بررسی سازوکار تخفیفهای کتاب در گفتوگوی «اعتمادآنلاین» با محمود آموزگار:
فروشگاههای چندمنظوره درباره فروش کتاب باید از اتحادیه ناشران تبعیت کنند
نایبرئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران درباره تخفیفهای بالای فروش اینترنتی کتاب، که موجب انتقادهایی از سوی برخی کتابفروشیها شده است، میگوید از مدتها قبل این موضوع در اتحادیه ناشران تهران در دست پیگیری و استدلالشان این بوده که وقتی اتحادیهای در رابطه با فروش کالایی تاسیس میشود، این اتحادیه میتواند روی فروش آنلاین آن هم کنترل و نظارت کند.
اعتمادآنلاین| تخفیفهای بالای فروش آنلاین کتاب، نگرانیها و انتقادهایی را از سوی کتابفروشیها برانگیخته است. نایبرئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران برای بررسی شیوههای متداول فروش و تخفیف کتاب در دنیا به سیاستهای اقتصادی اشاره میکند و میگوید در کشورهایی همچون آمریکا فضا رقابتی است و اگر نتوانستید در این رقابت بمانید، محکوم به از میان رفتن هستید، اما اروپا از شیوه قیمت ثابت استفاده کرده است.
به گفته او، در اروپا سعی بر این است تغییرات به گونهای باشد که سازوکار اداره جامعه از دستش در نرود و همه بتوانند در این فضا تنفس کنند. با محمود آموزگار، نایبرئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و مدیر نشر کتاب «آمه»، درباره موضوع تخفیفها و فروشهای آنلاین صحبت کردیم:
***
*تخفیفهای بالایی که در برخی از سایتها داده میشود باعث انتقادهایی از سوی کتابفروشان شده است و آنها میگویند مشتریهایشان هم خواستار تخفیف مخصوصاً تخفیفهای بالایی هستند که برای آنها امکانپذیر نیست. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
خوب است به یک نکته توجه کنیم و آن سیاستهای اقتصادی در دنیاست. به طور مشخص یکی از سیاستها منشأ در آمریکا دارد که فضا رقابتی است و هر کسی میتواند در بازار میماند و هر کسی نمیتواند از بین میرود. حالا در حوزه نشر نیز این داستان برقرار است؛ یعنی یک مرزبندی مشخص وجود دارد به این معنا که بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا و آسیا از قاعده قیمت ثابت کتاب تبعیت میکنند...
*قیمت ثابت کتاب چیست؟
آلمان و فرانسه در رأس این قاعده هستند. قیمت ثابت کتاب یعنی اینکه قیمت پشت جلد کتاب در بزرگترین کتابفروشی پایتخت، با قیمت پشت جلد کتاب در یک دهکده کوچک فرقی ندارد.
در فرانسه «فناک» یک فروشگاه زنجیرهای است که قدرت مالی زیادی دارد و در شعبات بزرگی که در پاریس دارد، به غیر از کتاب، لوازم دیگر نیز مانند کامپیوتر، لوازمالتحریر و... میفروشد اما او ناگزیر از رعایت قیمت ثابت کتاب است چون یک کتابفروشی در یک شهر یا روستای کوچک قاعدتاً نمیتواند روی تخفیف مانور بدهد. ضمن اینکه نوع قیمتگذاری کتاب در تمام دنیا به گونهای است که سهمی را در هزینههایشان برای توزیع ببینند.
در آلمان و فرانسه اینگونه است که به طور متوسط حدود 45 درصد قیمت پشت جلد کتاب سهم توزیع است؛ یعنی توزیعکنندهای که کتاب را از ناشر میگیرد 55 درصد مبلغ را به ناشر پرداخت میکند و 33 درصد هم موظف است به کتابفروشیها پرداخت کند تا آنها بتوانند با 33 درصد قیمت پشت کتاب امورشان را بگذرانند. 12 درصد هم برای بخش توزیع باقی میماند.
حالا فکر کنید اگر ناشر بخواهد فروش مستقیم انجام دهد، یعنی 45 درصد را پرداخت نکند بعد 30 درصد تخفیف دهد، در واقع عرصه را بر بخش توزیع تنگ میکند و از سهم آنها میزند. اگر توزیع ضرورت نداشت و خود ناشران میتوانستند بازاریابی کنند و بفروشند، هیچ وقت کتابفروشیها ایجاد نمیشد. بنابراین سازوکاری در نظر گرفتند برای اینکه به حقوق و تکالیف بخشهای مختلف حوزه نشر تعریف مناسبی بدهند.
تعطیلی کتابفروشیها در انگلستان بعد از خروج از قانون قیمت ثابت
الان آمار اتحادیه بینالمللی ناشران میگوید کتابفروشیهای شهر پاریس از کل کتابفروشیهای آمریکا بیشتر هستند چون در آمریکا قیمت ثابت کتاب اجرا نمیشود، اما اتحادیه کتابفروشان بریتانیا از اتحادیه ناشران جدا شده است. تا سال 1996 بریتانیا هم از قیمت ثابت کتاب تبعیت میکرد، اما از آن سال از این قاعده بیرون رفت و نتیجهاش این بود که اتحادیه کتابفروشان جدا شد و با ناشران اختلاف منافع پیدا کرد.
ناشران گفتند الزامی ندارند که حتماً از طریق سیستم توزیع کتابهایشان را بفروشند، در نتیجه از سال 1997 تا 2007 ظرف 10 سال حدود هزار کتابفروشی در بریتانیا تعطیل شد. اهمیت قیمت ثابت کتاب آنقدر زیاد است که اسکاتلند وقتی به منظور استقلال رفراندوم برگزار کرد، جریان استقلال طلب وعده داد که اگر مستقل شوند، قیمت ثابت کتاب را برمیگردانند.
پس قاعدهای در دنیا وجود دارد مبنی بر اینکه تخفیف خوب است و در کشورهایی مانند آمریکا از آن پیروی میشود، اما قاعده دیگر، قیمت ثابت کتاب است که بسیاری از کشورها به ویژه در قاره اروپا به غیر از انگلیس از آن تبعیت میکنند. در همین رابطه درباره کتابفروشیها این نظر وجود دارد که نباید به آنها به عنوان یک بنگاه اقتصادی نگاه کرد.
*چرا؟
کتابفروشیها مجاری تنفسی جامعه هستند؛ یعنی هر کجا کتابفروشی هست، جامعه لطیفتر و میزان خلاف، جرم و جنایت کمتر است. از این موضوع نتیجه میگیرند که هر نوع سرمایهگذاری در این زمینه موجب صرفهجویی در بخشهای دیگر از جمله برخورد با جرم و جنایت میشود. اینها مقدمه ماجرا بود. در ایران وضعیت ما بدین شکل بود که به طور سنتی کتابفروشیها فعالیت میکردند.
بعد از انقلاب، به ویژه بعد از سال 66 که اولین نمایشگاه کتاب راهاندازی شد، سازوکاری در پیش گرفته شد مبنی بر برگزاری نمایشگاه کتاب. این نمایشگاه رقیب جدی کتابفروشیها شد؛ یعنی در نمایشگاه کتاب به اتکای یارانه، کتاب ارائه شد و یارانه همان تخفیف بود آن هم در شرایطی که 40 هزار تومان از 100 هزار تومان بن کارت دانشجویی داده میشد و حداقل 10 درصد نیز خود ناشران تخفیف میدادند، بنابراین کتابها با نصف قیمت فروش میرفت.
وقتی کتاب در نمایشگاه با نصف قیمت فروش میرفت به این معنا بود که هیچ کتابفروشیای نمیتواند با آن رقابت کند پس عملاً سیاستی در پیش گرفته شد که به کاهش کتابفروشیها و تضعیف آنها انجامید. در نتیجه کتاب فروختن به سمتی رفت که دیگر صرفه نداشته باشد و کتابفروشیها به سوی تعطیلی و محو شدن بروند.
در این میان اتفاقات جدیدی افتاده و فروش آنلاین هم اضافه شده است. بخشی از این فرایند را خود ناشران از طریق فضای مجازی با فروش مستقیم ایجاد کردند. در این کار ناشران به جای آن که نزدیک به 40 درصد قیمت کتاب را به بخش توزیع بدهند، برای فروش آنلاین 20 تا 25 درصد تخفیف قائل میشوند. کسانی که در چارچوب صنفی و عضو اتحادیه هستند برای این تخفیفها باید مجوز بگیرند منتها مشکلی وجود دارد...
*چه مشکلی؟
مشکل این است که از نظر کنترل، نظارت و قوانین و مقررات، یک اتحادیه صنفی چندمنظوره داریم که این اتحادیه به فروشگاههایی مانند «شهروند»، «دیجیکالا» و... که کالاهای مختلف میفروشند، جواز فروش کتاب میدهد. یعنی اگر بخواهیم به دیجیکالا بگوییم چرا کتابها را با تخفیف عرضه میکند و باید از اتحادیه ناشران و کتابفروشان مجوز بگیرد، با مشکل گرفتن مجوز از اتحادیه چندمنظوره مواجه میشویم.
همین وضعیت در مورد اتحادیه فروش مجازی نیز برقرار است؛ یعنی یک اتحادیه هم داریم که کلیه نهادها و شرکتهایی که به صورت آنلاین کار فروش محصولات را انجام میدهند از طریق آن اتحادیه جوایز میگیرند و آنجا هم همان مساله را داریم.
موضوع تخفیفها از مدتها قبل در اتحادیه ناشران تهران در دست پیگیری و استدلالشان این بوده که وقتی اتحادیهای در رابطه با فروش کالایی تاسیس میشود، فروش آنلاین آن هم به همان روش است و ماهیت آن تغییر نمیکند پس علیالاصول این اتحادیه میتواند کنترل و نظارت کند همانطور که روی کتابفروشیهای فیزیکی و ناشران کنترل و نظارت میکند، در مورد فروش آنلاین نیز همینگونه است.
تلاش برای تبعیت از قوانین اتحادیه ناشران در فروشگاههای چندمنظوره
البته شاید این سوال پیش بیاید که آیا در مورد فروشگاههای چندمنظوره این بحث مطرح است که آنها باید برای تکتک مجوزهای هر کالا به سراغ اتحادیه بروند؟ خیر. حداقل این قوانین میتواند اصلاح شود و به طور مشخص آنها باید درباره کنترل، نظارت و مقررات فروش کتاب حتماً از اتحادیه ناشران تبعیت کنند. بخشی از این ماجرا هم به درون صنف برمیگردد.
به هر حال ناشران نمیتوانند بیش از 40 یا 50 درصد تخفیف دهند. خیلیها الان کتابسازی و خیلیها کتاب قاچاق چاپ میکنند که همین زمینهای ایجاد کرده که قیمتهای بالا روی کتابها درج شود و توسط دستفروشها یا در نمایشگاههای ادارات، شرکتها، متروها و... با 50 درصد تخفیف فروش رود.
به عنوان مثال کتابی از سوی انتشارات «نگاه» منتشر شده است. به فرض اگر 20 هزار تومان قیمت داشته باشد، افرادی آن را با 30 هزار تومان قیمت منتشر کردهاند و میگویند 50 درصد تخفیف میدهیم. در نتیجه قیمت آن کمتر از قیمت انتشارات نگاه میشود و همین نشاندهنده لزوم توجه، رسیدگی و نظارت است.
این مساله در دستور کار اتحادیه ناشران قرار گرفته و شکایتهای زیادی در این زمینه شده است. ضمن اینکه باید به این نکته هم اشاره کنم که تقاضای کتاب افزایش پیدا نکرده و چنین نیست که تعداد کتابخوانهایمان بیشتر شده باشد بلکه میزان کتابخوانها محدود است و همانها الان با توجه به شرایط اقتصادی امکانات محدودی برای خرید کردن دارند.
وقتی سفره کوچکتر شود و ناشران بزرگی هم که قدرت مالی دارند بخواهند با تخفیفهای بالا کتابهایشان را عرضه کنند، عرصه را بر کتابفروشیها و سیستم متعارف توزیع تنگ میکنند.
*آیا تعاملی شده است که فروشگاههای چندمنظوره برای تخفیف کالاهایی مانند کتاب از قوانین صنف اتحادیه ناشران تبعیت کنند، یا صرفاً در حد طرح و پیشنهاد در خود اتحادیه است؟
در اتاق اصناف اقداماتی انجام گرفت و حتی موافقت شد که فروش الکترونیکی کتاب با اتحادیه ناشران باشد. این موضوع در کمیسیون نظارت وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت مطرح است و آنجا هم گفتهاند اتحادیهای وجود دارد که تمام فروشهای آنلاین در آن انجام میشود.
واقعیت این است که وقتی یک نفر درخواست حراج میکند حتماً دلیلی داشته است. در قوانین اتحادیه هم آمده است که باید این حراج بررسی شود تا ببینند دلایل برای برگزاری حراج و تخفیف موجه است یا نه؛ مثلاً زمانی اجناس کسی در حال اتمام است، برای اینکه آن جنس را تمام کند حراج برگزار میکند. زمانی کسی برای تبلیغ و معرفی کارش میخواهد با تخفیف خودش را مطرح کند و اینجاست که اتحادیه مربوطه باید آن را بررسی کند.
قوانین این کار موجود است و در همه جا یک قانون نظام صنفی داریم، اما اتحادیه فروشگاههای چندمنظوره چگونه اقتضائات کسبوکار کتابفروشیها و ناشران را میدانند؟ اینها دلایلی است که این خواسته را مبنی بر نظارت و کنترل بر فروش آنلاین از سوی همان اتحادیهای که فروش فیزیکی انجام میدهد، توجیه میکند.
*وزارت صنعت، معدن و تجارت این موضوع را رد کرده یا در حال بررسی است؟
الان بحث کرونا به میان آمده و یک حالت توقف ایجاد کرده. کارها با سرعت سابق انجام نمیشود و طبیعی است که تا حدودی سد راهحل این مساله شده است. امیدواریم این قضیه برطرف شود تا بتوان پیگیریهای جدیتری انجام داد و این موضوع سروسامانی پیدا کند، اما همانطور که گفتم اینها حلقههای یک زنجیر هستند که به یکدیگر ربط دارند.
تولید یعنی نشر و فروش یعنی توزیعکنندگان تکالیف و حقوقی نسبت به هم دارند. اگر قرار بر این باشد که این نظم به هم بریزد، طبیعی است که کل مجموعه زیان میبیند. ممکن است الان ناشران از طریق فروش مجازی و مستقیم وضعیت مناسبی پیدا کنند، اما در درازمدت حتماً به نفعشان نخواهد بود چون اگر به نفعشان بود از ابتدا کتابفروشیها ایجاد نمیشدند.
شهر «دیترویت» آمریکا قبل و بعد از جنگ جهانی اول یکی از بزرگترین قطبهای اقتصادی دنیا بود، اما الان مانند شهر ارواح شده و بازارهای خرید و مجتمعهای تجاری بسته شدهاند. به دلیل همین مسائل و فروش آنلاین بخشی از جمعیت کوچ کردهاند چون دیگر بهصرفه نیست کسی به دنبال اجاره مغازه و... باشد، اما اروپا به طور مشخص در مقابل چنین وضعیتی مقاومت میکند و میکوشد تغییرات به گونهای باشد که سازوکار اداره جامعه از دستش در نرود و همه بتوانند در این فضا تنفس کنند.
دیدگاه تان را بنویسید