آغاز جمعآواری امضاء پویش «دادخواهی مردمی برای نجات میراثفرهنگی ایران»
میراثفرهنگی را نجات دهیم
دوستداران میراثفرهنگی با توجه به شرایط بحرانی ایجاد شده در چند ساله گذشته در حوزه وسیع میراثفرهنگی بر آن شدند که پویشی را راهاندازی کنند و از قوه قضاییه بخواهند در این حوزه ورود پیدا کرده و به صورت جدی موضوعات مطرح شده در این پویش را بررسی کند.
اعتمادآنلاین| دوستداران میراثفرهنگی با توجه به شرایط بحرانی ایجاد شده در چند ساله گذشته در حوزه وسیع میراثفرهنگی بر آن شدند که پویشی را راهاندازی کنند و از قوه قضاییه بخواهند در این حوزه ورود پیدا کرده و به صورت جدی موضوعات مطرح شده در این پویش را بررسی کند.
به گزارش اعتمادآنلاین، از آنجاییکه میراثفرهنگی، گنجینهای غیرقابل بازگشت است؛ مشکلات و مسائل زیر ساختی و قانونی باعث به وجود آمدن طیف وسیعی از تخریبهای آثار تاریخی میشود، این پویش راهاندازی شده تا اقدامات وسیع ریشهای با نظارت قوه قضائیه در این حوزه صورت بگیرد.
در بخشی از بیانیه این پویش آمده:
«طی چند سال اخیر، از شیوَشگان ده هزارساله کرمان و تخت جمشید فارس تا بافت کهن تبریز، از نقشجهان و شاهدژ اصفهان (که شهرکی نظامی بر فراز کوهستان بوده) تا بقایای ری و کاخ گلستان تهران، از هیرکانی 40 میلیون ساله در شمال تا بنادر و جزایر تاریخی جنوب، از سنگنگارهها و خانههای اصیل و ارزشمند خراسان تا طاق بستان و چقاگاوانه کرمانشاه (که نشانههایی از اولین دوره یکجانشینی انسان دارد)، از همگتانه همدان تا شوش و هفت تپه خوزستان و صدها نمونه دیگر، در معرض ساخت و ساز، تخریب، خروج از ثبت یا تهدیدهای دیگر بودهاند و بسیاری از این فجایع، با شعار توسعه گردشگری رخ میدهد!»
در این بیانیه موارد درخواستی از قوه قضاییه در هشت بند بیان شده است و دوستداران میراثفرهنگی در آن، از مردم و علاقمندان فرهنگ و تاریخ ایران خواستند که به این پویش بپیوندند و با امضاء کردن آن، گامی جدی و بنیادین برای حفاظت از آثار تاریخی بردارند.
متن کامل پویش در زیر آمده است:
دادخواهی مردمی برای نجات میراث فرهنگی کشور
جناب آقای رئیسی؛ رئیس محترم قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران
ضمن سلام و ارج، به گواهی امضاءکنندگان این پویش، آسیبهای پیدرپی به مواریث فرهنگی این سرزمین، به معنای نابودی همیشگی سرمایههای بیننسلی و پایمال کردن آبروی کشور و مردم است. در شرایطی که ایران دچار انواع تنشها و تحریمها شده، چرا باید غنیترین آثار هویتی و فرهنگی نیز با بیتدبیری یا خیانت از بین برود؟
طی چند سال اخیر، از شیوَشگان ده هزارساله کرمان و تخت جمشید فارس تا بافت کهن تبریز، از نقشجهان و شاهدژ اصفهان (که شهرکی نظامی بر فراز کوهستان بوده) تا بقایای ری و کاخ گلستان تهران، از هیرکانی 40 میلیون ساله در شمال تا بنادر و جزایر تاریخی جنوب، از سنگنگارهها و خانههای اصیل و ارزشمند خراسان تا طاق بستان و چقاگاوانه کرمانشاه (که نشانههایی از اولین دوره یکجانشینی انسان دارد)، از همگتانه همدان تا شوش و هفت تپه خوزستان و صدها نمونه دیگر، در معرض ساخت و ساز، تخریب، خروج از ثبت یا تهدیدهای دیگر بودهاند و بسیاری از این فجایع، با شعار توسعه گردشگری رخ میدهد!
در این مصیبت، فریاد و فغان از متولی مدعی، یعنی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است که نه تنها قوانین اساسنامهاش را رعایت نمیکند، بلکه خود به دکان حاتمبخشی این سرمایهها تبدیل شده و گاهی شرایط فرار از مجازات ویرانگران را نیز فراهم میآورد؛ از جمله:
1.عدم ثبت کامل مواریث ملموس و ناملموسِ واجد ارزش ملی یا جهانی، عدم ابلاغ جامع و به موقع برخی ضوابط و حرایم تاریخی و سوء استفاده از قانون وحدت رویه در مصادیق فرهنگی که فرصت تعرض زیادهخواهان را فراهم میآورد.
2. چشمپوشی یا موافقت نسبت به تخلفات در عرصهها و بافتهای تاریخی که همگان را در برابر تخریب انجامشده قرار میدهد؛
3.عدم شفافیت قراردادها و عملیات مرمت و احیاء؛ چرا که سودآوری فراوانِ این طرحها، منجر به رانت و عدم شایستهسالاری در انتخاب پیمانکار، منجر به آسیبهای جدی میگردد؛
4. مشکلات پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری بعنوان گنجینه گزارشها، نقشهها و دادههای باستانی و تاریخی ایران؛
5. وضعیت نگرانکننده موزهها که باید محل امن و قابل اعتمادی برای اشیاء ارزشمند، آثار مکشوفه و نفایس باشند؛
6. وضعیت غیر شفاف آثاری که برای نمایشگاههای برونمرزی فرستاده شده و میشوند؛
7.تضعیف باستانشناسی، عدم شفافیت بودجه و قراردادهای این بخش مهم، حفاریهای قاچاق و لطمه جبران ناپذیر به دارایی تمدن بشری؛
8.به همراه موارد متعدد دیگر که شواهد تفصیلی آنها پس از تعیین مسیر رسیدگی ویژه، قابل ارائه است؛ لیکن متاسفانه در شرایط کنونی، این موارد صرفا به عنوان «تخلفات اداری» و نه پایمال کردن «حقوق عامه» بررسی میگردند.
مطابق با قانون اساسی، سرمایههای ملی و جهانی به عنوان بیتالمال به امانت نزد دولت است و بی توجهی مسئولین مربوطه نسبت به از بین رفتن این ثروت بینظیر، هیچگاه قابل جبران نیست و مصداق بارز اهمال و نابودی امانت ملی و جهانی و ضایع کردن حقوق عامه است و ضرورت دارد مدعی العموم به آن رسیدگی کند؛ علاوه بر این، مستدعی است:
جلسهای با حضور جنابعالی و کنشگران مستقل این حوزه، با هدف تبیین ساز و کار پایدارِ رسیدگی، در اولین فرصت برگزار گردد؛
گروهی تخصصی برای تفحص از آن وزارت (مسؤولین ارشد، شوراهای فنی، کمیتههای راهبردی، مدیران استانی و ...) تشکیل گردد؛
عملکرد دستگاه قضایی در این حوزه بررسی و پروندههای راکد یا پرونده هایی که به نفع متخلفین مختومه شده و یا آراء دیوان عدالت اداری که برای خروج آثار از ثبت میراث صادر شده نیز بازبینی یا اعاده دادرسی شود؛
تا زمینه پاسداری از باقیمانده گنجینههای این سرزمین فراهم آید و شعار «حفظ حقوق عامه» عینیت دوچندان یابد.
آدرسهای ثبت امضاء:
آدرس صفحه پویش:
https://www.petitions.net/nejatemiras
ایمیل:
nejate.miras@gmail.com
تلگرام و اینستاگرام:
Nejatemiras
پیشگامان پویش (به ترتیب حروف الفبا):
امید ابراهیمی؛ کارشناس مرمت و کنشگر میراث فرهنگی- کرمان
مریم اطیابی؛ روزنامه نگار میراث فرهنگی- تهران
علیرضا افشاری؛ کنشگر میراث فرهنگی- تهران
علی اصغر بدری؛ کارشناس شهرسازی و کنشگر میراث فرهنگی- تهران
احسان رعنایی؛ کنشگر میراث فرهنگی و محیطزیست- اصفهان
شهرام زارع؛ باستانشناس- تهران
رضا سلیمان نوری؛ کنشگر میراث فرهنگی- خراسان رضوی
علیرضا صادقی امیری؛ کنشگر میراث فرهنگی- مازندران
سجاد عسگری؛ کنشگر میراث فرهنگی- تهران
محمد تقی عطایی؛ باستانشناس- مونیخ آلمان
فاطمه علیاصغر؛ روزنامه نگار میراث فرهنگی- تهران
سمیه قنبری؛ روزنامه نگار میراث فرهنگی- اصفهان
مجتبی گهستونی؛ کنشگر میراث فرهنگی- خوزستان
دکتر کورش محمدخانی؛ باستانشناس- تهران
دکتر حکمت الله ملاصالحی؛ پیشکسوت باستانشناسی و میراث فرهنگی- تهران
الهه موسوی؛ روزنامه نگار محیط زیست- استان گلستان
علی هژبری؛ باستانشناس- تهران
اسماعیل یغمایی؛ پیشکسوت باستانشناسی و میراث فرهنگی- تهران
دیدگاه تان را بنویسید