مصطفی رحماندوست با پیوستن به پویش «کتابخوانی ملی» مطرح کرد:
کتاب «بازی با انگشتها» را برای مطالعه و بازی والدین با فرزندان توصیه میکنم
مصطفی رحماندوست شاعر، نویسنده و مترجم کتابهای کودکان و نوجوانان با معرفی کتاب «بازی با انگشتان» گفت: کتاب «بازی با انگشتها» را برای مطالعه و بازی والدین با فرزندان توصیه میکنم. زیرا والدین و کودکان با خواندن این کتاب علاوه بر لذت کتابخوانی، لذت عاطفی نیز در کنار هم بودن را حس میکنند.
اعتمادآنلاین| مصطفی رحماندوست شاعر، نویسنده و مترجم کتابهای کودکان و نوجوانان با پیوستن به پویش «کتابخوانی ملی» که به همت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران آغاز شده است؛ عنوان کرد: این پویش از کتابخانه ملی آغاز شده که من تعصب دارم بگویم از کتابخانه ملی کودک و نوجوان آغاز شده است و باید تاکید کنم که سالها پیش در این مکان، کتابخانه ملی کودک و نوجوان راه افتاد و سعی شد کل کتابهای کودکان و نوجوانان را به صورت برخط در اختیار پژوهشگران قرار دهد.
به گزارش اعتمادآنلاین، به نقل روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، او ادامه داد: هدف برخط کردن در دوران کرونا، خدمت به پژوهشگران بود ولی کودکان و نوجوانان از این اقدام استفاده کردند و من خوشحالم و به بچهها تبریک میگویم و از آنها متشکرم.
رحماندوست ادامه داد: چه کار باید کرد تا فرزندان کتابخوان شوند؟ عادت به کتاب خواندن را باید در بچهها درونی کنیم تا آنها از آن لذت ببرند و یکی از مهمترین راه ها برای این امر، کتاب خواندن برای آنها است.
وی افزود: برخی از کتابها به منظور تعامل بزرگترها با بچهها نوشته شده تا لذت کتاب خواندن را با یکدیگر دو چندان کنند.این شیوه برای فرزندان ما لذت بخش خواهد بود چون هم در کنار بزرگترها هستند و هم لذت کتاب خواندن را احساس می کنند.
رحماندوست اظهار داشت: من کتاب هایی که برای بچه های خردسال در هشت جلد نوشته ام که یکی از آنها «بازی با انگشتها» نام دارد که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شده است. در همه این کتابها مادر و پدر دست بچه را میگیرند و با تکان دادن هر انگشت یک شعر خوانده میشود.
این شاعر در ادامه با خواندن یکی از شعرهای این کتاب و اجرای آن گفت :
اولی گفت من عروسم میرم که گل بچینم
دومی گفت من دامادم می خوام عروس ببینم
سومی گفت ساز میزنم
چهارمی گفت عقد میخونم، عروس خانم وکیلم
انگشت شست گفت که اگرچه پیرم، زود نمی خوام بمیرم
حالا که عروسی خوبه میرم که زن بگیرم
رحماندوست در ادامه شعر دیگری از این مجموعه خواند:
اولی گفت: مسجد ما خوشگله
دومی گفت: حرف زدی و نماز تو باطله
سومی گفت: تو هم که حرف زدی بابا
چهارمی گفت: من یکی که حرف نزدم شکر خدا
اون که جلو ایستاده بود حرفاشونو گوش داده بود داد زد و گفت: نه دراز و نه کوتوله نماز خودم قبوله
وی ادامه داد: البته این شعر متعلق به مولوی است و من شعر مولوی را برای کودکان بازسرایی کرده ام.
رحماندوست تصریح کرد: همه چیز گران میشود کتاب هم گران شده اما واقعاً زیبنده نیست که تیراژ کتابهای یک کشور 80 میلیونی به یک هزار و گاه 500 جلد برسد. به امید روزی که کودکان و نوجوانان از خواندن کتاب لذت ببرند.
دیدگاه تان را بنویسید