کد خبر: 388905
|
۱۳۹۸/۱۲/۰۹ ۱۶:۱۷:۳۰
| |

اهمیت محیط آکادمیک و جایگاه افراد برای انتخاب آموزش موسیقی از نگاه سه کارشناس

الیاس طغیانی، مرجان راغب و حسین مهرانی از وضعیت آموزش موسیقی در ایران، جایگاه افراد برای آموزش و اهمیت محیط‌های آکادمیک می‌گویند.

اهمیت محیط آکادمیک و جایگاه افراد برای انتخاب آموزش موسیقی از نگاه سه کارشناس
کد خبر: 388905
|
۱۳۹۸/۱۲/۰۹ ۱۶:۱۷:۳۰

اعتمادآنلاین| ‌ آموزش یک مفهوم کاربردی گسترده، پیچیده و البته مبهم است و به‌سختی می‌توان تعریف واحد یا جامعی از آن ارائه داد. چنین چیزی درباره آموزش موسیقی نیز مصداق دارد. از آنجا که موسیقی مزایای بسیاری دارد و می‌تواند انرژی‌بخشی شود، یکی از شاخه‌های اصلی و مقبول در میان جوامع مختلف آموزش موسیقی است.

در مقایسه اولیه بیشتر افراد بر این باورند که یادگیری موسیقی در دانشگاه‌ها نتایج بهتر و به تعبیری اعتبار بیشتری دارد، گرچه در بسیاری از موارد میزان تحصیلات هردو فرد آموزش‌دهنده در یک رده قرار دارد یا حتی فردی که به‌طور عملی، یک ساز را یاد گرفته در نواختن آن نسبت به کسی که تئوری آن را تدریس می‌کند، مهارت بیشتری دارد. به‌طور کلی به نظر می‌رسد اگر کسی واقعاً به دنبال آموزش موسیقی به‌صورت جدی هست باید هردو را در کنار هم داشته باشید، ضمن این که قابلیت‌های فرد آموزش‌دهنده نیز نکته‌ای است که نباید از نظر دور داشت.

در ادامه این گزارش نقطه نظرات سه نفر از اهالی موسیقی را شامل الیاس طغیانی خواننده، نوازنده و مدرس، مرجان راغب نوازنده و مدرس سنتور و حسین مهرانی نوازنده تار، سه‌تار و استاد دانشگاه در‌باره وضعیت آموزش موسیقی در ایران، جایگاه افراد برای آموزش و اهمیت محیط‌های آکادمیک جویا شدیم.

در آموزش موسیقی باید توانایی فرد را بسنجید

الیاس طغیانی خواننده، نوازنده، مدرس و مدیرمسئول آموزشگاه موسیقی آوای جان در تهران درباره آموزش موسیقی می‌گوید: متأسفانه در این عرصه جایگاه افراد برای تدریس و جایگاه افراد برای انتخاب آموزش خیلی دقیق نیست. نکته اول در مورد افرادی که وارد موسیقی می‌شوند این است که خیلی از آن‌ها به دنبال نام هستند و نمی‌دانند که روش تدریس یک مقوله مجزا است، اما نکته مهم‌تر در مورد همکاران خودمان است. روش آموزشی برای هر شخص باید متفاوت باشد. این‌طور نیست که مثلاً اگر من دستگاه‌های آوازی را می‌دانم با همان روش شروع به آموزش کنم.

او ادامه می‌دهد: شما در آموزش موسیقی باید توانایی فرد را بسنجید. در موسیقی سنتی ایرانی این‌طور نیست که شما حتماً تحریر بزنید. تحریر در موسیقی ایرانی یک زینت است. در گذشته در آواز همیشه از دستگاه شور شروع به آموزش می‌کردند، اما در حال حاضر خیلی از همکاران من و خود بنده معتقد هستیم که از دستگاه ماهور شروع به آموزش کنیم، به دلیل این که در موسیقی ایرانی ربع پرده داریم، اما در موسیقی غربی نداریم و در دستگاه ماهور ذهن هنرجو یا دانشجو تا پنج یا شش گوشه هنوز وارد ربع پرده‌ها نشده است، به این معنی که ذهن هنرجو کمتر درگیر می‌شود و می‌تواند دریافت بهتری داشته باشد.

دانشگاه بهتر از آموزشگاه است

مرجان راغب نوازنده و مدرس ساز سنتور درباره این سؤال پاسخ می‌دهد: آقای طلایی می‌گوید موسیقی کلاسیک در همه جای دنیا موسیقی کلاسیک است و موسیقی پاپ هم موسیقی پاپ است. اگر ما در خارج از کشور به کنسرت موسیقی جز برویم موسیقی جز می‌شنویم ولی ما در موسیقی ایرانی همه چیز را داخل یک کیسه ریخته‌ایم و در آن را بسته‌ایم و نگاه نمی‌کنیم آن داخل چیست. رد کمرنگی از همه سبک‌های موسیقی از آن درمی‌آوریم. ما در برخی از موسیقی‌های سنتی هیچ موسیقی سنتی نمی‌شنویم. مشکل ما نبود نگاه آکادمیک و علمی به موسیقی است. همیشه به دانشجویانم می‌گویم که موسیقی علم است و شما مثل هر زبان دیگری باید علم آن را یاد بگیرید. ما در گذشته خوانندگان و نوازندگان موسیقی پاپ بسیار قوی داشتیم که شاگردی استادان بسیار بزرگی را کرده بودند. من می‌گویم اول از همه فرهنگ خودمان را به‌صورت علمی یاد بگیریم و بعد آن را به موسیقی جز یا هر چیز دیگر تغییر بدهیم. مخالف این شکل از موسیقی‌ها نیستم. ممکن است به آن‌ها علاقه نداشته باشم ولی دایره شنیداری بزرگی دارم و همه نوع موسیقی گوش می‌کنم.

او ادامه می‌دهد: محیط آکادمیک حداقل یک سری چیزهای پایه را به آن‌ها آموزش می‌دهد که این خیلی خوب است. دانشگاه‌های علمی کاربردی از آنجا که از دانشجو هزینه تحصیل می‌گیرند به همین خاطر محدودیتی برای ثبت نام دانشجو ندارند. خوشبختانه گرایش‌ها نیز دارند تفکیک می‌شوند. به نظرم دانشجوها به جبر دانشگاه یک سری علوم را یاد می‌گیرند که امیدوارم به آن‌ها خط بدهد، چه‌بسا که به من خط داد. متأسفانه یک نگاه غیرعلمی و آکادمیک در کشور ما هست که می‌گوید موسیقی را خارج از دانشگاه هم می‌شود یاد گرفت. درست است که برخی از استادان موسیقی را خارج از فضای آکادمیک یاد گرفته‌اند ولی آن‌ها انگشت‌شمار و استثناء بودند.

وی اضافه می‌کند: آموزشگاه به‌طور کلی صرفاً ساز و نوازندگی است، گرچه سعی می‌کنم سر کلاس‌ها تئوری موسیقی و سولفژ هم درس بدهم ولی در دانشگاه شرایط به گونه دیگری است. مثلاً ممکن است شما در طول یک‌ترم 20 واحد درسی داشته باشید و از این 20 واحد فقط دو واحد آن عملی سنتور باشد. دانشگاه علاوه بر کارهای عملی، دید نظری هم به هنرجو می‌دهد.

او تأکید می‌کند: قطعاً به کسانی که به موسیقی علاقه‌مند هستند پیشنهاد می‌کنم حتی شده بیایند در دانشگاه‌های علمی کاربردی درس بخوانند. احساس می‌کنم عملی کار کردن با هنرجو تأثیر بیشتری روی هنرجو دارد تا این که بخواهید به‌صورت تئوری به آن‌ها آموزش بدهید. شاید دید من اشتباه باشد ولی احساس می‌کنم تأثیر آموزشگاه‌ها به خاطر هزینه‌ای که پرداخت می‌کنند بیشتر است.

راغب در پایان می‌گوید: همان‌طور که گفتم ممکن است خارج از فضای آکادمیک استادهای بزرگی داشته باشیم ولی بسیار انگشت‌شمار هستند. استادانی نظیر آقای علیزاده، آقای مشکاتیان، آقای لطفی و آقای طلایی، موسیقی را در خط آکادمیک یاد گرفته‌اند. وقتی برچسب دانشجو روی شما قرار دارد می‌توانید سر کلاس‌های متنوع‌تری بروید و زمان را سپری کنید. فکر می‌کنم دانشگاه بهتر از آموزشگاه است.

حسین مهرانی نوازنده تار، سه‌تار و استاد دانشگاه دراین‌باره توضیح می‌دهد: ما اگر تکنولوژی آموزش را تعریف کنیم، در تکنولوژی آموزش بسیار زودتر می‌توانیم به نتیجه برسیم. در حال حاضر شرایط روش سینه‌به‌سینه وجود ندارد چون معلم‌ها نمی‌توانند برای هنرجویان‌ وقت چندانی بگذارند. حتی تعداد معلمان هم الآن زیاد نیست. همان‌طور که شرایط مدام در حال تغییر است، روش آموزش نیز تغییر می‌کند. شما با شرایط زندگی امروز بایستی دائماً با تکنولوژی آموزش جلو بروید. برخی آدم‌ها می‌گویند دیگر آن بازده گذشته را نمی‌دهد که من می‌گویم شرایط تغییر کرده است. یک استاد در گذشته مدام با شاگرد خودش دیدار می‌کرده و شاگرد و استاد زمان زیادی را با هم زندگی می‌کرده‌اند ولی الآن شرایط تغییر کرده است.

او ادامه می‌دهد: من وضعیت آموزش موسیقی را از همه لحاظ خوب نمی‌دانم. من زمانی به دانشگاه هنر می‌رفتم سلفژ 4 درس می‌دادم ولی می‌دیدم که اکثر دانشجوها دارای مشکلات بنیادی هستند. دانشجوها ریتم‌خوانی را خوب بلد نبودند و من باید همه چیز را از پایه شروع می‌کردم. البته من خودم را مدیون دانشکده هنر می‌دانم. آقای شریف لطفی در دوره‌ای که آنجا بودند زحمت زیادی کشیدند و کارهای زیادی کردند. از وضعیت امروز آنجا خبر ندارم ولی حس می‌کنم روزبه‌روز دارد ضعیف‌تر می‌شود. به نظرم دلیل ضعیف شدن آن هم چندان به مدیریت ربط ندارد، بلکه به آدم‌هایی مربوط می‌شود که آنجا دارند تدریس می‌کنند. باید ببینم که آن‌ها چقدر معلم هستند. ممکن است آن‌ها نوازندگان حرفه‌ای باشند ولی موضوع این است که آن کار در آن دانشگاه باید توسط آدمی که آموزش را بلد است انجام شود. من نسبت به دانشگاه هنر عرق دارم چون لیسانس و فوق لیسانس خودم را در آنجا گرفته‌ام. وقتی در دانشگاه هنر تدریس می‌کردم گاهی تا ساعت 9 شب می‌ماندم و با بچه‌ها کار می‌کردم. در حال حاضر سیستم درستی وجود ندارد. اصلاً بحث مدیریت نیست، بلکه گاهی موضوع این است که آدم‌هایی که باید بیایند قبول نمی‌کنند بیایند. برخی آدم‌هایی که دارند در آنجا تدریس می‌کنند شاید در حرفه خودشان حرفه‌ای باشند ولی در آموزش و ارائه مطلب حرفه‌ای نیستند. به نظرم آموزش ما دارد افت می‌کند.

منبع: هنرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها