وضعیت خرید و فروش آثار هنری در دوران کرونا در گفتوگوی حسین محسنی، مدیر گالری آنلاین آرتیبیشن، با «اعتمادآنلاین»:
کرونا خرید آثار مستر از هنرمندان برجسته را افزایش داد / اختلاف ارز و بورس سرمایهگذاران جدیدی را به سمت هنر کشاند / خیلی از گالریها درهایشان را بستهاند اما کارها زیرزمینی انجام میشود
حسین محسنی، مدیر گالری «آرتیبیشن» که کار خرید و فروش آنلاین آثار هنری را از سال 93 آغاز کرده، میگوید افزایش نرخ ارز باعث شد برای سرمایهگذار و خریدار آثار مستر، خریدهای کنونی به مراتب جذابتر شود و حتی اختلاف ارز و مسائل مربوط به بورس و... سرمایهگذاران جدیدی را به سمت هنرهای تجسمی کشاند.
اعتمادآنلاین| سحر آزاد- ویروس کرونا وضعیت هنرهای تجسمی را نیز دستخوش تغییر کرد. بسیاری از نمایشگاهها به صورت آنلاین در حال برگزاری هستند و خرید و فروشها نیز به حالت آنلاین رواج پیدا کرده است؛ وضعیتی که پیش از این کمتر میشد تصور کرد یا حداقل گسترش نمایشگاههای آنلاین با این سرعت دور از انتظار بود. با این حال این اتفاق برای گالری آرتیبیشن اتفاق تازهای نیست.
این گالری از سال 93 به عنوان یک گالری آنلاین فعالیت خود را شروع کرد و چنانکه حسین محسنی مدیر این گالری میگوید، در حال حاضر با 2 هزار هنرمند کار میکند.
از آنجا که اقبال و حتی اجبار به فعالیتهای آنلاین باعث شده است این مساله روزبهروز بیشتر مورد بررسی قرار گیرد، دادوستد و تماشای آنلاین آثار هنری در دنیای جدید و آنلاینی که برای هنرهای تجسمی هم پدید آمده خالی از لطف نیست.
محسنی که پیش از شیوع بیماری کووید-19 نیز تجربه برگزاری نمایشگاه و خرید و فروش اثر را به صورت آنلاین داشت، با مقایسه چند ماه اخیر و دورانی که هنوز کرونا شیوع پیدا نکرده بود به این نکته اشاره میکند که تولید اثر هنری اگرچه به دلیل خانهنشینی هنرمندان بیشتر شده است، اما کیفیت آثاری که به این واسطه تولید میشوند جای بحث و تامل دارد.
او همچنین عنوان میکند یکی از تلاشهای آنها ارائه و فروش آثار هنرمندان شهرستانی بوده است که مجال کمتری برای دیده شدن در شهرهایشان دارند و اگر هم بخواهند بابت برگزاری نمایشگاه به تهران بیایند، باید هزینههای بیشتری در مقایسه با نمایشگاه آنلاین صرف کنند در حالی که برخی از آنها توانستهاند با ارائه تصویر آثارشان در این سایت فروش داشته باشند.
اگرچه این گفتوگو طولانی است اما ذکر نکاتی درباره وضعیت بازار هنرهای تجسمی، نوع آثاری که این روزها در مرکز توجه خریداران قرار گرفته، وضعیت گالریها در دوران تعطیلی ناشی از شیوع کرونا و حتی تاثیر اختلاف ارز و بورس بر جذب سرمایهگذاران جدید میتواند برای علاقهمندان هنرهای تجسمی جالب باشد.
***
*در دوران کرونا بسیاری از گالریها به سمت آنلاین شدن رفتند. با توجه به اینکه شما پیش از این هم چنین تجربهای داشتید، آیا کرونا روی فروش و تماشای آنلاین آثار تاثیر گذاشت؟
وقتی آرتیبیشن را راهاندازی کردیم نگاهمان این بود که یک گالری آنلاین شویم نه یک فروشگاه آنلاین؛ به این معنا که هر اتفاقی که میتواند در گالری بیفتد در محیط آنلاین هم روی دهد چون شما وقتی وارد یک گالری میشوید صرفاً به دنبال خرید اثر نیستید بلکه تماشا و لذت بردن نیز مهم است. در این سالها خیلی سعی کردیم این اتفاق بیفتد.
کرونا گالریها و هنرمندان را مجبور به تولید محتوایی از جنس دیجیتال کرد مثل توضیحات، استیتمنت (بیانیه هنری) و معرفی آثار یا اگر در این مدت اینستاگرام و فضای مجازی را از نظر میگذراندید، میدیدید که منتقدان و هنرمندان زیادی دستبهکار گفتوگوهای آنلاین یا نقد آثار هنری شدهاند.
در این مدت که بحث کرونا در میان بود بازدید از سایتها زیاد شد؛ مثلاً متوسط بازدید سایت ما در ابتدا حدود 20 دقیقه بوده که از متوسط میانگین جهانی خیلی بالاتر است. میانگین جهانی برای یک سایت هنری مثل «ساچی آرت» یا «آرت نت» حدود 6 هفت دقیقه است...
*دلیلش چه بود؟
کلاً ایرانیها خیلی در شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی فعال هستند. درباره سایت خودمان باید بگویم ما نزدیک به 30 هزار اثر هنری داریم که این رفتوآمد در سایت باعث ماندگاری کاربر میشود. پس از کرونا این 20 دقیقه به 30 دقیقه رسید؛ یعنی 10 دقیقه ماندگاری کاربر بیشتر از قبل شد که اتفاق بسیار هیجانانگیزی بود چون همین الان هم اگر فردی به صورت فیزیکی به یک گالری مراجعه کند، حداقل نیم ساعت به دیدن آثار در گالری میپردازد.
اگر از زاویه بازار به این قضیه نگاه کنیم، در کنار کرونا اتفاقی که افتاده تغییر شرایط اقتصادی مردم است. بخشی از آثار مربوط به هنرمندان جوان است که لزوماً از جنس سرمایهگذاری کوتاهمدت نیست و خریدار به چند دلیل این کارها را میخرد:
ممکن است حالش خوب باشد یا به این خاطر اثر را بخرد که بگوید آن را کنار میگذارد و سالهای بعد این هنرمند مهم خواهد شد یا ممکن است برای حمایت از هنرمند این کار را خریداری کند. در دوره شیوع کرونا چون افراد جامعه از شرایط اقتصادی خود ترس داشتند خرید آثار جوانان به مراتب کمتر از قبل شد، اما در مقابل خرید آثار استادان، هنرمندان مطرح یا به اصطلاح «مستر» به مراتب افزایش یافت.
به این دلیل که افزایش نرخ دلار یا کاهش نرخ ریال داشتیم و هنرمندان مستر آثارشان از نظر قیمت در بازارهای بینالمللی به دلار خرید و فروش میشود؛ مثلاً اگر اثر سهراب سپهری اسفندماه یک میلیارد تومان بوده است الان ممکن است یک میلیارد و 100 میلیون تومان شده باشد، اما از آن طرف، دلار 13 هزار تومانی 30 هزار تومان شده است.
بنابراین برای سرمایهگذار و خریدار آثار مستر، خریدهای کنونی به مراتب جذابتر است چون الان به نسبتی که ارزش ریال کاهش پیدا کرده نرخ آثار هنری در ایران افزایش نیافته است. معمولاً وقتی به این اتفاقات در برهههای تاریخی نگاه کنید، مثل زمان ریاستجمهوری آقای احمدینژاد که یکدفعه اختلاف ارز پیش آمد یا حتی اوایل اختلاف ارز در مدتی قبل، قیمت آثار با تاخیر افزایش پیدا میکرد، مخصوصاً که حراج تهران در تیرماه لغو شد.
پس فرصت خوبی برای خرید آثار مستر دست داد. همچنین یکسری از افراد که دچار مشکل اقتصادی بودند نیاز داشتند آثار مطرح خود را بفروشند. به نظرم این وضعیت آثار مستر را رونق بخشید اما نه به معنای اینکه رشد کرد، رونق به معنای اینکه خرید و فروش زیاد اتفاق افتاد.
نه اینکه بگوییم مثلاً اثر سهراب سپهری از یک میلیارد به 2 میلیارد تومان رسید، اما تعداد آثار هنرمندان مستری که در این مدت خرید و فروش شد برای ما خیلی زیاد بود هرچند خرید آثار هنرمندان جوان کاهش پیدا کرد. اتفاقاً اصل اتفاق بازار را هنرمندان جوان رقم میزنند چون کارهای مطرح و مستر را دیلرها (دلالان، واسطهها و بازاریابها) نیز میتوانند جابهجا کنند، اما هنرمندان جوان که عملاً سازندگان این بازار هستند باید تحت حمایت قرار گیرند.
*نوع خریداران هم تفاوت پیدا کرد؟
بله. چند وقت پیش با خانم لیلی گلستان برای نمایشگاه «صد اثر، صد هنرمند» گفتوگو میکردم. البته قشر مخاطب و مشتریان ایشان خیلی متفاوت است، اما جالب است خیلی از کسانی که تا الان سرمایهگذاری هنری نکرده بودند به سمت این بازار آمدهاند.
تا الان در آرتیبیشن سعی کردهایم بازار هنر را توسعه دهیم تا اینکه بخواهیم بازار گالریهای دیگر را دریافت کنیم. به همین خاطر مخاطبان ما کمی متفاوت هستند. اختلاف ارز، بورس و... ما را هم بر آن داشت تا سرمایهگذاری روی هنر را بیشتر معرفی کنیم، برای همین مخاطبانی در این مدت داشتیم که تا به حال اثر هنری خریداری نمیکردند اما به سرمایهگذاری در هنر روی آوردهاند.
ورود سرمایهگذاران جدید
افراد این قشر بیشتر از قبل شدهاند اما نه اینکه از صد درصد خریدارانمان سهم زیادی را به خود اختصاص دهند؛ شاید بتوان گفت حدود 20، 30 درصد از کسانی که تازه به سرمایهگذاری روی هنر وارد شدهاند به جمع خریداران پیوستهاند.
ضمن اینکه قبلاً از این قشر کمتر داشتهایم؛ یعنی قبلاً درباره نفود و توسعه بازار کار سختتری در پیش داشتیم اما این مدت به دلیل اختلاف ارز و بورس توانستهایم افزایش سرمایهگذاری بیشتری در هنر داشته باشیم.
*کرونا روی تولید اثر هنری تاثیری گذاشته است؟
بله. هنرمندان با توجه به اینکه خانهنشین بودند آثار بیشتری تولید کردند، اما نمیتوان در مورد اینکه چقدر این آثار کیفیت بالایی داشتهاند نظر داد چون هنوز خروجی خیلی از هنرمندان را ندیدهام. علاوه بر اینکه باید به این نکته توجه کرد که هنرمند تاریخنویس دوران ماست. چه زمانی یک اثر خوب خلق میکند؟ زمانی که حالش خوب باشد.
وقتی یک هنرمند را محبوس کنید، به دلیل ترس از شرایط نتواند به بیرون از خانه بیاید یا به خاطر وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه، حالا اثر هنری هم تولید کند، این اثر چقدر میتواند کیفیت لازم را داشته باشد؟ مثل اینکه یک دانشآموز را مجبور کنید در خانه درس بخواند. طبعاً درس خواهد خواند اما کیفیت درس خواندن منجر به افزایش دانش او یا بهتر شدن حالش میشود؟ اینها را نمیتوان پیشبینی کرد.
*چه استانداردهایی برای ارائه اثر یک هنرمند در گالریتان دارید؟
نکتهای که از ابتدا جزو ماموریتهایمان محسوب میشده این بوده که سعی کردهایم هنرمندانی را که کمتر دیده میشوند بیشتر مطرح کنیم. ما یک کسبوکار خلاق زیرمجموعه معاونت علمی و فناوری هستیم علاوه بر اینکه زیرمجموعه وزارت ارشاد هم هستیم. برای همین تلاش کردهایم با بازار هنری که داریم هنرمندان را به مجموعهداران درست وصل کنیم.
شیرینترین لحظهها برایمان لحظاتی بوده است که هنرمندان را به گالریدارها، مجموعهداران یا واسطههای خوب وصل کردهایم. الان در حال همکاری با 2 هزار هنرمند هستیم. این میزان، کیفیت بررسی کار را با یک گالری عادی متفاوت میکند چون ممکن است یک گالری عادی با 20 هنرمند کار کند و این موضوع شاید کیفیت کار ما را از نوع بررسی متفاوت کند؛ در واقع استانداردهایمان از همان جنس گالریهای دیگر است منتها کمی وسیعتر کار میکنیم.
*نسبت به زمانی که کارتان را آغاز کردید شرایط چقدر تفاوت پیدا کرده است؟ آیا اکنون گالریها و هنرمندان از یک گالری آنلاین استقبال بیشتری میکنند؟
ما مسیر سختی را طی کردیم. اولاً سبک و سیاق هر کسبوکار سنتی نسبت به کسبوکارهای نوآورانه اینطور است که معمولاً یک نوع جبههگیری دارند. مثال «اسنپ» در این مورد خیلی رایج است؛ مثلاً سال 92 سایتی به نام «تاکسییاب» راهاندازی شد که شیوه کارش مانند اسنپ بود. هر کاری کرد به نتیجه نرسید.
خود ما نیز ایدهای در این حوزه داشتیم، وقتی آن را به تاکسیرانی ارائه کردیم قبول نکردند چون باور نمیکردند کسبوکارهای نوآورانه میتوانند جای کسبوکار سنتی را بگیرند و جای آژانس و تاکسی باشند. در فضای تجسمی وضعیت خیلی سختتری داشتیم. اول اینکه قدرتی از جنس سرمایهگذاری اسنپ نداشتیم. دوم اینکه کسبوکارمان با هنرمندان است که از جنسی خاص و نسبت به جامعه گوشهگیر هستند. وقتی به هنرمندان میگفتیم به فضای مجازی بیایند و کارهایشان را به فروش بگذارند واکنشهای عجیب و غریبی از آنها میدیدیم.
نبود شفافیت
یکی از ارکان اصلی که در بازارهای سنتی همچون هنر مطرح میشود، نبود شفافیت است یعنی اگر به یک هنرمند، گالریدار یا واسطه بگویید میخواهید کاری را بفرشید، میگوید که این اثر را کسی ندیده باشد. یعنی در نوع فروش شفافیت نیست. درحالی که ما به راه دیگری اشاره میکردیم به اسم شفافیت به این معنا که تصویر اثر، اطلاعات هنرمند و قیمت مطرح شود اما در بازار قبلی، گالریدار برای شما اثر را معرفی میکرد و درباره بازار هنرمند به صورت شفاهی به شما توضیح میداد و حتی هیچ محتوایی از جنس مکتوب در اختیار شما قرار نمیداد که بتوانید بررسی جداگانهتری داشته باشید. این خلاف رویه حال ما در آرتیبیشن است.
یکی از اشکالهای اساسیای که از حرفه ما گرفته میشد این بود که جنس هنر از نوع سنتی است و از جنس شفافیت نیست. سر این موضوع واکنشهای عجیبی داشتیم اما به هر حال ما کمی نگاه خودمان را به این حرفه نزدیک کردیم و سعی کردیم بهتر این حرفه را بررسی کنیم و در مقابل سعی کردیم کمی نگاههای افراد دیگر این حرفه را به خودمان نزدیک کنیم.
الان خیلی از گالریها سایتهایشان فعال شده و در فضای اینستاگرام فعالیت میکنند. البته با اینکه داشتن یک سایت فروشگاهی خیلی عجیب و غریب نیست، اما گالریدارانی که معمولاً با این بخش زیاد آشنا نیستند خیلی در این کار موفق نشدهاند. مسیری که طی کردیم خیلی طاقتفرسا بود اما سال به سال رشد ما هم خیلی عجیب بود؛ یعنی الان میتوانم ادعا کنم که جزو پرفروشترین گالریهای ایران هستیم.
شاید آن زمان که شروع کرده بودیم کسی ما را جدی نمیگرفت. از سال 93 که کارمان را شروع کردهایم، کیفیت آثار و هنرمندانی که با ما کار کردهاند قابل مقایسه با الان نیست و خیلی تغییر کردهایم. یکی از نکات اساسی این بود که خیلی خوب مشورت گرفتیم. پس وارد دشمنی یا جبهه گرفتن با اهالی هنر نشدیم. از ابتدا نگاهمان دوستانه بود و همچنان اگر گالریای با من تماس بگیرد، از این صحبت استقبال میکنم و دوست ندارم درگیر مشاجره یا ورود به فضای یگدیگر شویم.
*پیش از این به این موضوع اشاره کرده بودید که نه تنها از شما حمایت دولتی نشده، بلکه دستاندازهایی نیز پیش پایتان وجود داشته. الان وضعیت چگونه است؟
هیچ حمایت دولتیای نداشتهایم. از یک طرف به وزارت ارشاد مرتبط هستیم که اصلاً برای وزارت ارشاد چنین موضوعی مهم نیست. الان که گالریها باید تعطیل باشند وزارت ارشاد چه حمایتی از آنها میکند؟ در سطح شهر گالریها چه جایگاهی برای تبلیغات دارند؟ ما به عنوان یک مکان فرهنگی فعالیت میکنیم و اگر نمایشگاهی برگزار شود، به فرض از میان 10 بازدیدکننده یک نفر خریدار خواهد بود و بقیه لذت فرهنگی میبرند.
در این وضعیت وزارت ارشاد به عنوان حامی که باید تسهیلگر امور باشد چه کار میکند؟ ما به عنوان یک مکان فرهنگی در سطح شهر معرفی نمیشویم. مجوز پنجساله یک گالری به مجوز یکساله تقلیل پیدا کرده است. طبق قانونی که شهرداری گذاشته و با ریشسفیدی این مساله را حل کردهاند، مجوز گالری برای اماکن مسکونی داده نمیشود در حالی که مخاطبان ما فرهنگی هستند نه مثل مشتریهای یک ملک تجاری. چنین رفتارهایی اگر دستاندازی نباشد در جهت تسهیل امور هم نیست.
به همین خاطر در این چند وقت شاهد هستید که خیلی از گالریها درهایشان را بستهاند، اما کارها زیرزمینی انجام میشود. در واقع خریدوفروش آثار هنری تعطیل نشده است. با این اوصاف، من ممکن است ترجیح دهم دفتر گالری و کارمندان را تعطیل کنم و در دفتری که ظاهر گالری ندارد و نمایشگاهی هم در آن برگزار نمیشود، بدون مالیات و هزینههای جاری به خریدوفروش آثارم بپردازم. وقتی چنین وضعیتی برای گالریها پیش میآید عملاً شرایط دیگری برای خریدوفروش ایجاد میشود.
*این فروشها چقدر متعلق به هنرمندان شهرستانی بوده است؟
سعی ما بر توجه به آنها بوده، اما کار سختی است چون هنر تجسمی در شهرهای دیگر رونق پیدا نکرده غیر از چند شهر بزرگ مثل اصفهان، شیراز و مشهد. با این حال خیلی از فروشهای ما مربوط به هنرمندان شهرستانی بوده است.
این هنرمندان برای اینکه دیده شوند تمایل دارند در تهران نمایشگاه برگزار کنند چون خریدهای جدیای در شهرهایشان اتفاق نمیافتد، اما گالریدارهای تهرانی نیز به دلیل شرایطی که دارند ممکن است نتوانند زمان مناسبی را برای برپایی نمایشگاه به آنها بدهند، به همین خاطر آرتیبیشن راهحلی برای دیده شدن آنها شده است.
هنرمندان شهرستانی با این کار هزینه کمتری هم میپردازند. تصویر کار را روی سایت ما میگذارند و 25 تا 30 درصد بنا بر فروشی که دارند، حق کمیسیون میگیریم و بعد که مطمئن شدند اثر خریداری شده، آن را برای ما میفرستند.
هنرمندانی از جنوب کشور، تبریز، اردبیل و کردستان داشتهایم که وقتی با آنها صحبت میکنیم تجربه فروش نداشتهاند، اما با این کار به هنر رغبت پیدا کردهاند. واقعیت این است که بخش زیادی از اهالی هنر با سیلی صورت خود را سرخ میکنند و همیشه صرفاً هنرمندانی که آثار گرانقیمتی دارند دیده میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید