سیدمحمد صحفی، مدیر اسبق موزه هنرهای معاصر تهران، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
لوگوی جدید موزه هنرهای معاصر تهران، مراحل تصویب نهایی در شورای مستقر در نهاد ریاستجمهوری را طی کرده است؟ / لوگوی جدید نه تنها ایرانی نیست و با معماری و عملکرد موزه تناسب ندارد که یک کار فانتزی، آوانگارد و فرمالیستی است
لوگوی فعلی موزه هنرهای معاصر تهران در زمان مدیریت سید محمد صحفی که از سال 69 تا 76 مدیر مرکز تجسمی وزارت ارشاد و موزه هنرهای معاصر تهران بود طراحی شده است. او با توجه به اینکه هر نشانی برای سازمانهای بزرگ دولتی باید از سوی شورایی در نهاد ریاستجمهوری تصویب شود، این پرسش را مطرح میکند که آیا لوگوی جدید موزه هم این مراحل را طی کرده است؟
اعتمادآنلاین| سحر آزاد - موزه هنرهای معاصر تهران یک سال پیش از انقلاب افتتاح شد، اما 16 سال طول کشید تا لوگو، آرم یا نشانه فعلی که برگرفته از معماری موزه و بادگیرهای کوید یزد است، طراحی شود. حالا که بیش از 2 دهه از طراحی آن گذشته، این نشانه خبرساز شده است.
موزه هنرهای معاصر تهران از اردیبهشت 97 برای مرمت و بازسازی تعطیل شده بود و قرار است دیماه سال جاری بعد از 2 سال و اندی بازگشایی شود. به همین مناسبت هشتم دی نشستی خبری برگزار شد که در بخشی از آن رضا عابدینی، از طراحان گرافیک معروف، از طراحی هویت بصری و لوگوی جدید موزه خبر داد.
هنوز چند ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که واکنشها بالا گرفت و کیفیت لوگوی جدید مورد اعتراض قرار گرفت. البته بخش دیگری از این انتقادها متوجه ماهیت این کار بود و گفته شد که لوگوی موزه هنرهای معاصر تهران بخشی از هویت موزهای است که میراث کشور تلقی میشود و نباید تغییر پیدا کند. بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی لوگوی فعلی را منتشر و عنوان کردند که لوگوی موزه، همین است.
این در حالی است که احسان آقایی مدیر موزه در همان نشست تاکید کرد که قرار نیست با لوگوی قبلی موزه خداحافظی کنیم و آن را کاملاً کنار بگذاریم. با این حال اعتراضها چنان بالا گرفت که صفحه موزه هنرهای معاصر طی یک پست اینستاگرامی با تیتر «نشان موزه هنرهای معاصر تهران تغییر نخواهد کرد» به نقل از آقایی نوشت: «همانگونه که دیروز در نشست خبری گفتم، نشان موزه تغییر نخواهد کرد و همچنان مورد استفاده قرار خواهد گرفت چنانکه هنوز همان نشان را در شبکههای اجتماعی به کار گرفته است.»
در همین حال هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد هم به گفته خبرگزاری «فارس» به گلایهها و طعنهها چنین پاسخ داده است: «عزیزان و بزرگواران! 50 روز است که هویت جدید در فضای مجازی و صفحات رسمی موزه معاصر در حال انتشار است بیآنکه کوچکترین خدشه و تغییری به «نشان» موزه وارد شده باشد. لطفاً مجدداً صفحات را ورق بزنید و سمت چپ بالای تمام صفحات و پروفایل موزه را ببینید و مطمئن شوید لوگو دارای هویت و خاطرهانگیز موزه، یادگار ارزشمند جناب آقای جواد پویان عزیز را نه کسی حذف کرده و نه تغییر داده است.»
حالا با توجه به این موضوع، مشخص نیست استفاده از لوگوی جدید به کل منتفی شده یا همانگونه که در نشست خبری عنوان شد، لوگوی جدید قرار است بیشتر برای مراودات خارجی به کار رود و لوگوی فعلی نیز باقی خواهد ماند. آقایی در تماس با «ایسنا» نیز هرگونه اظهارنظر بیشتر در این زمینه را به آینده موکول کرده و از این رو بهکارگیری لوگوی جدید همچنان سوالی است که پابرجاست.
نشانه فعلی موزه هنرهای معاصر تهران که این روزها بیشتر از گذشته در کانون توجه قرار گرفته، هنگام مدیریت سید محمد صحفی بر این موزه طراحی شده است. او حدود هشت سال، طی سالهای 69 تا 76، عهدهدار ریاست مرکز هنرهای تجسمی ایران، مدیر موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و موزه برج آزادی بوده است.
صحفی مدرک کارشناسی خود را در رشته طراحیگرافیک از دانشگاه هنر دریافت کرده و با توجه به تحصیلات و سمتی که در آن دوره داشته، به سراغش رفتیم تا درباره شکلگیری هویت بصری و لوگوی موزه که 16 سال پس از تاسیس موزه طراحی شد با او صحبت کنیم. متن کامل گفتوگوی اعتمادآنلاین با مدیر اسبق موزه هنرهای معاصر تهران را در ادامه میخوانید.
***
*طراحی لوگویی برای موزه هنرهای معاصر تهران در زمان مدیریت شما چگونه اتفاق افتاد؟
پس از آنکه به سمت رئیس مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد کشور و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران منصوب شدم، احساس کردم یکی از مهمترین نیازها سر و سامان دادن به آن چیزی است که اکنون «هویت بصری» نامیده میشود؛ به این معنی که موزه بایستی برندسازی خود را متناسب با جایگاه استثنایی و رسالتی که برای آن تعریف شده است انجام دهد.
این برندسازی طبیعتاً باید متناسب با هویت آموزشی، پژوهشی موزه و وظیفه حفظ، مرمت و نمایش نمونههای فاخر از خلاقیتهای اصیل و مهم هنری ایران و جهان باشد تا در نتیجه آن تولید فراوردههای انتشاراتی و تبلیغاتی موزه شکل استاندارد، منطقی و حرفهای پیدا کند. بنابراین پایه کار برندسازی موزه علاوه بر ترسیم اهداف، طراحی نشانه برای آن بود.
با داشتن چنین نشانهای میتوانستیم هم تابلوی ورودی موزه را سفارش بدهیم و هم اوراق اداری، فراخوانها، گواهینامهها، بروشور، کاور کتاب، پوستر، اطلاعیهها و سایر نیازها را بر اساس آن استانداردسازی و اجرا کنیم. در مراحل بعدی تولید انواع ساک دستی، کاغذکادو، یادمانها و گیفتهایی است که در موزهها به گردشگران و بازدیدکنندگان داخلی و خارجی فروخته میشود و برگرفته از نشانه موزه است و از آن سرمشق میگیرد، در دستور کار قرار گرفت.
این نیاز به خصوص زمانی بیشتر احساس شد که ما در حال سیاستگذاری و برنامهریزی جریانهای فکری و هنری بزرگی در حوزه هنرهای تجسمی کشور بودیم؛ مثل برنامهریزیهای مربوط به دوسالانههای تخصصی در رشتههای نقاشی، گرافیک، مجسمهسازی، سفالگری، عکس، نگارگری، خوشنویسی و کاریکاتور در مرکز هنرهای تجسمی که نقش موزه هنرهای معاصر تهران به عنوان مرجعیت هنر پیشرو کشور در آن برجسته بود.
کاربرد آرم نشانه موزه در آگهی، فراخوان، صدور گواهیها، چاپ پوستر و کاتالوگ و کتابهای بیینالها به صورت یک امر ضروری و مهم درآمده بود و تعاملات بینالمللی موزه هم رو به گسترش بود، پس مزید بر این نیاز به حساب میآمد.
طراحی هویت بصری موزه بنا بر درک شرایط آن زمان (حدود 30 سال پیش) و استادانی که در آن دوران سرآمد بودند و در کار طراحی آرم شهرت داشتند، انجام شده است و شاید نیازی به تغییر آن بدون وجود دلایل فنی یا فرهنگی نباشد.
در آن زمان با تجربهای که من از مراحل تهیه و تصویب آرم جدید شرکت ملی نفت ایران در دوره تصدیام به عنوان مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت در دهه 60 داشتم، 2 راهکار بیشتر متداول نبود: یا باید کار را به یک استاد طراح گرافیک سفارش میدادیم یا مسابقه عمومی برگزار میکردیم.
برای موزه هنرهای معاصر تهران و جامعه هنری آن روزگار هیچ کدام از این روشها کارآمد و پذیرفتنی نبود؛ هر کدام معایب خود را داشت و قابل قبول نبود چراکه در سفارش کار به یک طراح معلوم نبود اثری عالی و جامعالاطراف و متناسب با شأن موزه از کار درآید پس وقت ما را هدر میداد. در دیگر شیوه، یعنی فراخوان عمومی برای طراحی آرم، مواجهه با هزاران اثر فیک (تقلبی)، کمارزش و غیرحرفهای قابل پیشبینی بود که خیلی از آنها فاقد ارزشهای هنری میبود و ما را به نتیجه مطلوب نمیرساند.
به همین خاطر به این جمعبندی رسیدیم که بدون بوق و کرنا و به طور کاملاً خصوصی همزمان از چند نفر از استادان و طراحان شاخص دعوت کنیم تا نشانه موزه را پیشنهاد کنند. قرارمان هم این بود که چنانچه آرم پیشنهادیشان پذیرفته نشد، زحماتشان هدر نرود و مبلغی مثلاً 100 هزار تومان به عنوان دستمزد به همه طراحان پرداخت شود؛ اما در صورت پذیرفته شدن نشانه، پنج برابر آن دستمزد به هنرمند صاحب اثر که نشانهاش برنده اعلام میشود، پرداخت شود.
*چطور طرح جواد پویان برای نشانه موزه انتخاب شد؟
تعدادی نشانه از طراحان گرافیک دریافت شد. اعضای هیات ژوری (انتخاب) - در خاطرم نمانده- ولی من، دکتر حبیب آیتاللهی و یعقوب امدادیان جزو آنها بودیم. لوگوی فعلی موزه با طراحی جواد پویان انتخاب شد و هیات ژوری به اتفاق آرا مفهوم و استخوانبندی طرح پیشنهادی آقای پویان را موفق ارزیابی کردند. این نشانه با معماری و هویت تاریخی این بنای ایرانی که در آن روزها مورد توجه و تاکید بود، پیوند خوبی داشت و کاملاً هماهنگ بود.
در این نشانه بادگیرهای مناطق کویری ایران که نماد بهکاررفته در معماری موزه اثر کامران دیبا بود توجه طراح ما را جلب کرد چراکه در طراحی نشانه برای بناهای تاریخی، مشهور و از جمله موزهها بیشتر از طرح و موتیفهای بهکاررفته در هنر معماری الهام گرفته میشود. آرم که انتخاب شد تازه به فکر زیرنویس آن افتادیم چون نمیخواستیم نوشته زیر نشانه از حروف معمولی فارسی باشد که رایج بود.
به همین دلیل طراحی نوشته عنوان موزه برای زیر نشانه به آقای صداقت جباری سفارش داده شد. صداقت هم با استفاده از فرم خطوط بهکاررفته در نشانه، طراحی حروف و ترکیببندی خاصی را برای تکمیل کار انجام داد که با نشانه کاملاً هماهنگ و یکدست باشد. با توجه به چنین ویژگیهایی، این آرم و زیرنویس آن به عنوان نشانه یا لوگوی موزه هنرهای معاصر تهران تصویب شد.
*چنانکه خودتان در فضای مجازی عنوان کردهاید، به نظر میرسد در طراحی لوگوی جدید موزه موضع تصویب نشانه در نهاد ریاستجمهوری مورد غفلت واقع شده است.
بر اساس قانون، تصویب یا تغییر نشانه و آرم سازمانها، نهادها و مراکز و سازمانهای بزرگ دولتی نمیتواند خودسرانه انجام شود بلکه باید در شورای تخصصی مستقر در نهاد ریاستجمهوری مورد بررسی و تصویب قرار گیرد. بنابراین قبل از استفاده از این لوگو، اولین کارمان این بود که آن طرح را به شورای ارزشیابی فرستادیم و پس از آنکه نشانه موزه در نهاد مربوطه تصویب شد، استفاده از آن قانونی بود.
*آیا الزام به رعایت این قانون در زمان فعلی نیز برقرار است؟
فکر میکنم همچنان وجود داشته باشد. منطق درستی هم دارد چون وقتی قرار است یک نشانه یا لوگو در سطح ملی و بینالمللی استفاده شود پس باید چارچوبها و ضوابط خاصی را رعایت کند. پرسشی که درباره لوگوی جدید موزه مطرح است اینکه آیا این مراحل برای تصویب نهایی آن طی شده است؟
*با توجه به اینکه خودتان در رشته گرافیک تحصیل کردهاید و سابقه مدیریت موزه هنرهای معاصر را دارید، طراحی لوگوی جدید را چگونه ارزیابی میکنید؟
آرم جدید برای کاور پشت جلد کتاب و بروشورهای انگلیسی که مخاطب خارجی دارد میتواند قابل قبول باشد، اما اگر قرار است به عنوان نشانه یک موسسه بزرگ هنری و داخل قلمرو جمهوری اسلامی استفاده شود، حتماً باید شخصیت ایرانی داشته باشد. سوال این است که طراح محترم نشانه جدید چرا صرفاً از حروف انگلیسی بهره گرفته؟ این موزه حتی اگر در آلمان، فرانسه، روسیه یا چین هم بود، باز برای لوگوی آن از حروف انگلیسی استفاده نمیشد. این موضوع مهمی است.
باید در طراحی نماد این قبیل موسسات، اول هویت ملی و بعد امکان برقراری ارتباط با آن توسط مخاطبان و مردم هر 2 تامین شود. وقتی اولین بار لوگوی جدید موزه را دیدم جا خوردم. فکر کردم که اشتباهی رخ داده و این طرح برای کاتالوگ یک نمایشگاه در موزه طراحی شده است.
با یکی از کارمندان موزه نیز صحبت کردم که به او گفته شده بود فعلاً قرار نیست از این لوگو استفاده شود هرچند بعداً متوجه جدی بودن این موضوع شدم که همین طرح قرار است به عنوان نشانه جدید موزه به کار رود. ضمن احترام به دستاندرکاران و طراح محترم، وقتی لوگوی جدید را دیدم آن را نپسندیدم.
به اعتقاد من این لوگو نه تنها ایرانی نیست که تناسبی هم با فضا و معماری و عملکرد موزه ندارد و صرفاً یک کار فانتزی، آوانگارد و فرمالیستی است.
دیدگاه تان را بنویسید