کارگردان فیلم بیوزنی مطرح کرد:
مخاطب از فیلمهای کمدی و اجتماعی ضعیف خسته شده است/ در این جهان بسته همه باهم مرتبطیم
مهدی فردقادری میگوید: این تفکر که ما در دنیا از یک نقطهای آغاز میکنیم و به نقطهای دیگر میرسیم درست نیست بلکه ما در این جهان بسته به هم ربط داریم.
اعتمادآنلاین| مهدی فردقادری بعد از ساخت فیلم «جاودانگی» در 1393 که جوایز مختلفی را برای او به همراه داشت، فیلم سینمایی «بیوزنی» را در سال 97 ساخت. این فیلم هم مانند اثر قبلی او با استقبال جشنوارههای خارجی همراه شد و در پایان سال 98 به سینماها آمد.
مهدی فردقادری در پاسخ به این سوال که برای شما فرم مهمتر از داستان است، گفت: من فرم و داستان را جدا از هم نمیبینم و هر دو را لازم و ملزوم یکدیگر میدانم اما از این منظر که تاکنون فیلم خطی نساختهام این حرف درست است. ما اول جذب فرم یک فیلم میشویم و بعد داستان را تعریف میکنیم. هیچ وقت اینگونه نبوده که اول داستان داشته باشیم و بعد به سراغ فرم برویم. سینمای کلاسیک برای من به عنوان فیلمساز جذاب نیست هرچند به عنوان فیلمبین آن را دوست دارم.
او ادامه داد: در فیلم قبلیام «جاودانگی» سعی کردم یک فیلم پلان سکانس بسازم که جهانهای موازی یک فرد را نشان بدهد. به شکلی که این جهانها باهم ارتباط داشته باشند. در این فیلم براساس تجربیاتی که از فیلمهای قبلی کسب کرده بودم، به جای آنکه از پلان سکانس استفاده کنم مبنا را بر پلانهای طولانی گذاشتم و سعی کردم جابجایی زمان را در عرض داستان انجام بدهم.
کارگردان فیلم «بیوزنی» در پاسخ به این سوال که آیا تصور نمیکنید این فیلمها از سوی مخاطبانی که سلیقهشان براساس فیلمهای کلاسیک تربیت شده، مورد استقبال قرار نگیرد؟ گفت: طبیعی است که گروهی از مخاطبان اینگونه فیلمها را دوست نداشته باشند اما نباید فراموش کنیم اگر همه فیلمسازها بخواهند به این مساله فکر کنند که فیلمی بسازند تا برای مخاطب فهم راحتی داشته باشد هیچ خلاقیت دیگری رخ نمیدهد. هرچند معتقدم آثاری مانند فیلمهای «جاودانگی» و «بیوزنی» در طول زمان مخاطب خود را پیدا میکنند.
در سطح بینالمللی هم مخاطب با این فیلمها آشناست و ما میبینیم که مثلا از سریالی مانند «وست ورد» تند یا فیلمهای اجتماعی، درباره مشکلات پایین شهر ساخته شدهاند. این گروه از مخاطبان به گروه خاموش سینما معروفند.
کارگردان بیوزنی در پاسخ به این سوال که هر دو فیلم شما باتوجه به فرم و داستان به نوعی میخواهد نشان بدهد هر تصمیمی که فردی بگیرد چه خوب و بد به خود او بازخواهد گشت، گفت: از نظر من این تفکر که ما در دنیا از یک نقطهای آغاز میکنیم و به یک نقطهای دیگری میرسیم، درست نیست. ما در این جهان بسته همه به هم ربط داریم و نمیتوانیم بگوییم فقط به دنیای خودمان کار داریم و کل جهان را رها میکنیم. همین مساله را من در فیلم رعایت کردم و وقتی که در فیلم به ابتدا داستانم بازمیگردم چون میخواهم این مدور بودن جهان را نشان بدهم.
او درباره حضور پررنگ زنان در قصه و تاکید او بر نقش زنان دارد، گفت: من به سینمای آنتونیایی و داستانهای زنانهای که میسازد، علاقه زیادی دارم. فیلم جاودانگی یک قصه مردانه داشت و اما زنان آن فیلم بیشتر دیده شدهاند و در بیوزنی شخصیت اصلی یک مرد است اما داستان او بهانهای میشود تا ما چالشهایی که زنان ایجاد میکنند را ببینیم هرچند معتقدم دنیای زنان بسیار پیچیدهتر از مردان است.
قادری درباره اینکه داستان در یک فضای کاملا شیک و لوکس میگذرد، گفت: قصه اول فیلم لب دریا اتفاق میافتد و البته فیلم بعد تغییر کرد. من نمیخواستم فیلمی بسازم که در آن از قابهای معمولی و تصاویر معمولی استفاده شود البته که من این فیلم را پارسال ساختم و امسال باتوجه به شرایط روحی و مالی و اقتصادی مردم شاید مخاطبان این فیلم را پس بزنند اما بیوزنی درباره زندگی لاکچری نیست بلکه درباره زندگی آدمها و چند سال در دانشگاهها افتاد و دوست ندارم این حرف فیلم در زیرِ شیکی تصاویر پنهان شود. البته همه ما از محیطمان تاثیر میگیریم و من نیز به عنوان فیلمساز استثنا نیستیم.
فرد قادری با گلایه از اینکه زمان اکران فیلمش خوب نیست، گفت: متاسفانه ما در بدترین فصل اکران فیلم را نمایش دادیم اما چارهای دیگری نداشتیم و اگر تلاشهای شایسته نبود شاید اصلا نمیتوانستیم این فیلم را اکران کنیم و در این زمان اصلا نیاز نیست که به تماشاگر بگوییم فلان فیلم را نبین بلکه آنقدر زمان اکران بد است که مخاطب اصلا به سینما نمیآید.
منبع: ایلنا
دیدگاه تان را بنویسید