گفتوگو با عبدالجبار کاکایی
شاعرانی که با جشنواره شعر «فجر» قهرند
عبدالجبار کاکایی میگوید متوجه نمیشود جشنواره شعر «فجر» کی آمد و کی رفت! او با طرح این پرسش که چرا جشنواره فیلم «فجر» از جشنواره شعر «فجر» قویتر است و پاسخ به این پرسش، از شاعرانی میگوید که با جشنواره شعر «فجر» قهرند.
اعتمادآنلاین| این شاعر، ترانهسرا و دبیر علمی هشتمین دوره جشنواره شعر «فجر» در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت برگزاری جشنواره شعر «فجر» در سالهای اخیر اظهار کرد: شورای سیاستگذاری این جشنواره باید متشکل از گرایشهای مختلف ذوقی باشد و این شورا کمیته علمی و دبیر را تعیین کند. به اعتقاد من جشنواره شعر فجر از ابتدا این مشکل را داشته که طیفهای متفاوت هنری را دخالت نمیدهند، اصلا با بعضی از جریانهای ادبی میانهای ندارند چون میگویند که پایهگذاران این جریانها یا اعضایشان کسانی هستند که مثلا برادریشان را به شعر جنگ یا شعر انقلاب ثابت نکردهاند؛ این جهتگیری بد است.
او در ادامه گفت: بعد هم میگویند که چون جشنواره شعر «فجر» است و فجر هم به انقلاب مربوط است، پس این جایزه برای انقلاب است. به این ترتیب وضعیت این جایزه را مقداری محدود میکنند، در حالی که جشنواره شعر «فجر» میتواند جایزه بزرگی باشد و همه طیفهای ادبی را در بربگیرد. اگر این جشنواره را از این جهتگیریهای سیاسی خالی کنند و صرفا بر اساس استعداد و توانایی ذوقی جشنوارهای را برگزار کنند که همه جریانهای موجود ادبی در آن دخیل باشند و کاری به سوابق و آثار اجتماعی افراد نداشته باشند که مثلا فلان شاعر در فلان سال شعری اعتراضی گفته است یا در فلان جریان که همه شعر گفتند شرکت نکرده و شعر نگفته است. چون مادامی که این نگاه حاکم است متاسفانه این جشنواره جشنواره بزرگی نمیشود.
کاکایی سپس با مقایسه جشنواره شعر «فجر» با جشنواره فیلم «فجر» بیان کرد: چرا جشنواره فیلم «فجر» نسبت به شعر قویتر است؟ چون همه طیفهای سینمایی و همه جریانهای موجود در سینمای کشور در آن حضور پیدا میکنند اما نوبت به شعر که میرسد میگویند فقط افراد خاصی با جهتگیری خاص فکری و با سوابق روشن گذشته میتوانند در این جشنواره شرکت کنند. در واقع کمیته علمی و شورای مدیریت جشنواره را به افرادی واگذار میکنند که بهنوعی یا به نهادهای انقلابی منتسب هستند یا مثلا از حوزه هنری میآیند. من سالها پیش هم که دبیر این جشنواره بودم این را گفتم که سعی کنید جشنواره شعر «فجر» را بزرگ کنید و آن را در اندازههای جهانی مطرح کنید. حیف است که این جشنواره اینقدر داخلی اندر داخلی باشد.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه چرا مسائل مربوط به انتخاب اعضای هیئت علمی و دبیر علمی جشنواره شعر «فجر» باید پنهانی انجام شود گفت: چون ادبیات صنف ندارد و بیپدر و مادر است، برای آن تصمیم میگیرند؟ وقتی حوزهای صنف ندارد (مثل ادبیات) معاون فرهنگی یا کارداران وزارت ارشاد باید طی نامهای از مشاور ادبیشان بخواهند تا نمایندههای طیفهای ادبی کشور را به آنها معرفی کند، آن وقت براساس لیستی که دریافت میکنند، از افراد موجود در آن دعوت کنند و بگویند که میخواهند جشنوارهای علمی برگزار کنند و به شاعرانی که بهترین مجموعه شعرها را خلق کردهاند جایزه بدهند. بدین ترتیب هر طیفی نماینده خودش را برای کمیته علمی معرفی کند و کمیته علمی تشکیل شود. به این شکل کمیتهای مرکب از همه طیفهای موجود خواهیم داشت. پس از آن، اعضای این کمیته با هم مباحثه و یکدیگر را قانع کنند تا به یک نتیجه نهایی برسند، اینجوری همه به دنبال این جشنواره هستند، همه نگاهها، چشمها و جریانهای موجود ادبی که رسانه دارند، آن را رصد میکنند تا ببینند چه کسی انتخاب میشود و از این جهت جشنواره معروف میشود و سر زبانها میافتد و به یک جشنواره معتبر علمی تبدیل میشود.
او افزود: اما هر سال مینشینیم، چهار، پنج نفر از بچههای حوزه هنری و نهادهای مشابه را دعوت میکنیم و به این شکل، جشنواره شعر «فجر» به یک جشنواره خودی تبدیل میشود که به آدمهای خودی هم جایزه میدهد اما در نهایت این جشنواره به جایی نمیرسد. البته ارشاد هم در این امر مقصر نیست، مقصر آن نیروهای فشار هستند که از بیرون اجازه نمیدهند یک جشنواره بزرگ بینالمللی در حد «فجر» در حد نام ایران برگزار میشود. تا از یک شاعر دعوت میشود شروع به پیدا کردن سوابقش میکنند.
دبیر هشتمین دوره جشنواره شعر «فجر» همچنین اظهار کرد: در دوره هشتم یدالله رویایی را به جشنواره دعوت کردیم، از پاریس به تهران میآمد که از نوشتارهای سال 61 این شاعر نوشتهای انتقادی پیدا کردند، نوشتهای که 14 دنبالکننده بیشتر نداشت و آن را در روزنامهشان چاپ کردند تا ثابت کنند ایشان سالی در پستی حرف مخالفی زده. مادامی که این آدمها هستند، ادبیات شکل نمیگیرد و شعر پیش نمیرود؛ وقتی خودمان مینشینیم، انتخاب میکنیم و خودمان هم به خودمان جایزه میدهیم. این مشکلی است که باید حل شود. البته من میگویم وزارت ارشاد هم تقصیری ندارد چون نهادهای بیرونی اجازه نفس کشیدن به شوراهای ارشاد را نمیدهند، آنها حاشیه درست میکنند و فشار روانی ایجاد میکنند. جریانهایی که به قول خودشان میخواهند جلو تهاجم فرهنگی را بگیرند تهاجم فرهنگی را بهانهای کردهاند برای محدود کردن ادبیات، شعر و داستان به هفت، هشت، 10 نفر اطراف خودشان.
عبدالجبار کاکایی با اشاره به ضرورت حضور همه طیفها در جشنواره شعر «فجر» گفت: باید به این وضعیت رسیدگی شود، الان این جشنواره با بیاعتنایی و بیکیفیتی برگزار میشود. حتی من متوجه نمیشوم که جشنواره شعر «فجر» کی آمد و کی رفت! اما جشنواره فیلم «فجر» را ببینید، در برج میلاد برایش فرش قرمز میاندازند، خبرنگار میآید و بازتاب جهانی دارد، جشنواره تئاتر هم همینطور. جشنوارههای دیگر غالبا با استقبال مواجه میشوند اما نوبت به شعر که میرسد به شدت خصوصی میشود. ایراد هم فقط به این دوره از جشنواره وارد نیست، اغلب دورههای این جشنواره همین است. تنها در یک دوره که قصدمان ورود طیفهای متفاوت بود (دوره هشتم) که آن هم با مقاومت و با آن حرف و حدیثها مواجه شد که هر روز یک مطلب علیه جشنواره منتشر میکردند. این است که وزارت ارشاد باید با نهادهای فرادستیاش گفتوگو کند و بگوید «اجازه بدهید ادبیات نفس بکشد و اجازه بدهید طیفهای مختلف ادبی با هم آزادانه رقابت کنند، اینقدر دستورات از بالا به ما ندهید، که چه باشد و چه نباشد؛ حاشیه ایجاد نکنید». بعضیهایش دست وزارت ارشاد است، به نظر من قوه قضاییه باید جلو این حاشیهسازیها را بگیرد. بعد از برگزاری مسابقات ادبی معمولا این مسائل در کشور ما هست که عدهای تهمت میزنند اما هیچکس پیگیری نمیکند.
او با بیان اینکه جشنواره شعر «فجر» مادامی که شورای سیاستگذاری و کمیته علمی متنوعی ندارد، جشنواره بزرگی نخواهد شد درباره چگونگی ایجاد ارتباط میان جامعه دانشگاهی با چنین رویدادهایی اظهار کرد: جامعه دانشگاهی هم جزئی از این طیف است و دارای ساختارهای زیباییشناسی خودش است و نگاه مستقلی به ادبیات دارد. او هم حق دارد در این جشنواره نماینده داشته باشد، در واقع تمام طیفهای موجود باید بیایند. اما جشنواره شعر «فجر» را نه کاملا به جامعه دانشگاهی بسپاریم و نه فقط به جریانهای پیشرو. باید تلفیقی از تمام جریانهایی که مخاطب دارند شکل بگیرد. تمام اینها هم به کتابفروشیها ختم میشود، باید دید کدام کتابها مخاطب دارد و پرفروش است و کدام شاعر بیشتر مخاطب دارد. حالا یک عده از شاعران قهر کردهاند و به جریانهای دولتی نزدیک نمیشوند.
علت این کارنامه غلطی است که در جشنوارههای دولتی مثل شعر «فجر» داشتهایم. چرا باید کار را به جایی برسانند که خیلی از شاعران ما قهر کنند؟ شاعرانی که جوایز جهانی دارند و در سطح جهان شناخته شدهاند و آثارشان ترجمه میشود به این جشنواره نزدیک نمیشوند. این اسباب تاسف و باعث خجالت است برای نظام فرهنگی که نتوانسته شاعرانش را جذب کند. یکی باید بیدار شود و به همه بگوید که این اتفاق دارد میافتد و این جشنواره روزبهروز ضعیفتر میشود و خیلیها با این جشنواره قهرند. البته ظاهرا برای هیچکس هم مهم نیست، یا شاید شعر اینقدر حواشی ندارد که مهم باشد، جز برای بعضیها که سریع موضع میگیرند و ستون میزنند!
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید