کد خبر: 432159
|
۱۳۹۹/۰۶/۲۳ ۱۰:۰۰:۰۰
| |

پوریا اخواص، خواننده موسیقی اصیل ایرانی، در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

سیاست ذائقه موسیقی جامعه را تغییر داده است

پوریا اخواص گفت: اساساً وقتی سیاست یک جامعه و دست‌اندرکاران ارائه آثار موسیقی بیشترین خوراکی که به مردم می‌دهند دیگر ژانرهای موسیقایی است، به گونه‌ای که موسیقی سنتی ایرانی جزو آن نیست، ذائقه مردم تغییر پیدا می‌کند.

سیاست ذائقه موسیقی جامعه را تغییر داده است
کد خبر: 432159
|
۱۳۹۹/۰۶/۲۳ ۱۰:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| تبسم کشاورز- پوریا اخواص خواننده و نوازنده موسیقی کلاسیک ایرانی است. او خواندن را از سال 1373 زیر نظر مرحوم نورالدین رضوی سروستانی آغاز کرد و پس از آن با محسن کرامتی ادامه داد و دوره عالی آواز را که شامل مرکب‌خوانی و نوعی دیگر از ردیف آواز بود نزد ایشان به پایان رسانید.

اخواص در سال 1381 مبانی نظری موسیقی و تحلیل ردیف موسیقی ایرانی را نزد حسین علیزاده فرا گرفت. او در کنار خوانندگی، نوازنده کمانچه، قیچک و سه‌تار نیز هست.

آلبوم‌های «سرود مرد سرگردان»، «این هم حکایتی‌ست»، «جان جهان»، «یاد بی برگی»، «طعم تصنیف»، «ای شب»، «رنج عاشق» و... از جمله آثار مستقل اوست. علاوه بر این، ‌پوریا اخواص در آثاری چون «سرودگل»، «باده تویی»، «عشقیم گَل»، «غمنومه فریدون»، «زیر تیغ» و «در چشم باد» با حسین علیزاده همکاری کرده است.

در ادامه گفت‌وگوی اعتمادآنلاین با پوریا اخواص را در خصوص تاثیر کرونا بر دنیای موسیقی، بازخورد کنسرت‌های آنلاین و نسبت شعر و موسیقی می‌خوانید.

موسیقی

***

*پرواضح است که این روزها گفتمان تمام دنیا معطوف به ویروس کروناست. این موضوع بر تمام مشاغل تاثیر گذاشته و دنیای موسیقی هم از آن بی‌نصیب نمانده است. کمی از کار کردن در این شرایط و فعالیت‌هایتان در ایام کرونا بگویید؟

پیش از شروع کرونا در صدد انتشار چند اثر بودیم که به تعویق افتاد. وقتی دیدیم این ماجرا به طول می‌انجامد تعدادی از کارها را که چندی پیش ضبط شده بودند و قرار بود به نوبت منتشر شوند به یکباره و با فاصله کم منتشر کردیم. همچنین یکی 2 تک‌تِرک کار کردم تا کمی از این فاصله و رکودی که پیش آمده کم کنم.

قبل از شروع کرونا کلاس‌های تدریس آنلاین داشتم و به دوستانی که خارج از کشور یا در شهرستان‌ها زندگی می‌کردند آموزش می‌دادم. اما با شیوع کرونا کلاس‌های حضوری هم آنلاین شدند.

فکر می‌کنم یکی از اتفاقاتی که کرونا رقم زد و اتفاق خوبی هم محسوب می‌شود برگزاری کلاس‌های آنلاین در علوم و فنون گوناگون و دسترسی راحت علاقه‌مندان به این کلاس‌ها بود. از این نظر که فاصله‌ها را کم کرد؛ برای مثال دیدم که عده‌ای کلاس‌های تاریخ هنر، مبانی نظری و عملی موسیقی، زبان و... برگزار کردند.

در کل کرونا برای اهالی فرهنگ و هنر اتفاق ناگواری بود و بیم و هراسی را در جان‌مان نشاند. به گمانم حتی اگر این مساله برطرف شود باز هم شاید عده‌ای وسواس‌ها و مشکلات ناشی از کرونا را تا سال‌ها با خود داشته باشند.

*شما به همراه چندین گروه دیگر چند شب متوالی در سالن رودکی کنسرت آنلاین برگزار کردید، تجربه‌تان را از این کنسرت‌ها می‌گویید؟

این کنسرت‌ها به همت دفتر موسیقی، بنیاد رودکی و به پیشنهاد دکتر ستایشگر برگزار شد. اتفاقی که افتاد این بود که پنج گروه موسیقی ایرانی، با پنج بیان اجرایی مختلف، موسیقی کلاسیک اجرا کردند. موسیقی کلاسیک در دید مخاطب غیرمتخصص همیشه یک فرم و یک گونه اجرا داشته، اما در این‌ پنج شب من و هر کدام از دوستان خواننده به سبک و سیاق متفاوتی آواز خواندیم و نوازندگان هر گروه و ارکستری هم که همراه ما بودند نگرش متفاوتی داشتند که موسیقی و کار هر گروه را متفاوت با دیگری می‌کرد.

البته ناگفته نماند اینکه برای سالن خالی اجرا کنی تجربه متفاوت و دشواری بود، اما جذابیتش برای من این بود که با پخش آنلاین کنسرت تعدادی از دوستان و خانواده‌ام که خارج از کشور زندگی می‌کنند توانستند این کنسرت‌ها را تماشا کنند.

برای مثال ما قبلاً وقتی در تالار رودکی کنسرت برگزار می‌کردیم نهایتاً 200 نفر مدعو داشتیم و خرسند از اینکه ظرفیت سالن تکمیل شده و این نفس به نفس بودن با بیننده برایمان خیلی هیجان‌انگیز بود؛ این ‌بار سالن خالی بود اما هر شب قریب به 14 هزار نفر این کنسرت‌ها را تماشا می‌کردند. اینها خیلی خوب است اما از سویی بیم آن می‌رود که مردم عادت کنند و از این به بعد بخواهند زیر پتو و کولر به تماشای کنسرت‌هایمان بنشینند.

موسیقی

*2 آلبوم «ای شب» و «رنج عاشق» اخیراً از شما منتشر شده، لطفاً کمی درباره این کارها توضیح بدهید؟

آلبوم «ای شب» به آهنگسازی سید امیرطاهری و «رنج عاشق» به آهنگسازی مجید مولانیا اخیراً از من منتشر شد.

در آلبوم «ای شب» نگرشی که پشت نگاه آهنگساز بود این بود که موسیقی در خدمت شعر باشد، شعر کلاسیکی که امروزی باشد و یک نگرش اجتماعی را دنبال کند.

من در شیوه آوازخوانی‌ام و در سیاقی که این چند سال پی می‌گیرم همیشه با کسانی کار می‌کنم که نگاه اجتماعی و دغدغه فرهنگی داشته‌ باشند، از نظر شعری یک وحدت مضمونی را دنبال کنند و در آثارشان پراکنده‌گویی نباشد. از طرفی هم دست خواننده را باز بگذارند که خواننده بتواند آن تمبر و امضای خودش را پای اثرش داشته باشد. در آهنگسازی آقای امیرطاهری خوشبختانه این اتفاق افتاد و سلیقه ایشان را دوست داشتم.

موسیقی

آلبوم «رنج عاشق» هم حاصل کنسرتی بود که چندی پیش با مجید مولانیا داشتیم که منتج به انتشار این اثر شد. در این آلبوم یک‌ گروه خلوت داریم که رویکردش بیشتر مضرابی‌محور است. از طرفی شعر زیبایی از دیبا خسروی را که 2 سال پیش در کتاب دکتر کزازی (دُر دریای دری) پیدا کرده بودم در دستگاه همایون خواندم.

چون در این روزگار کمتر آواز شنیده می‌شود سعی کردم در این آلبوم حدود هشت 9 دقیقه (در هر قسمت) در دستگاه همایون و دشتی آواز بخوانم.

موسیقی

*می‌دانیم که شما فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی هستید. تردیدی نیست که ساختار عروض و آهنگ کلام در اشعار فارسی به صورت‌بندی‌های آوازی موسیقی ایران گره خورده است. به عنوان کسی که علاوه بر کار موسیقی با شعر و ترانه هم آشنایی دارد، می‌خواهم بدانم چقدر این مساله به شما کمک کرده و اساساً شعر چه تاثیری بر موسیقی می‌گذارد؟

ادبیات با وجود هر ایرانی درهم آمیخته است. موسیقی ما بسیار شعرمحور است؛ برای مثال اگر نوازنده با شعر و ادبیات انس و الفتی داشته باشد، وزن عروض شعر حال ساز و نوازندگی را زیباتر و شیواتر می‌کند.

من نوازندگانی را سراغ دارم که با خواندن غزلی از هر یک از شعرای کلاسیک قدیم یا معاصر و بر مبنای ذوقی که در وجودشان برمی‌انگیزد شروع به تک‌نوازی می‌کنند. با وجود اینکه موسیقی‌شان کلامی ندارد اما احساس می‌کنی از یک کلام و راهی خط می‌گیرد که دلچسب‌تر از ساز دیگران می‌شود.

در بحث موسیقی باکلام این را باید بدانیم که خواننده رسول شاعر است و پیامی را که شاعر دارد با آواز می‌خواند پس باید حق مطلب ادا شود و این مهم میسر نیست جز با اشراف خواننده به ادبیات سرزمینش. خواننده باید شعر را از روی کاغذ بلند کند تا شنونده شعر را ببیند و نسبت به خوانش شعر علم و آگاهی داشته باشد. وقتی این آگاهی وجود داشته باشد شنونده لذت بیشتری از اثر می‌برد حتی اگر خواننده تکنیک خارق‌العاده‌ای نداشته باشد. اگر خواننده شعر را درست تحویل دهد می‌گویند چه صدای گرمی، ولی اگر شعر را درست نخواند می‌گویند صدا و شعرش اصلاً خوب نیست ولو اینکه آن شخص در کارش سال‌ها زحمت بسیار کشیده باشد. پس با این صحبت‌ها به نقش مهم ادبیات در موسیقی، به خصوص در موسیقی باکلام و خوانندگی، پی می‌بریم.

*در نسل امروز درصد کسانی که به موسیقی اصیل ایرانی گرایش دارند ناچیز است. دلیل تغییر ذائقه مردم و کم بها دادن و بی‌مهری نسبت به موسیقی سنتی چیست؟

همیشه سنت نگهبان فرهنگ هر جامعه‌ای است و جنبش‌ها و اتفاقات هنری در گذر زمان به پختگی می‌رسند. هنر اصیل و بالاخص موسیقی سنتی ما هم به مرور و با اتصال به ریشه‌‌ها تا اینجا پیش آمده و همیشه نگهبانان و دلسوزانی داشته که از این هنر در زمان مقتضی صیانت کنند. البته که اصالت و هنر ناب همیشه گرانبهاست و کم‌مشتری و به قول شاعر: «سهل است اگر تو را خریداری نیست/ چیزی که گرانبهاست کم‌مشتری است».

اساساً وقتی سیاست یک جامعه و دست‌اندرکاران ارائه آثار موسیقی بیشترین خوراکی که به مردم می‌دهند دیگر ژانرهای موسیقایی است، به گونه‌ای که موسیقی سنتی ایرانی جزو آن نیست، ذائقه مردم تغییر پیدا می‌کند.

وقتی ما یک کنسرت موسیقی کاملاً ایرانی برگزار می‌کنیم که در آن هیچ عوامل پاراموزیکال دیگری مثل «نمایش، حضور چهره‌های سینمایی، جلوه‌های ویژه و رقص سماع و...» وجود ندارد چندان دیده نمی‌شویم. درست است که عوامل پاراموزیکال بر دید مخاطب بسیار تاثیر می‌گذارند و جذاب‌اند، اما وقتی این مسائل در میان نباشد دایره مخاطبان و شنونده این فرم از موسیقی بسیار تخصصی‌تر می‌شود و طبیعی ا‌ست که بخشی از مخاطبان را از دست خواهد داد که به عقیده من جای هیچ افسوس و نگرانی‌‌ای ندارد.

نقش کلیدی صداوسیما و بحث تکراری و کلیشه‌ای کم‌لطفی تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازان این رسانه عریض و طویل و بی‌مهری‌شان به موسیقی ایرانی هم مثل همیشه در میان است. بیم آن می‌رود تا چند وقت دیگر بسیاری از همکارانی که دلباخته موسیقی ایرانی بودند به دلیل سرخوردگی‌ها و بی‌اعتنایی‌ها کم‌کم به سمت موسیقی‌های دیگر یا حتی حرفه‌های دیگر روی بگردانند.

خیلی‌ها را دیدیم که نگرش و سبک موسیقایی‌شان را عوض کردند؛ به حساب اینکه آنجا در باغ سبزی می‌بینند به آن سو می‌روند غافل از آنکه آن سمت هم مناسبات عجیب و غریبی برقرار است و ممکن است بازی‌شان ندهند. بعد از آنجا رانده و از اینجا مانده می‌شوند. البته مخالف تجربه کردن نیستم، خودم آلبومی با همکاری بهنام ابوالقاسم و علیرضا کلیایی کار کردم که در پاییز منتشر می‌شود. سعی داشتیم در این اثر شنونده را با هر پیش‌زمینه سلیقه موسیقایی با خودمان همسو و همراه کنیم.

موسیقی

*در این میان مخاطبان موسیقی با تغییر ژانر و فضای فکری جدید هنرمند مورد نظرشان چگونه کنار می‌آیند؟

من اعتقاد دارم کار سخت و ریسک بزرگی ا‌ست که یکباره دنیا و سلیقه‌ات را عوض کنی، اما اگر با شناخت و هوشمندانه یک رخداد جدید هنری در هنرمندی متجلی شود نه تنها ریزش مخاطب را در پی نخواهد داشت بلکه طیف وسیع‌تری از جامعه به سمت هنرمند کشیده خواهند شد که نمونه آن‌ را چند سال اخیر در بین خوانندگان نسل خودمان بسیار دیده‌ایم.

*در سال‌های اخیر بسیاری از بازیگران به دنیای موسیقی و بسیاری از خوانندگان به عرصه سینما ورود کرده‌اند، آیا شما با این موضوع موافقید؟

به آزادی بیان و اندیشه معتقدم. هر کسی می‌تواند در عمر 60، 70 ساله‌ای که دارد هر کاری را تجربه کند، اما باید در آن کار تخصص و آگاهی داشته باشد. اینکه در استودیو یک قطعه آوازی را با نرم‌افزارها و انواع پلاگین‌ها رنگ و لعاب بدهی و ملوداین کنی اما نتوانی یک خط آواز سلامت به ‌صورت زنده بخوانی، این کار اشتباه و به دور از شرافت هنر است که متاسفانه در بین برخی از هنرمندان عرصه سینما و نیز ورزشکاران شاهد این اتفاق هستیم.

*با استاد حسین علیزاده در گروه هم‌آوایان بوده‌اید، علاوه بر آن در غمنومه فریدون، موسیقی سریال زیر تیغ و اخیراً موسیقی فیلم سینمایی آتابای با ایشان همکاری داشته‌اید. کمی از این همکاری‌ها با استاد علیزاده برایمان بگویید؟

یکی از بزرگ‌ترین افتخارات زندگی من این است که سال‌هاست در خدمت استاد علیزاده هستم، نتیجه‌ و حاصلش چندین کنسرت در ایران و خارج از کشور و خوانش چند موسیقی برای فیلم‌ها و سریال‌ها بوده است.

در این سال‌ها از استاد درس موسیقی، اخلاق و منش هنری آموختم‌. ایشان نه تنها در موسیقی بلکه به‌ طور کل در هنر بسیار دیدگاه وسیعی دارند و صاحب‌نظرند که این برای من و دوستداران ایشان بسیار آموزنده و جذاب است.

موسیقی

*در انتها اگر مطلبی باقی مانده ما سراپا گوشیم.

دوست دارم به نکته‌ای اشاره کنم که همیشه در صحبت‌ با دوستانم و در گپ‌وگفت‌های هنری می‌گویم: همه ما باید تاریخ هنر ایران و جهان را مطالعه کنیم. شناخت تاریخ هنر باعث می‌شود کارهایی را که در هنر خلق و انجام شده بدون شناخت مجدداً انجام ندهیم که به یک اتفاق ابتر منتج شود.

رسیدن به بیان و حال شخصی بزرگ‌ترین هدف‌مان باشد که بتوانیم نقشی از خودمان در تاریخ هنر ثبت کنیم.

مطالعه تاریخ هنر ما را به سمت و سویی رهنمون‌ می‌کند که هنرمان رنگ و بوی زمان خودمان را بگیرد و این باعث می‌شود هنر ما در زمان خودمان جاودان شود.

چکیده گفت‌وگو با پوریا اخواص

-کرونا برای اهالی فرهنگ و هنر اتفاق ناگواری بود

-کنسرت آنلاین و اجرا برای سالن خالی تجربه متفاوت و دشواری بود

-موسیقی ما بسیار شعرمحور است

-خواننده رسول شاعر است

-خواننده باید شعر را از روی کاغذ بلند کند تا شنونده شعر را ببیند

-همیشه سنت نگهبان فرهنگ هر جامعه‌ای است

-بی‌مهری صداوسیما به موسیقی ایرانی همیشه وجود داشته است

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها