کد خبر: 380605
|
۱۳۹۸/۱۱/۰۹ ۱۰:۳۰:۰۰
| |

مصطفی رحماندوست، شاعر کودک و نوجوان، در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

در تمام شعرهای من یک شعر ضدزن، جنسیت‌گرایانه یا مردسالارانه پیدا نمی‌کنید/ شعر ترانه‌های نوازش از زبان یک پیرزن و بر اساس یک فولکلور گفته شده است/ مطمئنم کسی از من دلخور بوده و این شعر را پیدا و شروع به این قضاوت‌ها کرده‌ است/ کودک 2 سه ساله اصلاً مفهوم ج

چند روزی است موضوع زن‌ستیزی در شعری از مصطفی رحماندوست دست به دست می‌چرخد و هدف انتقاد بسیاری از فعالان اجتماعی قرار گرفته است. «اعتمادآنلاین» در مورد این موضوع گفت‌وگویی با رحماندوست، شاعر ادبیات کودک، ترتیب داده‌ است.

در تمام شعرهای من یک شعر ضدزن، جنسیت‌گرایانه یا مردسالارانه پیدا نمی‌کنید/ شعر ترانه‌های نوازش از زبان یک پیرزن و بر اساس یک فولکلور گفته شده است/ مطمئنم کسی از من دلخور بوده و این شعر را پیدا و شروع به این قضاوت‌ها کرده‌ است/ کودک 2 سه ساله اصلاً مفهوم ج
کد خبر: 380605
|
۱۳۹۸/۱۱/۰۹ ۱۰:۳۰:۰۰

اعتمادآنلاین| تبسم کشاورز- هنوز هم تماشای انارها در خیابان ما را به یاد شعر مصطفی رحماندوست ، باران ما را به یاد گلچین گیلانی و کتاب و یار مهربان ما را به یاد عباس یمینی‌شریف می‌اندازد. مگر می‌شود روباه و زاغ حبیب یغمایی یا شعر دو کاج محمدجواد محبت را از یاد برده باشیم؟ گویا اینها نوستالژی‌هایی هستند که هرگز از ذهن ما پاک نمی‌شوند.

اشعار و ترانه‌هایی که شعله‌ای را در ذهن ما روشن کرده‌اند، شعله‌ای که هنوز هم پس از گذشت سال‌ها اگر کسی بگوید «صددانه یاقوت» با لبخندی به او پاسخ می‌‌دهیم «دسته به دسته...» و این قدرت جهان ادبیات را نمایان می‌کند که با صمیمانه‌ترین نوشتار به ذهن ما انسجام، فرح و یکدستی می‌بخشد.

ادبیات کودک و تصویرگری برای او به حدی اهمیت دارد که نابجا نیست اگر نویسندگان این اشعار و قصه‌ها را استادان مسلم علوم‌تربیتی بدانیم. این شاعران معماران نهاد کودکی ما هستند که با نوشتارشان در مغز و قلب‌مان خاطراتی را حک کرده‌اند.

اما حالا ادبیات کودک به کدام سو می‌رود؟ مضمون اشعار و ترانه‌ها چگونه شده است؟

چند روزی است که موضوع زن‌ستیزی در شعری از مصطفی رحماندوست دست به دست می‌چرخد و هدف انتقاد بسیاری از فعالان اجتماعی قرار گرفته است.

ادبیات کودک

روزنامه خراسان روز شنبه 5 بهمن در این خصوص مطلبی نوشت با عنوان «جنجالی که یک ترانه کودکانه به پا کرد».

اعتمادآنلاین با مصطفی رحماندوست درباره انتقادهای اخیر از ترانه‌های نوازش او و وضعیت ادبیات کودک و نوجوان گفت‌وگویی ترتیب داده که در ادامه می‌خوانید.

***

در فضای مجازی گفتمان متقابل وجود ندارد

*پس از منتشر شدن شعری از شما، بسیاری از فعالان اجتماعی واکنش نشان دادند. چه شد که از «صددانه یاقوت» به این شعر رسیدیم؟

به جای بدی نرسیدیم. حرفی را می‌زنم که جای دیگری نزده‌ام. به فرض یکی از 317 کتابی که رحمان‌دوست نوشته سرتاسر خراب. اما این واکنش‌ها، واکنش‌های عصبی و بی‌سوادانه‌ای است. می‌توانند منصفانه نقد کنند که مثلاً این کار رحمان‌دوست خوب است آن کارش بد. اما متاسفانه واکنش‌ها به این شکل نبود. یا دفاع کردند و خوب گفتند یا بد.

این‌ حرف‌ها به خاطر وجود فضای مجازی است. افراد به راحتی در خانه خودشان می‌نشینند و هر طور که دوست دارند نقد و قضاوت می‌کنند. در دنیای نو گفتمان متقابل وجود دارد. هم باید بگوییم، هم بشنویم و هم استدلال طرف مقابل را گوش دهیم. اما در فضای مجازی چنین گفتمانی وجود ندارد.

شعر ترانه‌های نوازش عاطفی‌ترین نوع شعر است

*کمی راجع ‌به شعر «ترانه‌های نوازش» که بسیاری معتقدند مناسب کودکان نیست و زن‌ستیزانه است توضیح دهید؟

سال‌هاست در حوزه ادبیات کودک و نوجوان کار می‌کنم. این شعر سال 82 چاپ شد و سال 85 توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به صورت کتاب درآمد. این مجموعه شامل چندین صفحه است که هر صفحه یک شعر دخترانه و یک شعر پسرانه دارد. همین شعرها را برای دختران هم گفته‌ام و به موضوعات دیگر هم پرداخته شده است. اما متاسفانه همه شعرهای این مجموعه بررسی نشده است.

اگر در تمام شعرهای من شما یک شعر ضدزن، جنسیت‌گرایانه یا مردسالارانه پیدا کردید، حاضرم تقاصش را پس بدهم. این شعر از زبان یک پیرزن و بر اساس یک فولکلور گفته شده است.

فولکلور ما این بوده که دخترشان را پرت می‌کردند بالا و می‌گفتند: «زن استوار، زن استوار». چون استوار در آن زمان شغل مهمی بوده است. یا «به کس کسونش نمی‌دم، به همه کسونش نمی‌دم، شاه بیاد با لشکرش...» اینها مبالغه است.

در تعریف شعر نظامی می‌گوید: «زیباترین شعر، دروغ‌ترین آنهاست.» یا در اصطلاح عربی‌اش می‌گویند: «در شعر مپیچ و در فن او/ چون اکذب اوست احسن او». حالا نمی‌خواهم بگویم دروغ گفتم و اصلاً از شعر خودم فاصله نمی‌گیرم. این شعر، شعر خوبی است. یک مادربزرگ برای بچه‌اش آرزویی می‌کند و این عاطفی‌ترین نوع برخورد است.

مجموعه‌های «ترانه‌های نوازش»، «ترانه‌های نیایش» و «بازی با انگشت‌ها» را بر اساس فولکلورهای قدیمی خودمان درست کرده‌ام. حالا چرا این‌طور شد؟ مطمئنم کسی از من دلخور بوده که این شعر را پیدا و شروع به این قضاوت‌ها کرده‌ است. همیشه می‌گویم، شما هم بروید شعرهایتان را بگویید شاید مردم بیشتر از شعرهای من دوست داشته باشند.

این وسط عده‌ای هم وااسفا سر دادند که پس وزارت ارشاد چه می‌کند؟ کانون پرورش کودکان و نوجوانان چرا اینها را چاپ کرده است؟ گروهی هم به حربه سانسور متوسل شدند. این‌ رفتارها بسیار زشت است. ما نباید بگوییم چرا سانسور نکردید، باید بگوییم آفرین این منتشر شده و بگذاریم ضدش هم منتشر شود.

این اشعار فقط ریتم و بازی دارند

*شکل شعر گفتن برای کودک و نوجوان به چه شکل است؟ آیا می‌توانیم مفاهیم اجتماعی مانند ازدواج را وارد ادبیات کودکانه کنیم؟

من یکسری شعر دارم به نام «هیچانه» که اصلاً معنا ندارند. این اشعار فقط ریتم و بازی دارند و برای این است که با این ریتم‌ها کودک را نوازش کنی و دستی به سر و گوش او بکشی. کودک 2 سه ساله که اصلاً مفهوم جنسیت‌گرایانه را نمی‌فهمد.

مثل لالایی‌ها که مثلاً می‌گویند: «لالا لالا گل زیره، باباش رفته زن بگیره/ خدا کنه سر نگیره، زنش توی راه بمیره.» اینها را سال‌ها خوانده‌اند و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است. اما چون ادبیات کودک را نمی‌شناسند این‌گونه قضاوت می‌کنند.

وضعیت کتابخوانی در ایران بسیار از دنیا عقب است

*وضعیت ادبیات کودک و نوجوان و آثاری که در این زمینه منتشر می‌شود از نظر شما چگونه است؟

متاسفانه وضع کتابخوانی در سطحی نیست که بخواهیم خودمان را با دنیا مقایسه کنیم. در این زمینه بسیار عقب هستیم. وقتی با جمعیت 80 میلیون نفری ایران، کتاب کودک در بهترین حالت به تیراژ هزارتایی می‌رسد، دیگر معلوم است اوضاع به چه شکل است.

وضع کتاب کودک از نظر کیفیت محتوا خوب است؛ یعنی شاعران، نویسندگان و مترجمان کارشان را خوب انجام می‌دهند، اما مخاطب باید بخواند که نمی‌خواند، از این رو صنعت نشر کودک راه نمی‌افتد. مثلاً یک نویسنده یا نقاش ادبیات کودکانه باید بتواند از طریق کارش زندگی‌اش را بچرخاند و خودش را تصحیح کند ولی متاسفانه این اتفاق نمی‌افتد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها