می‌شود هم ممثل هم محقق. اگرچه نقش بی‌نقاش نبود و نقاش‌ بی‌نقش نبود، لیکن نقش، فرع بود و نقاش اصل؛ کحرکه الاصبع مع حرکه الخاتم. تا عشق خانه نبود هیچ مهندس صورت و تصور خانه نکند و همچنین گندم سالی به نرخ زر است و سالی به نرخ خاک و صورت گندم همان است؛ پس قدر و قیمت صورت گندم، به عشق آمد و همچنین آن هنر که تو طالب و عاشق آن باشی، پیش تو آن‌ قدر دارد و در دوری که هنری را طالب نباشد، هیچ آن هنر را نیاموزند و نورزند.

گوند که عشق‌ آخر افتقارست و احتیاج است به چیزی. پس احتیاج، اصل باشد، و محتاج‌الیه فرع. گفتم آخر این سخن که می‌گویی از حاجت می‌گویی، آخر این سخن از حاجت تو هست شد که چون میل این سخن داشتی این سخن زایید. پس بی‌ او احتیاج را وجود بود، پس عشق و احتیاج، فرع او نباشد...

و شعری که در پشت جلد کتاب آمده است:

ببند پنجره‌ را، آسمان ستاره ندارد

عروس خسته شب تاج و گوشواره ندارد

نخواهمت که به دیدار من ملول نگردی

که حال ازنفس‌افتادگان نظاره ندارد

طبیب گفت به داروی من امید نبندید

غمی‌ست عشق، که جز مرگ راه چاره ندارد

منبع: ایسنا

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها