مهدی روشنروان، نویسنده و مدیر گروه سابق فیلم و سریال شبکه سه سیما:
مردم گیلان سریال «وارش» را توهینی سیستماتیک به خود میدانستند/ به لحاظ مدیریتی بدترین دوران سازمان صداوسیماست
یک نویسنده و از مدیران سابق صداوسیما دربارهی حاشیههای اخیر سریال «وارِش»، با اعتقاد بر اینکه نارضایتی کلی نسب به سازمان وجود دارد، گفت: این نارضایتی به شکلهای مختلف بروز پیدا میکند.
اعتمادآنلاین| مهدی روشنروان، نویسنده و مدیر گروه سابق فیلم و سریال شبکه سه سیما، دربارهی انتقادهایی که نسبت به برخوردار نبودن سریالها از پژوهش لازم مطرح میشود، در پاسخ به اینکه چرا با اینکه این کمبود را همه درک میکنند، این نقطه ضعف همچنان برطرف نمیشود؟
با اشاره به حواشی سریال «وارِش» اظهار کرد: ماجرای وارش خیلی به بحث پژوهش برنمیگردد؛ یعنی اینکه کار چه تاریخی باشد یا کار روز باشد، اعتراضی که میشود ارتباطی به بحث پژوهش و تحقیق آن ندارد.
در کارهای قبلی هم همینطور بوده و کسی به لحاظ پژوهشی ایرادی نگرفته است. ما پیش از این «سرزمین کهن» را داشتیم و بحثهایی که در مورد آن بوده، بحثهای تاریخی نبوده و ارتباطی به تحقیق ندارد؛ بنابراین بیشتر اعتراضها متوجه مساله دیگری است تا بحث پژوهش.
او ادامه داد: سازمان صداوسیماست یکسری سیاستهای مشخصی دارد که معمولا فیلمنامهها را باید با آن تطبیق بدهند، تا اینکه بخواهند پژوهش خاصی انجام بدهند.
من مشکل را از تهیهکننده یا فیلمنامهنویس نمیدانم؛ در شمال داستانی اتفاق میافتد که شخصیتهای مختلفی دارد و شامل طیفهای مختلفی است؛ شخصیتها یکی منفی است، یکی مثبت. یکی قوی است و دیگری ضعیف. به لحاظ داستانپردازی طبیعی است که این اتفاق بیفتد.
نمونههای قبلی را هم داشتیم. شما اگر مجموعه «پس از باران» را به یاد داشته باشید، آن هم در شمال بود، آن هم طیفهای مختلفی از شخصیتها در آن حضور داشتند. از شخصیتهای مثبت گرفته تا شخصیتهای منفی اما هیچ اعتراضی نسبت به آن نشد.
او با اعتقاد بر اینکه نارضایتی کلی نسب به سازمان صداوسیما وجود دارد، تصریح: این نارضایتی به شکلهای مختلف بروز پیدا میکند. این است که یک موقعیتی باید پیش بیاید که مخاطبان بتوانند این اعتراض به آن نارضایتی را بیان کنند.
سازمان قبل از اینکه بخواهد نویسنده و تهیهکننده کار را توبیخ کند، باید یک تجدید نظری در رفتار و سیاستهای کلی خودش داشته باشد.
به ویژه اینکه در یکی دو سال اخیر چنان شرایطی در سازمان صداوسیما حاکم شده است که حتی خود ما که سالها در این سازمان کار میکردیم، هیچ دعوتی برای همکاری با صداوسیما نداریم.
به جرأت میتوانم بگویم به نظرم به لحاظ مدیریتی بدترین دوران سازمان صداوسیماست؛ هم به لحاظ شناخت رسانه و هم به لحاظ سواد رسانهای.
او در پاسخ به اینکه آیا ضعف سریالهای تلویزیون به نویسندگان برمیگردد؟ اظهار کرد: «خیلی موافق نیستم که یک عامل را به عنوان عامل اصلی پیدا و آن را عنوان کنیم. هر مسئلهای ممکن است عوامل متعددی داشته باشد.
مجموعه عوامل تاثیرگذارند، از سیاستهای سازمان صدا و سیما گرفته تا بحثهای نویسندگی و بحثهای مالی و خیلی موارد دیگر.
وقتی مسئله را به یک عامل تقلیل میدهیم درست نیست. اینکه میگویم سازمان صدا و سیما در بدترین شرایط خود به لحاظ مدیریتی است، این یک مطلب سطحی و احساسی نیست.
دهها دلیل برای آن وجود دارد. در بحث فیلمنامه ما چرا باید یقهی نویسنده را بگیریم. آقای علیعسکری در بدو ورودشان آمدند و گفتند فیلمنامهها ضعیف هستند، سپس یک اداره برای آنها تاسیس کردند، مثل تمام مدیریتهای ضعیف دیگر که وقتی یک مشکلی پیش میآید، برای آن اداره طراحی میکنند. در حالیکه این پیش پا افتادهترین و سطحیترین شکل برخورد با یک مساله است.
سیستم را گسترش دادن، عریض و طویل کردن و اداره ترتیب دادن، مشکل را بدتر میکند. انرژی و وقت تلف کردن است. شما سال 99 منتظر بمانید و ببینید آنتن تلویزیون چه خواهد داشت.»
روشنروان که آخرین همکاریاش با تلویزیون به مجموعه «زوج یا فرد» برمیگردد که نوروز 98 از تلویزیون پخش شد، درباره حواشی «وارش» یادآور شد: نمیتوان بدون در نظر گرفتن شرایط، کاری را نقد کرد.
اما به نظرم با توجه به شرایط سازمان صداوسیما، نوع حمایت مالی از کار که من در جریان آن بودم، مشکلات عدیدهای داشت؛ به لحاظ برآورد و زمان کمی که برای تولید وجود داشته است. در واقع اگر بخواهیم همهی این شرایط را در نظر بگیریم کار نمرهی قبولی میگیرد.
ما نمیتوانیم استانداردها را در خلأ رسم کنیم. هیچ کاری خالی از اشکال نیست ولی با توجه به شرایطی که این کار در آن تولید شد، به نظرم نمرهی قبولی میگیرد.
این مدیر سابق صداوسیما تاکید کرد: به نظرم اعتراضها نوعی نارضایتی از سازمان صداوسیماست؛ وگرنه ما پیش از این نیز، این جنس قصهها را داشتیم و اعتراضی نشده است. شاید تهیهکننده توبیخ شود اما مساله اصلی سر جای خودش است. بعید میدانم مدیران صداوسیما علت را ندانند.
ماجرای سریال «وارش» از زمانی شروع شد که در یکی از قسمتهای ابتدایی این مجموعه وقتی وارش خواستگاری تراب را رد میکند و تصمیم میگیرد با یارمحمد ازدواج کند، تراب که سریال تاکید دارد او یک خانزادهی شرور است، به سمت ماهیگیرها میرود و با فریاد به آنها اتهام بیغیرتی میزند که یک غریبه میخواهد با دختری از روستای آنها ازدواج کند.
پخش این قسمت اعتراضهایی را از سوی جمعی از مردم گیلان به همراه داشت که در قالب تجمع بروز کرد آنها سریال وارش را توهینی سیستماتیک به مردم گیلان میدانستند و بعضی از آنها انتقادهایی به سریال «گیلهوا» که چندی پیش از تلویزیون پخش شد هم داشتند.
حرف اصلی افرادی که در این تجمع حضور داشتند این بود که سازندگان فیلم و سریالها نباید بدون تحقیق درباره تاریخ گیلان صحبت کنند.
در این میان استاندار گیلان، نمایندههای شورای شهر رشت، امام جمعه رشت و یکی از نمایندههای مجلس رشت در اعتراضهای جداگانهای خواستار توقف سریال یا عذرخواهی عوامل آن شدند.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید