گفتوگوی «اعتمادآنلاین» با حسین قناعت درباره وضعیت فیلمهای کودک و نوجوان:
2 سه سال است که مردم بار دیگر با سینمای کودک آشتی کردهاند / سینمادارها از اینکه فیلم کودک اکران کنند، ابا داشتند / تلاش میکنیم قد سینمای کودک به بقیه برسد که دارد میرسد
حسین قناعت که امسال با 2 فیلم در سیوسومین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان حضور داشت، میگوید در حال حاضر یکجورهایی سینمای کودک به تهیهکنندگان خصوصی میگوید که در صورت سرمایهگذاری، میتوان دیده شد و به همین دلیل سینمای کودک در این 2 سه سال تغییر کرده است.
اعتمادآنلاین| سحر آزاد- حسین قناعت میگوید 2 سه سال است که مردم باز هم با سینمای کودک آشتی کردهاند، اکرانهای فیلم کودک انجام میشود و این فیلمها میتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند.
به گفته او پیش از این سینمادارها از اکران فیلمهای کودک ابا داشتند، اما در حال حاضر یکجورهایی سینمای کودک به تهیهکنندگان خصوصی میگوید که در صورت سرمایهگذاری، میتوان دیده شد، حداقل اگر سینمای کودک به اندازه برخی از فیلمهای بزرگسال سود نداشته باشد، اما ضرر هم ندارد. او البته درباره فراز و فرود فیلمهای کودک و نوجوان و دلایل آن در سالهای اخیر نیز صحبت کرد.
قناعت که فیلمهای زیادی در سینمای کودک و نوجوان از جمله «پیشیمیشی»، «دزد و پری»، «قهرمانان کوچک»، «تپلی و من» و... ساخته است، امسال با 2 فیلم «سلفی با رستم» و «والدین امانتی» در سیوسومین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان حضور داشت. او جایزه ویژه دبیر جشنواره برای حضور مداوم و مستمر در سینمای کودک ایران و تلاش برای پیوند میان میراث فرهنگی ایران و سینمای روز جهان را برای فیلم «سلفی با رستم» در اختتامیه جشنواره دریافت کرد. با قناعت درباره جشنواره این دوره و وضعیت فیلمهای کودک و نوجوان صحبت کردیم.
***
*با توجه به اینکه امسال با 2 فیلم «سلفی با رستم» و «والدین امانتی» در جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان شرکت کردید، به نظرتان وضعیت تولید و سرمایهگذاری در سینمای کودک چگونه است؟
2 سه سال است که مردم بار دیگر با سینمای کودک آشتی کردهاند؛ یعنی فیلمهای کودک هر چند با بیمهری اما اکران میشوند، با مخاطب ارتباط برقرار میکنند و خانوادهها میدانند اگر یک روز تعطیل بخواهند میتوانند با بچههایشان به سینما بروند تا فیلم ایرانی ببینند. حداقل تا 6 هفت سال قبل آنچنان فیلم کودک اکران نمیشد.
البته نمیخواهم به سراغ این حرف تکراری بروم و بگویم بیشتر فیلمهای کودکی که ساخته میشدند، سلیقهای بودند. البته به آن جنس سینما که سفیر کشور ما در جشنوارههای خارجی بود، احترام میگذارم، اما سلیقه این جنس سینما را که فیلم در کشور خودم اکران شود، بیشتر میپسندم.
*دقیقاً کدام جنس سینما؟ چه مولفههایی باید وجود داشته باشد تا فیلمی به عنوان فیلم سینمای کودک شناخته شود؟
اولین نکته این است که فیلم مناسب کودک باشد؛ یعنی قصهای که مینویسیم و المانهایی که در فیلم قرار میدهیم، طوری باشد که کودک ایرانی راغب شود، به سالن برود و فیلم را ببینند. با تمام احترامی که برای داوران یا منتقدان بزرگسال جشنوارهها قائلم، اما اینکه آنها از فیلم من خوششان بیاید یا نه، خیلی برایم مهم نیست. من به بچه همسایه، به دختر خودم و به کودکان این کشور فکر میکنم و سعی میکنم فیلمی مناسب آنها بسازم.
تمام تحقیقهایم در طول سال برای شناخت ادبیات و سینمای روز کودک و نوجوان دنیاست. سعی میکنم به این موضوع نزدیک شوم که علایق بچههای امروز چیست و تلاش میکنم قصهای را انتخاب کنم که بتواند این بچهها را جذب کند. بچههای امروز حتی با بچههای پنج سال قبل هم تفاوت دارند چون امکانات زیادی به وجود آمده که دنیا را تغییر داده است.
در کودکی ما 2 شبکه تلویزیونی بودند که هر چه پخش میکردند، مجبور بودیم ببینیم، اما الان اینگونه نیست. وقتی بچهها میتوانند در خانه، انواع فیلمهای کودک را ببینند، کشاندن آنها به سالن سینما، کار فیلمساز کودک را سخت میکند. من هیچ ادعایی ندارم، اما تلاش میکنم که مخاطب کودک و نوجوان را جذب کنم. نمیتوانم المان یا مولفه خاصی را توضیح دهم، اما وقتی یک قصه را میخوانم احساس میکنم که میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند یا خیر.
*شما اشاره کردید که در 2 سه سال اخیر فیلمهای کودک بیشتر اکران میشوند. چه اتفاقی در این زمینه افتاده است؟ تولید بیشتر شده یا سینماداران به سمت اکران فیلمهای کودک جلب شدهاند؟
تولید همان اندازه است، منتها بر تعداد فیلمسازانی مانند من که توجهشان به مخاطب داخلی بیشتر است، اضافه شده. منظورم کسانی است که به اکران فکر میکنند.
اگر طی سال هشت یا 10 فیلم کودک ساخته میشد، شاید 90 درصد آنها از جنس فیلمهایی بودند که اکران نمیشدند. نه اینکه نمیخواستند اکران شوند بلکه از نوعی نبودند که برای اکران مناسب باشد؛ به عنوان نمونه فیلمی که بازیگر چهره یا حرفهای ندارد، سینمادار آن را اکران نمیکند. در نتیجه وقتی این فیلمها اکران نمیشدند، انباشت میشدند. حتی طبق آماری که سه چهار سال قبل داده بودند نزدیک به 90 فیلم اکراننشده در فارابی بود...
*علیرضا تابش، مدیر بنیاد سینمایی فارابی و دبیر جشنواره کودکان و نوجوانان، هم در گفتوگویی که با «اعتمادآنلاین» انجام داد، به این موضوع اشاره کرد که بیش از 84 فیلم کودک و نوجوان در آرشیو فارابی بوده است که فقط برای جشنواره ساخته شده بودند...
بله. همین موضوع باعث شده بود سینمادار بگوید برای چه باید سالن خود را به فیلمی اختصاص دهد که در نهایت چند بیننده دارد. این موضوع باعث شد به مرور بیاعتمادی به سینمای کودک ایجاد شود. سینمادارها از اینکه فیلم کودک اکران کنند، ابا داشتند. میتوانم در این زمینه مثالی بزنم. یادم است سه سال قبل قرار بود بعد از ماه محرم، فیلمی از یکی از کارگردانهای شناختهشده بزرگسال اکران شود، اما تا آن فاصله باید فیلمی پخش میشد. اصطلاحی در صنعت پخش وجود دارد به نام «فیلم لایی». فیلم «قهرمانان کوچک» من را به عنوان فیلم لایی اکران کردند تا 15 روز اکران شود و بعد بتوانند آن فیلم بزرگسال را اکران کنند.
خاطرم هست تبلیغات روی اتوبوسها و بیلبوردها برای آن فیلم بزرگسال شروع شد تا طی 15 روزی که فیلم من نمایش داده میشود، این فیلم هم معرفی شود. حتی شنیدم کف فروش نیز که برای فیلمها میگذارند برای این فیلم بالاتر گذاشته شده بود. با زحماتی که آقای فرجی در پخش حوزه (غلامرضا فرجی، مدیر پخش حوزه هنری) و آقای علی عبدی، سرمایهگذار اصلی فیلم، کشیدند، فیلم ما بعد از 2 سه روز دیده شد و از کف فروش بیشتر فروخت. انگار همه جا خوردند.
یادم است در همان روزها یک برنامه تلویزیونی پخش شد که از اواسط برنامه آن را تماشا کردم. تهیهکننده آن فیلم بزرگسال و آقای منوچهر شاهسواری در آن برنامه صحبت میکردند. در بخشی از برنامه این جمله را شنیدم که گفته شد:«فیلم «قهرمانان کوچک» فروش دارد و برای چه سینمادار باید آن را بردارد؟». انگار معادله به هم ریخته بود. فیلم «قهرمانان کوچک» هر چند زود و بعد از 6 هفته از اکران پایین کشیده شد نزدیک به 3سه میلیارد تومان فروخت.
فیلم «تپلی و من» نیز پارسال تابستان اکران شد. سانسهای 11 و یک ظهر را به آن داده بودند چون این تصور همچنان وجود دارد که فیلم کودک برای دانشآموزان مدرسه نمایش داده میشود، در حالیکه زمان اکران فیلم ما تابستان بود. همچنین از ساعت هفت بعدازظهر به بعد هم فیلمهای کودک نمایش داده نمیشود، در حالیکه خیلی از مادر و پدرها تازه بعدازظهر از سر کار برمیگردند و در همان زمان است که میتوانند بچههایشان را به سینما ببرند.
با همه اینها آن فیلم از برخی از فیلمهای بزرگسال که همزمان با فیلم ما اکران میشد، بیشتر فروخت. همه اینها را گفتم تا به این نکته اشاره کنم که به مرور سینمادار متوجه شده است که با نمایش فیلمهای کودک باز هم سالن پر میشود و مردم بلیت میخرند.
در حال حاضر یکجورهایی سینمای کودک به تهیهکنندگان خصوصی میگوید که در صورت سرمایهگذاری، میتوان دیده شد. حداقل اگر به اندازه برخی از فیلمهای بزرگسال سود نداشته باشد، اما ضرر هم ندارد. به همین دلیل سینمای کودک در این 2 سه سال تغییر کرده و این راهی است که من حتماً آن را ادامه میدهم.
ناگفته نماند سرمایهگذارانی که به سینمای کودک میآیند، بیشتر از اینکه دغدغه سود داشته باشند دغدغه فرهنگی دارند. نمونه آن آقای حسین پوراسماعیل از دوستان قدیمیام است که در فیلم «تپلی و من» و «والدین امانتی» سرمایهگذاری کرد. ایشان معلم است و اعتقاد دارد همانطور که در مدرسه با دانشآموزان سروکار دارد، با همان نگاه نیز میتواند به بچهها در سینما خدمت کند و اینبار با سینما با میلیونها بیننده کودک و نوجوان در ارتباط است.
این دغدغه فرهنگی را بیشتر کسانی که در سینمای کودک فعالیت میکنند، دارند و این تفاوت آنها با برخی از سرمایهگذاران فیلمهای بزرگسال است.
*شما در فیلمهایتان بازیگرانی دارید که در سینمای بزرگسال هم فعالیت میکنند. چقدر بازیگرانی که در سینمای بزرگسال بازی میکنند از حضور در سینمای کودک استقبال میکنند؟
تعدادی از آنها از همان ابتدا اعلام میکنند که نمیخواهیم در سینمای کودک کار کنیم. برای اینگونه بازیگران که چنین نگاهی دارند خیلی احترام قائلم و هیچوقت هم سراغشان نمیروم. تعدادی بازیگر هم در سینمای بزرگسال داریم که دستمزد یکی از آنها با بودجه کل یک فیلم کودک برابری میکند، اما این نکته مهم است که بچهها دنبال بازیگری که باعث فروش فیلم بزرگسال شود، نیستند و قهرمان فیلم کودک همان بچهها هستند. با این حال نمیتوان منکر این موضوع شد که برای ویترین به بازیگر چهره نیاز داریم.
من برای فیلمهایم 2 موضوع را در نظر میگیرم. اول اینکه با بودجه اندکی که داریم بتوانیم دستمزد بازیگران چهره را پرداخت کنیم. دوم اینکه چهرههایی داشته باشم که به عنوان ویترین کار، سینمادار از آن استقبال کند و فیلم اکران شود. برای من بازیگر چهره مهم است و در هر یک از کارهایم حداقل چهار پنج بازیگر خوب دارم. از طرفی چون پشت صحنه یک کار خیلی برایم مهم است و دوست دارم یک فضای خانوادگی داشته باشیم، از تعدادی از این بازیگران که اخلاق خیلی خوبی دارند در کارهای مختلف بهره میبرم.
*بازی کردن در فیلم کودک با بازی در فیلم بزرگسال تفاوت دارد؟
یک موضوع کاملاً سلیقهای است؛ مثلاً ممکن است وقتی کسی میخواهد کمدی بازی کند، اغراق را در بازیاش ببینید در حالیکه من اصلاً این جنس بازی را دوست ندارم. موقعیت رئال (واقعی) را که در خودش خنده داشته باشد، دوست دارم؛ مثلاً در فیلم «والدین امانتی» برای اولینبار شخصیتی دارم که رامین ناصرنصیر نقش آن را بازی میکند.
او نقش یک معلم را بازی میکند و چون سالها به بچههای مدرسه دیکته گفته، عبارتها و لحنی که هنگام دیکته گفتن داشته، خود به خود وارد ادبیاتش شده است؛ مثل «نقطه، سر خط». وقتی شخصیت او به عنوان یک معلم در فیلم نمایش داده شد، برای بار دوم که شروع به حرف زدن جدی کرد خود به خود باعث خنده در سالن سینما شد. بازیای که رامین ناصرنصیر ایفا میکند جدی است، اما موقعیتی که ایجاد میشود، طنز است. این نوع طنز از جنس موقعیت است و من آن را خیلی دوست دارم.
*امسال جشنواره به صورت آنلاین برگزار شد. به نظر شما چطور بود؟
مهم این است که در همین شرایط هم یک جشنواره کودک داشتیم. خود من از جشنواره جایزه گرفتهام، اما این جوایز هیچوقت در معرفی و فروش بیشتر فیلم خیلی تاثیرگذار نبوده است. درعین حال شنیدهام افرادی میگویند برای چه باید برای کودکان فیلم بسازیم و با این تعداد سالن کم چرا باید برای کودکان فیلم نمایش دهیم؟ وقتی چنین نگاههایی وجود دارد، وظیفه ماست که سینمای کودک را زنده نگه داریم.
اتفاقاً سینمای کودک باید بیاید تا مانند همان «قهرمانان کوچک» کف فروش بالا برود و سینمادار بگوید سینمای کودک میتواند با سینمای بزرگسال مقابله کند. این اتفاق مانند صحنهای است که همه ژانرهای سینمایی ایستادهاند و سینمای کودک پابلندی میکند تا قدش به بقیه برسد. ما تلاش میکنیم قد سینمای کودک به بقیه برسد که دارد میرسد.
به نظرم اگر جشنواره کودک را حذف کنید، سینمای کودک هم از بین میرود. به همین سادگی. برای اینکه اگر آن را حذف کنیم دیگر تولیدی اتفاق نمیافتد. مگر چند سرمایهگذار سینمای کودک داریم و از میان آنها چند سرمایهگذار خصوصی داریم؟ اگر فارابی را از سینمای کودک حذف کنید، شک نکنید سال بعد 2 فیلم کودک بیشتر ساخته نمیشود. به همین دلیل این جشنواره برای سینمای کودک لازم است. حالا شرایط امسال سخت بود و همهمان خطر کردیم، اما همین که این جشنواره برگزار شد و اولین جشنواره آنلاین سینمایی شد، جای تشکر دارد.
همین که یک بار دیگر شور و هیجانی در بچهها ایجاد شد، خوب است. دختر خودم داور آنلاین شد و انگیزه داشت که فیلمهای جشنواره را ببیند. این دستاورد کمی برای یک جشنواره نیست. از اینکه امسال هم جشنواره داشتیم، خوشحالم.
دیدگاه تان را بنویسید