مانی هاشمیان، مدیرعامل «واوخوان»، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
تولید کتاب صوتی به جایی نرسیده است که توجیه محکمی داشته باشد
مانی هاشمیان، مدیرعامل «واوخوان» که محلی برای عرضه کتابهای گویاست، میگوید این حوزه سهل و ممتنع است؛ یعنی از یک طرف خیلیها فکر میکنند میدانند کتاب صوتی چیست اما وقتی شکل درست و حرفهای آن را تجربه میکنند تازه درگیر آن میشوند. البته به گفته او طی ایام کرونا استقبال از کتابهای صوتی یک پله بالاتر آمده است.
اعتمادآنلاین| سحر آزاد - مانی هاشمیان، مدیرعامل «واوخوان» میگوید تولید کتابهای صوتی به جایی نرسیده است که توجیه محکمی برایش داشته باشند چراکه بازگشت سرمایه کند است و به مرور بر شمار مخاطبان افزوده میشود اما به این نکته هم اشاره میکند که کتاب صوتی آینده خوبی خواهد داشت و شاید بتوان گفت بخشی از آنچه اکنون انجام میدهند سرمایهگذاری برای آینده است.
«واوخوان» محل عرضه کتابهای گویایی است که در بستر مشارکتی «واوبوک» یا از سوی دیگر فعالان حوزه تولید کتاب صوتی تهیه شدهاند. در واوبوک ناشران کتاب، نویسندگان (مولفان و مترجمان)، گویندگان، استودیوهای صدابرداری و مدیران تولید با هم مرتبط میشوند تا با مشارکت یکدیگر کتابهای گویا تولید و منتشر کنند و هر یک از عوامل مشارکتکننده در تولید کتابهای گویا از فروش محصول نهایی سهم خواهند داشت.
این ایده مشارکتی به گفته هاشمیان تا حدودی از یک ایده فلسفی در گذشته هم میآید و به زمانی برمیگردد که پولی نبود و کالاها به شکل تهاتری ردوبدل میشد. برای روشنتر شدن سازوکار واوخوان و وضعیت کتابهای صوتی با هاشمی گفتوگو کردیم:
***
*با توجه به گسترش بیشتر ویروس کرونا و اعمال محدودیتهای بیشتر برای در خانه ماندن مردم در این روزها، وضعیت کتابهای صوتی چگونه است؟
طبق آمار استقبال از کتابهای صوتی یک پله بالاتر آمده، اما نمیتوان گفت اتفاق خیلی عجیب و غریبی افتاده است. وقتی عدهای در منزل هستند اوقات آزادشان بیشتر است و این زمان میتواند با مدیاهایی پر شود. کتاب صوتی هم بخش کوچکی از این سبد است اما این اتفاق خیلی به تدریج رخ میدهد چون مردم به ظاهر با مقوله کتاب صوتی آشنا هستند اما به واقع نیستند.
ما با افراد زیادی برخورد میکنیم که فکر میکنند میدانند کتاب صوتی چیست، اما وقتی صورت درست آن را تجربه میکنند تازه درگیر میشوند. البته این را هم باید بگویم تعداد کسانی که کتاب صوتی گوش میکنند زیاد نیست اما آنها که گوش میکنند زیاد گوش میکنند.
اشخاصی به ما مراجعه کرده و گفتهاند، وقتی که کمپین شما را دیدیم با خودمان گفتیم مگر چقدر کتاب صوتی گوش میدهند، اما یکی از همانها بعد از اینکه کتاب صوتی را امتحان کرد حدود 87 کتاب صوتی خرید. در واقع میخواهم بگویم کتاب صوتی هم پدیدهای شناختهشده و هم ناشناخته است و همین بحث آن را کمی پیچیده میکند چون خیلیها فکر میکنند میدانند چیست، اما وقتی آن را تجربه میکنند انگار به آن اعتیاد پیدا میکنند.
*ایده تشکیل کمپین در واوخوان از کجا آمد؟
ما پلتفرمی به نام «واوبوک» و اپلیکیشنی به نام «واوخوان» منتشر کردیم که محل عرضه کتابهاست. واوبوک یک پلتفرم مشارکت برای تولید است، اما موضوع صرفاً تولید کتاب صوتی نیست. از نظر من مهم است کسانی که میخواهند محصولی به نام کتاب صوتی تولید کنند مشارکت کنند و از فروش محصول عایدی داشته باشند.
*چطور شد به این ایده رسیدید؟
این ایده رویکرد خیلی جدی موسسه ماست و فقط معطوف به کتاب صوتی نیست چون واوبوک و واوخوان زیرمجموعه موسسه «رها فیلم» هستند. واوبوک را با حرف ربط «واو» ساختیم که بعداً بستری برای بسیاری از کارهایی شد که میخواهیم انجام دهیم. در واقع میتوانم بگویم یک مدل زندگی تعاونی است.
اگر بخواهم توضیح دهم که این ایده از کجا آمد باید بگویم کمی ریشه فلسفی دارد و تا حدودی بازگشت به گذشته است؛ مثل زمانی که افراد با یکدیگر تهاتر میکردند و پول، ارتباط را در آن لحظه قطع نمیکرد. این مشارکت در آینده هم ادامه خواهد داشت.
ایده این است که از این ابزار استفاده کنیم تا به هم نزدیک شویم و بتوانیم کار کنیم. البته ما از سالها قبل شاید حدود 15 سال قبل کتاب صوتی منتشر میکردیم، اما این ایده مشارکتی ما را درگیر کرد و همینطور هم ادامه دارد. از سال 95 که شروع به تولید کردیم آنچه برایمان جالب و جذاب بوده و باعث شده این پروژه را در میان پروژههای دیگر جدیتر بگیریم همین روحیه مشارکت در این مجموعه است. البته این را هم بگویم که ما کمی گزیده کار میکنیم.
غالب کتابها تولید خودمان است، البته از دیگر ناشران صوتی هم کتاب در واوخوان قرار میدهیم اما بسیار گزیده هستند چون باید کیفیت فنی آنها بررسی شود. در اپلیکیشن ما سطح صداها به لحاظ کیفی باید مشابه و یکدست باشد.
*مبنای صوتی کردن یک کتاب چیست؟ آیا هر کتابی را میتوان صوتی کرد؟
نه. هر کتابی مناسب صوتی کردن نیست. معمولاً کتابهایی که دیالوگهای زیادی دارند گیجکننده هستند. همچنین کتابهایی که مصورند طبیعتاً مناسب نیستند. البته ما در حال کار روی سیستمی هستیم که بتوان تصویر هم در کتاب صوتی استفاده کرد. به طور کلی در چارچوبی که ما تعریف کردهایم هر نوع کتابی از هر دستهای قرار دارد؛ از کتاب داستانی، شعر، کودک و نوجوان گرفته تا روانشناسی، فلسفه و...
*آیا نحوه برخورد ناشران کتابهای فیزیکی با کتابهای صوتی تفاوت پیدا کرده است؟
جریان کتابهای صوتی از سال 95 بسیار جدی شد. جلساتی برگزار شد که ما هم حضور داشتیم. در آن زمان ناشران کتاب کمی گارد داشتند و احساس میکردند کتاب صوتی میتواند رقیبی برایشان باشد، اما به مرور شرایط بهتر شد و الان میتوانم بگویم نه تنها این گارد وجود ندارد بلکه به خاطر مشکلاتی مانند کاغذ، وضعیت توزیع و شرایط کرونا کمکم خودشان به کتاب صوتی رو آوردهاند. حتی گاهی تماس میگیرند و پیشنهادهایی میدهند. نکته مهم این است که کتاب صوتی رقیب کتاب کاغذی نیست بلکه شکلی از نشر است.
سرمایهگذاری برای آینده
*هزینههای تولید کتاب صوتی بهصرفه است و در این سالها به سمتی رفته که سودآور باشد؟
اگر بخواهید به صورت حرفهای کار کنید، کار سختی است وگرنه خیلیها به صورت آماتور و با کیفیتی که از نظر ما قابل نشر نیست کار میکنند. وقتی در قالب حرفهای کار کنید تولید کتاب صوتی هزینه زیادی دارد. حتی در حال حاضر نمیتوانم بگویم این صنعت به جایی رسیده است که بخواهیم توجیه محکمی برایش داشته باشیم.
بازگشت سرمایه کند است و به مرور به شمار مخاطبان افزوده میشود اما به هر حال آینده خوبی خواهد داشت. شاید بتوان گفت بخشی از آنچه ما الان انجام میدهیم سرمایهگذاری برای آینده است.
*مساله کپیرایت چقدر روی این کار تاثیر میگذارد؟
اتفاقاً درباره این موضوع یک گله دارم. همان ابتدای سال 95 که شروع به صحبت با ناشران کردیم همگی دغدغه کپیرایت داشتند از جمله خود ما. تقریباً یک سال طول کشید تا نرمافزارمان را منتشر کنیم. ما روی این موضوع خیلی حساس شدیم و هزینه کردیم تا امکانی ایجاد شود که کتابها در کانالهای تلگرامی و شبکههای اجتماعی قابل انتشار نباشند.
برای دستیابی به این امر شروع به رمزگذاری و فرایندهایی کردیم که کارمان را طولانی کرد و هزینهبر بود، اما بعد از آن شاهد بودیم ناشران با پلتفرمهایی که چنین زیرساختهایی ندارند همکاری میکنند. برایم سوال شده است چگونه در آن ابتدا آنقدر حساس بودند و الان حساسیتی ندارند؟ بهکارگیری زیرساختهایی که جلوی کپی اثر را بگیرد برای خود ما هم مهم بود، اما به احترام ناشران نیز چنین هزینهای را در نظر گرفتیم منتها دیدیم کتابهای آن ناشران در پلتفرمهایی که چنین مراحلی را لحاظ نکردهاند موجود است.
*آیا ممیزی کتابهای صوتی با کتابهای فیزیکی متفاوت است؟
البته مدتی است از اتفاقاتی که در اداره کتاب روی میدهد خبر ندارم چون قرار بود اعطای مجوزها به بخش معاونت هنری وزارت ارشاد منتقل شود، اما پیش از آن هم به صورت سلیقهای روی محتوای کتاب صوتی نظراتی اعمال میشد.
منتها وقتی یکی از ناشران مهم درباره کتابش مصاحبهای با رسانهها انجام داد درباره آن کتاب خبرسازی شد و بحثهایی شکل گرفت. مشخصاً اعلام شده است که اگر اثر با کتابی که مجوز نشر دارد تطبیق پیدا کند، بلامانع است و نباید پس از آن ممیزی سلیقهای صورت بگیرد.
این را هم باید بگویم که در خیلی مواقع لازم است در کتاب صوتی تغییراتی ایجاد کنیم. یک پانویس ممکن است مطلبی را گویاتر کند، اما موقع اجرای صوتی نمیتوانیم بگوییم مثلاً معنای این واژه فلان است چون روایت داستان از دست میرود. خیلی وقتها سعی میکنیم از طریق شیوههای دیگری مثلاً معنا را در متن استفاده کنیم ولی سر همین موارد باید بحث کنیم و از کارمان دفاع کنیم.
حرفمان این است که کمی به ما اعتماد کنند. ما سالهاست در این کشور کار میکنیم و خطوط قرمز و قواعد را میدانیم. خوب است که اعتماد بیشتری شکل گیرد.
*در بخش موسیقی چقدر به این سمت میروید که خودتان موسیقی تولید کنید؟
در مورد موسیقیهایی که تولید داخل باشد حتماً کپیرایت را در نظر میگیریم. از موسیقیهای خارجی هم استفاده میکنیم. در کل موسیقی انتخابی به کار میبریم چون به غیر از برخی از کتابها که ویژه هستند و بابتشان هزینه میکنیم، به طور عام توجیهی وجود ندارد که فعلاً برای هر کتاب صوتی موسیقی تولید شود.
دیدگاه تان را بنویسید