سیفالله صمدیان، دبیر جشن تصویر سال، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
نگاه بدون سانسور و تعارف، تصویر سال را نجات داده است
سیفالله صمدیان گفت: مردم خانهنشین، بدون زمان و مکان، هر ساعاتی از شبانهروز که آثار را در فضای مجازی منتشر میکردیم میدیدند و از این موضوع حمایت کردند. به همین دلیل تمرکزی که این روزها مردم بر چنین نمایشهایی داشتند برای خودشان و تاریخ تصویری ایران تجربه خوبی بود.
اعتمادآنلاین| سحر آزاد- انتظار سکوت و سکون در جایی که سیفالله صمدیان حضور داشته باشد تقریباً یک شوخی است؛ البته شاید برای مشغلههایی هم که برای خودش تعریف کرده باید چنین انرژیای داشته باشد. او اسفند سال 98 هفدهمین دوره نمایشگاه تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر را برگزار کرد که بعد از چند روز از آغاز به کارش در خانه هنرمندان به دلیل شیوع بیماری کرونا تعطیل شد. با این حال جشن تصویر سال نیز همچون دیگر برنامههای فرهنگی و هنری با بهرهگیری از فضای مجازی به خصوص شبکه اجتماعی اینستاگرام ارتباط خود را با مخاطبانش حفظ کرد.
به مناسبت برگزاری هفدهمین جشن تصویر سال که به دلیل شیوع بیماری کرونا متوقف شد، با سیفالله صمدیان، عکاس، فیلمساز و دبیر جشن تصویر سال درباره نمایشهای آنلاین بخشی از آثار جشن تصویر سال و تجربه متفاوت این دوره صحبت کردیم.
***
*تجربه ارائه آنلاین آثار چطور بود و چه بازخوردهایی داشت؟
جالب این است که کار ما در 2 سو پیش رفت یعنی هم نمایشگاه را برگزار کردیم هم برگزار نکردیم. 2 ماه منتهی به نمایشگاه، کارهای مربوط به انتخاب، داوری و چاپ آثار را انجام دادیم که اگر امکان ارائه این کارها را در چند روز اول بعد از افتتاح نداشتیم، خستگی این همه کار بیشتر روی تنمان میماند. همان نمایش 2 سه روزه آثار باعث شد زحماتمان به کلی از بین نرود.
نمایشهایی را هم به صورت مالتیمدیا شامل «شش پروژه منتخب تصویر سال»، «ایران ما» و «کارتونهای مطبوعاتی» برای هفته بعد از افتتاح در نظر گرفته بودیم که بخش کارتونهای مطبوعاتی و ایران ما را توانستیم افتتاح کنیم، اما بخش شش پروژه باقی ماند.
جشنواره فیلم تصویر هم با نمایش فیلم «سوهانک» با بازی عباس کیارستمی و کارگردانی بهمن کیارستمی در روز افتتاحیه شروع شد و نمایش فیلمهایمان 2 سه روز ادامه داشت منتها 20 روز نمایش فیلم داشتیم که در این مدت قرار بود در کنار بخش «آزاد» و «جوانان زیر 25 سال»، بخش فیلمهای منتخب مستند «40 سال، تهران» را هم برپا کنیم که در توافق با سازمان زیباسازی شکل گرفته بود. امیدوارم در آینده، نمایش مجموعه فیلمهای مربوط به این بخش ادامه پیدا کند.
همچنین قرار بود 15 اسفند که افتتاح خانه اتحادیه برگزار میشود، نمایشگاه «40 سال، تهران» هم به صورت چاپی برگزار شود تا عکسها، کاریکاتورها و پوسترهای 40 سال گذشتهای که درباره تهران تولید شدهاند در خانه اتحادیه به نمایش درآیند.
بعد از تعطیلی اجباری کرونایی تصمیم گرفتیم 6 پروژهای را که مردم ندیدهاند در فضای مجازی نمایش دهیم که پنج پروژه عکاسی شامل «دریاچه ارومیه، دیروز و امروز» از جواد پورصمد، «نیم دانگ پیونگ یانگ» از سیدمجتبی دعایی، «پاریس از نگاه یک عکاس ایرانی» از زهره خالقی، «پدرانه» از مونا علیخواه، «عکاسی مینیمال» از نیلوفر شریفی و «از نگاه یک خلبان» از کاپیتان امیرحسین غروی بودند.
ششمین مجموعه با آثار قبلی کاملاً متفاوت بود. برای اولین بار یک فیلم پنج دقیقهای با تصاویری از امیرحسین غروی گرفته شده بود. این خلبان با ذوق عکاسانه و با توجه به وسعت دید 270 درجهای این مجموعه تصویری را ثبت کرده است.
بخش «ایران ما» نیز در فضای مجازی نمایش داده شد. با اینکه روز اول کارتونها و کاریکاتورهای مطبوعاتی را در مراسم افتتاحیه نمایش دادیم، اما میخواستیم بخش «ایران ما» در یک مراسم دیگری افتتاح شود. بعد از تعطیلی نمایشگاه به دلیل کرونا بخش «ایران ما» را به عنوان هدیه نوروزی در فضای مجازی پخش کردیم که با موسیقی اختصاصی فردین خلعتبری همراه بود. 6 سال است که بخش مسابقه «ایران ما» برگزار میشود و در آینده نزدیک کتابی از برگزیدگان 6 سال گذشته این بخش منتشر خواهد شد.
بخش دیگر کارتونهای مطبوعاتی هستند که هر سال به همت «آروین» (داود احمدی مونس، کارتونیست) جمعآوری میشود. هر سال نشریات ایران را بدون در نظر گرفتن محدودیتهای سیاسی انتخاب میکنیم. کارهای این بخش هم به صورت مالتیمدیا آماده شده است و در نظر داریم آن را هم در فضای مجازی پخش کنیم.
همچنین مالتیمدیایی هم که در رابطه با عکسهای موبایلی آماده کردیم احتمالاً در فضای مجازی پخش خواهیم کرد. در پنج 6 سال گذشته که بخش موبایلی را راه انداختهایم آثار خارقالعادهای به دستمان رسیده است.
*تعداد آثاری که برای جشن تصویر سال نمایش داده میشوند خیلی زیاد هستند و همه گالریهای خانه هنرمندان را در بر میگیرد. به همین دلیل معمولاً این انتقاد وجود دارد که چرا چنین حجمی از آثار باید نمایش داده شود؟ پاسخ شما چیست؟
کسانی که چنین حرفی را مطرح کردهاند فرق میان نمایشگاه شخصی را با یک نمایشگاه گروهی همچون جشن تصویر سال در نظر نمیگیرند و به این نکته که این نمایشگاه برگردان منطقی و میانه- نه افراطی- عملکرد عکاسان، کاریکاتوریستها و طراحان گرافیک ایران است و حدود سه هزار و 500 نفر آثارشان را ارسال میکنند توجه نمیکنند.
تنها در بخش عکاسی حدود 40 هزار عکس ارسال میشود و طبق میانگینی که یک بار گرفتیم، در هر دوره فقط حدود یکصدم آثار ارسالی را نشان میدهیم؛ یعنی از هر 100 اثر یک عکس نمایش داده میشود. ضمن اینکه سعی کردیم هر اتفاقی را که در جامعه رخ داده، بدون رودربایستیها یا گروهبندیهای سیاسی تا آنجا که بتوانیم و با توجه به عکسهایی که به دستمان رسیده است، نشان دهیم.
حالا قرار نیست در این میان کسی برای تفریح بیاید و بگوید: «چقدر اثر؟ خسته شدم.» میتوان مثل یک بیننده حرفهای یکسری از کارها را امروز دید و بخش دیگری را روزهای دیگر. قرار نیست در یک روز عملکرد یکساله سه هزار نفر را ببینید.
انتخاب و داوری بخش گرافیک هم توسط داوران معرفیشده از سوی انجمن طراحان گرافیک انجام میشود. درباره کاریکاتور هم یک گروه داوری معتبر داریم، اما درباره بخش عکس باید بگویم از آنجا که تعداد کارهای ارسالی بیش از حد انتظار و در حدود 40 هزار عکس است و امکان تشکیل گروه انتخاب وجود ندارد، من شخصاً با توجه به همه آثار رسیده از نظر کیفی و موضوعی و بعد از انتخاب اولیه کارهای واجد شرایط نمایش، آنها را به گروه داوری برای انتخاب برندگان هر دوره تحویل میدهم.
*یکی از بخشهایی که خیلی مواقع بر سر آن بحث میشود بخش عکسهای اجتماعی است. همانطور که خودتان هم اشاره کردید، گاهی تنشهای اجتماعیای در آن سال اتفاق افتاده است، چنانکه سال 98 و 10 سال قبل از آن هم پیش آمد. چقدر دستتان برای نمایش عکسهای اجتماعی باز است؟
ما در سال 88 اعلام کردیم که «امسال به دلیل عدم امکان نمایش تصویر تمامی ابعاد انتخابات از دریافت و ارائه آثار در این زمینه معذوریم»؛ یعنی وقتی که قرار باشد نمایشگاهی بعد از انتخابات 88 برگزار کنیم و نتوانیم هر 2 سوی قضیه را نشان دهیم، پس آن بخش را برگزار نمیکنیم و آن را به یک گروه و نگاه وابسته نمیکنیم.
حسن بزرگ 17ساله جشن تصویر سال در این است که خودش را زیر سایه یک گروه و سیاستزدگی رایج نگذاشته است. در این دوره هم تصاویری از تبعات ناشی از سیل، اتفاقات خیابانی مربوط به آبانماه و گرانی بنزین، تشییع پیکر سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی داشتیم.
نگاه بدون تعارف، بدون سانسور و بدون ذهنیت یک بعدی سیاسی ما را نجات داده است و همه گروهها به یک طریقی متوجه شدهاند این نگاه یکی از راههای موثر، سالم و تاریخساز برای کشوری با شرایط خاص ایران است. نمیگویم کارمان بدون ایراد است، اما آنچه انجام میدهیم نگاهی سالم و نزدیک به واقعیت است. تا آنجا که توانستهایم جمعبندی تصویری منصفانهای را رعایت کردهایم آن هم در فضایی که یکبعدینگری بیشتر طرفدار دارد.
*برگردیم به سوال اول. تجربه نمایشگاه آنلاین چطور بود؟
بازخوردهای خیلی خوبی داشتیم. مردم خانهنشین، بدون زمان و مکان، هر ساعاتی از شبانهروز که آثار را در فضای مجازی منتشر میکردیم میدیدند و از این موضوع حمایت کردند. به همین دلیل تمرکزی که این روزها مردم بر چنین نمایشهایی داشتند برای خودشان و تاریخ تصویری ایران تجربه خوبی بود.
*به عنوان عکاس و فیلمساز، فکر میکنید بعدها کرونا چقدر میتواند از نظر تصویری و به عنوان یک سوژه مورد بررسی قرار گیرد؟
هر اتفاقی مانند جنگ جهانی، جام جهانی، سیل، زلزله و... همیشه تصویرپذیر است و میتوانید با یک نگاه تصویری به آن نگاه کنید، به غیر از اینکه یک پاندمی کل سیستم بصری، رفتاری و اجتماعی جهان را به هم ریخته است؛ مثلاً قیافه آدمهای پیچیده در ماسکها، خیابانهای خلوت و... همه اینها میتواند موضوع فیلمها و عکسها باشد.
به لحاظ بصری، فکری و حتی رفتاری تحت تاثیر کرونا قرار میگیریم. چه بخواهیم چه نخواهیم جهان در حال پوستاندازی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و از همه مهمتر پوستاندازی تصویری غریبی است.
دیدگاه تان را بنویسید