کد خبر: 428913
|
۱۳۹۹/۰۶/۰۶ ۱۰:۲۲:۳۱
| |

درس‌هایی برای مقاوم شدن

به‌طور کلی انسان یک موجود مختار است؛ انسان مختار یعنی اینکه می‌تواند، راه اشتباه، راه خلاف، راه گناه؛ راه فساد، راه تباهی و امثال اینها را طی کند و در سوی مقابل همین انسان که توانایی سقوط به پایین‌ترین درجات را دارد.

درس‌هایی برای مقاوم شدن
کد خبر: 428913
|
۱۳۹۹/۰۶/۰۶ ۱۰:۲۲:۳۱

اعتمادآنلاین| محمد حسن نبوی، در یادداشتی در روزنامه تعادل نوشت: به‌طور کلی انسان یک موجود مختار است؛ انسان مختار یعنی اینکه می‌تواند، راه اشتباه، راه خلاف، راه گناه؛ راه فساد، راه تباهی و امثال اینها را طی کند و در سوی مقابل همین انسان که توانایی سقوط به پایین‌ترین درجات را دارد، می‌تواند همراه صلاح، پاکی، ایمان، عشق به خداوند، رستگاری، لبخند، امید و... حرکت کند و تا رفیع‌ترین قلل انسانی صعود کند.

این دو راه و دو مسیر یا دو گونه نگاه به زندگی از ابتدای آفرینش و از زمان حضرت آدم تا به امروز وجود داشته و در ادامه نیز تداوم خواهد داشت.

این موضوع حتی در زمان ظهور امام زمان (ع) نیز تداوم خواهد داشت، چرا که امام زمان(ع) که عدالت را در زمین گسترده خواهند کرد، سرانجام توسط فردی شهید خواهد شد. این امر نشان می‌دهد که جنگ میان خیر و شر نبردی است که تا همیشه تاریخ تداوم خواهد داشت. در این میان انسان‌هایی که طرفدار پاکی و ارزش‌ها هستند هر کدام درجات و مقام‌هایی دارند. برخی افراد یک مقدار معین ارزش‌ها را دوست دارند و به ارزش‌ها پایبند هستند و ارتباط مقدماتی با ارزش‌ها پیدا کرده‌اند. در مرتبه بعدی جماعت دیگری هستند که برای ارزش‌ها فداکاری‌های بیشتری می‌کنند؛ جلو می‌آیند، در خصوص ارزش‌ها صحبت می‌کنند، دفاع می‌کنند، حرف می‌زنند، دیگران را به عدالت و ایمان می‌خوانند و...که اینها هم یک دسته دیگر هستند.

اما گروه دیگری هم هستند که علی رغم اینکه انسان‌ها را به پاکی می‌خوانند؛ امر به معروف می‌کنند، نهی از منکر می‌کنند و...امااز مال و دارایی خود هم برای حمایت از نیازمندان و حفظ ارزش‌ها می‌گذرند. امروز شما شاهدید که عده‌ای در ایران به عشق اباعبدالله الحسین در سختی‌ها کنار مستمندان و فقرا می‌ایستند و بسته‌های حمایتی و حرکت‌های جهادی را ساماندهی می‌کنند. اینها هم یک گروه هستند. در کنار این گروه‌ها اما گروه دیگری هم هستند که علاوه بر تلاش مالی، جان خود را نیز به خطر می‌اندازند و در مشکلات جان خود را به دست می‌گیرند و در راه خداوند متعال و ارزش‌های الهی تقدیم می‌کنند. مثل نیروهای مدافعان حرم و نیروهایی که در عراق و سوریه و یمن و...با دشمنان و اشغالگران و ظالمان نبرد می‌کنند. این هم یک گروه دیگر هستند که مقام خاص خود را دارند. در میان این طبقات مختلف، تعداد اندکی از افراد هم هستند که تمام آن مرتبه‌های قبلی را پشت سر گذاشته‌اند و به مرتبه‌های بالاتری در عشق به خداوند دست پیدا کرده‌اند. این گروه اطمینان به شهادت خود دارند و آن را انتظار می‌کشند، این افراد در عین حال که اطمینان به شهادت دارند و می‌دانند که باید جان و مال و هستی خود را فدا کنند، باز هم رو به سوی آسمان می‌ایستند و جان عزیز خود را در راه ارزش‌ها تقدیم می‌کنند. واقعا از این دست افراد در جهان بسیار اندک هستند اما اثرگذاری این افراد بالاست؛ نمونه یک چنین دیدگاه‌هایی شهید قاسم سلیمانی‌ها و شهید حججی‌ها هستند که علی رغم خطرات با آغوش باز آن را پذیرفته‌اند.

در واقع این مکتب امام حسین (ع) است که معنای حفاظت از ارزش‌ها را برای نوع انسان مشخص می‌کند و از درون این مکتب شهید سلیمانی‌های تاریخ بیرون می‌آیند. امام حسین (ع) در روزهای منتهی به عاشورا در کنار ارزش‌ها ایستادند در حالی که از قبل مطمئن بودند که در این مسیر شهید می‌شوند. در مرحله بعدی، شهادت برادران خود را برای حفظ ارزش‌ها می‌پذیرند؛ شهادت بچه‌های خود را می‌پذیرند، شهادت اصحابش و یارانش را می‌پذیرند و بار سنگین این همه آلام را بدوش می‌کشند اما ذره‌ای از عشق خداوند غافل نمی‌شوند.

شهادت حضرت ابوالفضل(ع)، شهادت قاسم(ع)، شهادت طفل خردسالش علی اصغر(ع)، شهادت عبدالله ابن الحسن، شهادت علی اکبر(ع) و... را در این مسیر می‌پذیرند و باز هم فریاد حمایت از ارزش‌ها سر می‌دهند. االله اکبر؛ ببینید، یک روح بلند انسانی تا کجا می‌تواند اوج بگیرد و چه صعودی را تجربه کند. روح بلندی که همه این سختی‌ها را تحمل کند اما در عین حال رو به آسمان سر بلند کند و بگوید؛ «خدایا به رضای تو راضی ام؛ هرچه تو دوست داری من نیز آن را دوست می‌دارم.» در حالی که زن و بچه و خانواده‌اش را هم همراه آورده بود و می‌دانست که قرار است خانواده‌اش اسیر شوند. می‌دانست که قرار است سختی‌های دشواری را تحمل کنند، می‌دانست که دوستان و برادران و فرزندانش شهید شوند، اما گفت برای حفظ ارزش‌های الهی اگر همه هستی‌ام فدا شود؛ با آغوش باز می‌پذیرم. می‌پرسید بزرگ‌ترین درسی که ما امروز از حادثه بزرگ عاشورا می‌توانیم بگیریم، چیست؟ بزرکترین درس عاشورا برای ما همین مقاومت است؛ برخی افراد هستند که ظاهرا کنار دین هستند و ظواهر دینی دارند و ارزش‌ها را می‌شناسند، اما به محض بروز کوچک‌ترین مشکل و سختی ارزش‌ها را فراموش می‌کنند و می‌گویند این دیگر چه جور دین و ارزشی است.

یعنی دین برای آنها تا زمانی موجه و قابل قبول است که منافع مادی (آن هم منافع کوتاه‌مدت دنیایی) آنها را تامین کند و بلافاصله پس از اینکه مشکلی بر سر راه این منافع ایجاد شود، کل موضوع را زیر سوال می‌برند. ما باید روز بروز بیشتر به سمت ارزش‌های الهی حرکت کنیم، چرا که این ارزش‌ها هستند که هم دنیای ما را تامین می‌کنند و هم آخرت را. من یک آیه تقدیم مخاطبان می‌کنم و اظهاراتم را به پایان می‌رسانم؛ خداوند در آیه 11 سروه حج می‌فرمایند: «ومِن الناسِ منْ یعْبُدُ‌الله علىٰ حرْفٍ ۖ فإِنْ أصابهُ خیْرٌ اطْمأن بِهِ ۖ وإِنْ أصابتْهُ فِتْنهٌ انْقلب علىٰ وجْهِهِ خسِر الدُّنْیا والْآخِره ۚ ذٰلِک هُو الْخُسْرانُ الْمُبِینُ؛ از مردم کس هست که خدا را به زبان و به ظاهر می‌پرستد (نه از باطن و حقیقت) از این رو هرگاه خیر و نعمتی به او رسد اطمینان خاطر پیدا کند و اگر آزمونی (از شر و فقر و آفتی) به او رسد (از دین خدا) رو بگرداند. چنین کس در دنیا و آخرت زیانکار است و این (نفاق و دورویی) زیانی است که بر همه کس آشکار است.»بنابراین مهم‌ترین درسی که از فرهنگ عاشورا می‌توانیم برداشت کنیم که بین ارزش‌های دینی و دنیایی باید از همه ارزش‌های دینی مان حفظات کنیم تا هم دنیا را داشته باشیم و هم آخرت را.

منبع: روزنامه تعادل

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها