کد خبر: 446148
|
۱۳۹۹/۰۸/۲۸ ۱۱:۵۲:۲۲
| |

گلایه «فرزاد خوشدست» از نبود نام حتی یک مستند در بین گزینه‌های معرفی به اسکار

کارگردان مستند داستانی «خط باریک قرمز» با گله از نبود حتی نام یک مستند در بین گزینه‌های معرفی به اسکار از سوی ایران از بی‌توجهی متولیان اصلی سینمای مستند به این مساله سخن گفت.

گلایه «فرزاد خوشدست» از نبود نام حتی یک مستند در بین گزینه‌های معرفی به اسکار
کد خبر: 446148
|
۱۳۹۹/۰۸/۲۸ ۱۱:۵۲:۲۲

اعتمادآنلاین| کارگردان مستند داستانی «خط باریک قرمز» با گله از نبود حتی نام یک مستند در بین گزینه‌های معرفی به اسکار از سوی ایران از بی‌توجهی متولیان اصلی سینمای مستند به این مساله سخن گفت.

فرزاد خوشدست پژوهشگر، کارگردان و یکی از تهیه‌کنندگان فیلم مستند داستانی «خط باریک قرمز» ، درباره نبود اسم حتی یک فیلم مستند در بین گزینه‌های معرفی به اسکار گفت: متولیان اصلی سینمای مستند در کشور و کسانی که خود را مسئول و مدیر سینمای مستند می‌دانند در این زمان نسبت به فیلم‌های مستند سینمایی مهم سال کوتاهی کرده و بلد نبودند یک کار مستند را با چه ساز و کاری معرفی کنند.

به گفته وی، به همان صورت که سه فیلم داستانی در لیست نهایی کمیته انتخاب نماینده ایران در اسکار 2021 قرار گرفت و در نهایت یکی از آن‌ها به اسکار معرفی شد باید یک ظرفیت مشابهی درست می‌شد و تعدادی از فیلم‌های مستند که توانسته‌ بودند در خارج یا داخل کشور موفقیت کسب کنند نیز انتخاب می شدند. درحقیقت باید یک شورایی باشد که فیلم های مستند را بررسی و به صورت مستقل معرفی کند اما مدیریت سینما به ویژه سینمای مستند ما درگیر جهانی دیگر است که به زودی، شاید و احتمالا خبرهایی از آن برای ما می آوردند!

خوشدست در ادامه گفت: من حضورا به حسین انتظامی رییس محترم سازمان سینمایی هم گفتم که ما نمی‌دانیم چگونه باید یک فیلم مستند را به اسکار معرفی کنیم. ظرفیتی که یک فیلم مستند خوب دارد گاهی از ظرفیت یک فیلم داستانی، بسیار بیشتر است و حتی فیلمسازانی که در سینمای داستانی فعالیت می‌کنند هم به این موضوع به خوبی واقف هستند و بارها عنوان کرده‌اند.

کارگردان «خط باریک قرمز» در ادامه با بیان این نکته که در بسیاری از مواقع حتی در همین دوران کرونا برخی فیلمسازان مصاحبه کردند و گفتند مستندسازان همت کنند و درباره کرونا فیلم بسازند، گفت: چگونه است در این مواقع یا در مواقعی مانند جنگ که مستندسازان اتفاقات آن زمان را به خوبی روایت و ثبت کرده‌اند، برای متولیان در اولویت قرار می‌گیرند اما زمان معرفی فیلم به اسکار که می‌شود، نمی‌دانیم چگونه و اساسا چرا باید فیلم مستند را هم در نظر بگیریم.

خوشدست افزود: تقابل ایجاد کردن بین سینمای مستند و داستانی مانند رانندگی در خلاف مسیر اصلی است چراکه هر کدام راه خود را طی می‌کنند. من فکر می‌کنم هنوز در بین مسئولان فرهنگی ما از شخص وزیر ارشاد گرفته تا مدیران سینمای مستند نمی‌دانند چگونه باید از ظرفیت های وسیع سینمای مستند استفاده و با آن برخورد کنند.

این مدیریت در کشور ما خودش دست انداز جریان حرفه ای سینمای مستند است! در سال گذشته تعداد حضورهای جهانی و جوایزی که سینمای مستند ما در بسیاری از فستیوال‌ها داشت، اگر نگویم بیشتر اما کمتر از سینمای داستانی نبود.

وی با اشاره به اینکه به عنوان مثال «خط باریک قرمز» سال 98 تنها فیلمی از ایران بود که در آسیاپاسفیک که اسکار آسیااقیانوسیه است به عنوان کاندید بهترین فیلم انتخاب و حضور داشت، بیان کرد: سال 98 در این رویداد مهم هیچ فیلم داستانی و هیچ کارگردان داستانی کاندید بهترین فیلم و بهترین کارگردانی در آسیاپاسفیک نشد اما مستند «خط باریک قرمز» کاندید بهترین فیلم شد. چرا از این ظرفیت استفاده نشد؟ بخش عمده آن به این دلیل است که بسیاری از فیلم‌های مستند خوبی که تولید می‌شود، مستقل ساخته می‌شود پس بخش دولتی نه تنها دلیلی برای حمایت نمی‌بیند بلکه مثل یک رقیب به آن نگاه و سعی می‌کند نفس آن را بگیرد.

خوشدست با اشاره به اینکه رقیب اصلی «خط باریک قرمز» در جشنواره آسیاپاسیفیک یک فیلم از رژیم صهیونیستی بود و به شکل غیرمنتظره‌ای در شب اهدای جوایز جایزه بهترین فیلم را گرفت، بیان کرد: این فیلم مستقیما بعد از این مراسم به اسکار معرفی شد. اگر «خط باریک قرمز» جایزه بهترین فیلم را آنجا از آن خود می‌کرد مستقیم به اسکار راه پیدا می‌کرد.

آیا این فیلم که توانسته است بخشی از راه را به صورت مستقل طی کند نباید توسط مدیریت سینمایی کشور و مدیران سینمای مستند حمایت می‌شد تا بتواند بقیه راه را برود. به رییس محترم سازمان سینمایی می‌گویم تا کی به خودی باید لگد بزنیم؟ چرا شما به جریان هنری سینما بها نمی‌دهید؟

وی تاکید کرد: «خط باریک قرمز» ظرفیت‌هایی دارد که متاسفانه از این ظرفیت‌ها یا نخواستند استفاده کنند و یا دانشی نداشتند که متوجه آن ظرفیت‌ها شوند. سینماگران بارها درباره اهمیت سینمای مستقل صحبت کرده اند ولی این دولت به شدت فرصت سوزی کرد. من مواردی از ظرفیت‌های این فیلم را بارها گفته بودم و باز می‌گویم تا ثبت شود؛ به عنوان مثال چند سال قبل یک فیلمساز مطرح سعی کرد با ساخت مستندی جلوی اعدام یک نوجوان را بگیرد و ستارههای زیادی کنار او همراه شدند اما متاسفانه نشد ولی خوشبختانه «خط باریک قرمز» با نگاه انسانی‌اش توانست راهی را نشان دهد. «خط باریک قرمز» با یک نگاه انسانی توانسته است جلوی اعدام یک نوجوان را بگیرد، روند زندگی چند مجرم را تغییر بدهد و نگاه آن‌ها را به زندگی عوض کند تا مسیر درست‌تری را در زندگی پیش بگیرند. این موضوع برای بسیاری از مسئولان مهم و تاثیرگذار بود اما برای مسئولان فرهنگی و سینمایی ما بی‌اهمیت است.

رقیب اصلی «خط باریک قرمز» در جشنواره آسیاپاسیفیک یک فیلم از رژیم صهیونیستی بود و به شکل غیرمنتظره‌ای در شب اهدای جوایز جایزه بهترین فیلم را گرفت.

این فیلم مستقیما بعد از این مراسم به اسکار معرفی شد. اگر «خط باریک قرمز» جایزه بهترین فیلم را آنجا از آن خود می‌کرد مستقیم به اسکار راه پیدا می‌کرد. آیا این فیلم که توانسته است بخشی از راه را به صورت مستقل طی کند نباید توسط مدیریت سینمایی کشور و مدیران سینمای مستند حمایت می‌شد تا بتواند بقیه راه را برود. به رییس محترم سازمان سینمایی می‌گویم تا کی به خودی باید لگد بزنیم؟ چرا شما به جریان هنری سینما بها نمی‌دهید؟

این مستندساز در ادامه با بیان این نکته که اکران‌های اول «خط باریک قرمز» در جشنواره جهانی فیلم فجر به مدد رضا میرکریمی باعث نجات یکی از آن نوجوانان فیلم از اعدام شده است، گفت: این‌ها موضوعات کوچکی نیست. چند سال قبل یک فیلمساز مطرح سعی کرد با ساخت مستندی جلوی اعدام یک نوجوان را بگیرد و ستاره های زیادی کنار او همراه شدند اما متاسفانه نشد ولی خوشبختانه «خط باریک قرمز» با نگاه انسانی‌اش توانست راهی را نشان دهد. حال عده ای دنبال حذف این اثر هستند، همان عده‌ای را می‌گویم که پول می‌دهند تا آی دی هایی در فضای مجازی کامنت و پست‌هایی علیه تهیه‌کنندگان و تقدیرکنندگان این اثر بنویسند.

وی تاکید کرد: زمانی که ما در شرایطی هستیم که بحث‌های حقوق بشری علیه ما وجود دارد این فیلم توانسته است به اندازه خود نگاه دیگری را به شکل انسانی و درست‌تر برای مخاطب خارج از کشور ایجاد کند و آن‌ها نیز استقبال کردند اما باز تاکید می‌کنم که به گواه حوادث پیش آمده برای این فیلم مدیران سینمایی کنار این اثر و اتفاق نبودند، تا اتفاقات متفاوتی که در کشورمان رخ می دهد هم در جهان دیده شود. اگر درباره قصاص و اعدام فشارهایی به ما وارد می شود چرا وقتی فیلم هایی درباره بخشش داریم و به ویژه نشان می دهد که نوجوانان مجرم هم با کمک هنر به زندگی عادی برگشته اند، این آثار را در معرض دید جهان قرار نمی دهیم.

این مستندساز تاکید کرد: جالب است که بدانید این فیلم از مسئولان زیادی در حوزه های غیرهنری تقدیرهای ارزشمندی گرفته است اما وزیر فرهنگ این فیلم را ندیده‌اند! من شرمنده حمایت مسئولان قوه قضاییه و سازمان زندان‌ها و تلاش‌های آن‌ها هستم. شاید اگر این اثر در دوره دولتی دیگر ساخته می‌شد اتفاقات بزرگی برایش رقم می‌خورد.

خوشدست در ادامه گفت: اگر مسئولان وزارت ارشاد علاقه‌ای ندارند یک نگاه انسانی و امیدوارانه پشت آثار ما باشد و نمی‌خواهند از طریق سینما نگاه‌هایی که علیه کشور ما در جوامع سیاسی وجود دارد، تلطیف کنند پس باید موضوع را به گونه دیگری بررسی کرد. چطور در جشنواره خارجی به من می‌گویند در یک فضای تلخ یک اثر امیدوارکننده ساختی ولی عده‌ای در داخل پشت این امید را خالی کردند! در جشنواره «سینماحقیقت» سال گذشته یک مقام عالی رتبه دولت به من گفت باید این فیلم را به افراد مهم دولت نمایش بدهم و من هم فردای آن روز این موضوع را به یکی از مدیران جشنواره گفتم و بعدها متوجه شدم همان‌ جریان سینمایی جلوی این اتفاق را گرفته است.

کارگردان «خط باریک قرمز» با اشاره به اینکه مسئولان سینمای مستند کشور خودشان به محتوای آثار مستندی که در طول سال در کشور ساخته می‌شود آگاه نیستند، عنوان کرد: بعضا عده‌ای فکر می‌کنند تنها راه معرفی و دیدن بهترین فیلم‌های مستند جشنواره «سینماحقیقت» است در حالی که اصلا اینگونه نیست. «خط باریک قرمز» را جشنواره جهانی فیلم فجر و نه جشنواره سینماحقیقت به عنوان اولین فیلم مستندی که توانست جایزه نت‌پک را دریافت کند و وارد دیگر فستیوال ها شود، معرفی کرد.

خوشدست ادامه داد: من فکر نمی‌کنم در این چند ساله جشنواره «سینماحقیقت» توانسته باشد یک فیلم مهم را خود از ابتدا معرفی کند. البته تعبیر دوستان از فیلم خوب با من متفاوت است و بهتر است تعبیر آن‌ها را هم گوش کنیم. بعضا فیلم‌ها در جشنواره‌های دیگر معرفی شدند و آنها هم آن آثار را وارد جشنواره کرده اند. متاسفانه مسئولان سینمای مستند کشور فقط جشنواره سینماحقیقت را می‌بینند درحالی که این رویداد تمام ظرفیت سینمای مستند ما نیست.

من خودم سال قبل چهار جایزه این جشنواره را گرفتم اما که چه! زمانی محمد آفریده دبیر این جشنواره بعد از یک هفته برندگان را صدا و حمایت معنوی می کرد تا با حمایت مرکز فیلم تولید کنند اما این روزها به من که یکی از برنده‌های سال قبل جشنواره بودم گفتند اینقدر درباره حضور مستند در اسکار حرف نزن! به مدیریت محترم سازمان سینمایی هم گفته ام اگر «خط باریک قرمز» محصول مرکز گسترش بود چهارگوشه ایران را به هم می‌دوختند، اما آنچه با من کردند مثنوی هفتاد من است.

وی تاکید کرد: اینکه چه سازوکاری را باید در نظر بگیریم که فیلم‌های مستند خوب را در ابتدای راه شناسایی و حمایت کنیم، وظیفه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است ولی متاسفانه مرکز گسترش فقط به تولیدات نهایی خود نگاه می‌کند و فقط از آن‌ها حمایت می‌کند. بنیاد سینمایی فارابی از بسیاری از فیلم‌های داستانی حمایت می‌کند و پشت آن‌ها می‌ایستد که ممکن است تولیدات مجموعه خودش نباشد و هیچ حمایت مالی نیز از آن‌ها نکرده نباشد اما مرکز مستند دایره افراد بسته‌اش در این دولت بسته‌تر هم شد. امیدوارم دولت و مدیران بعدی سینمایی به هوش باشند.

کارگردان «زنی که نام ندارد» در پایان بیان کرد: با این نوع مدیریت، سینمای مستند را به سمت شبکه‌هایی مانند بی بی سی هدایت می‌کنند و سینمای مستند اگر به این سمت برود شمشیر دولبه‌ای می‌شود که دیگر نمی‌توانید به غلاف برگردانید. لازم می‌دانم به عنوان عضوی از خانواده بزرگ سینمای ایران، به وزیر محترم ارشاد بگویم که شما در برابر تاریخ به دلیل آنکه از سینمای مستقل، دغدغه مند و اساسا از سینمای ایران درست حمایت نکردید، مدیون هستید.

منبع: خبرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها